علیرضا آذر از «تومور 1 » میگوید+فیلم
علیرضا آذر گفت: من 23 سال است که می نویسم اما سال 87 اولین دکلمه من به نام تومور 1 وارد فضایی رسانه ای شد.
وی با بیان اینکه همه چیز برای من اتفاق بود، گفت: اتفاقات مهم در زندگی من لطف خدا بود و بعد یکسری سلسه اتفاقاتی که دست به دست هم داد و ماحصل آن یک ماجرا شد البته خود من هم آدم ماجراجویی هستم و از اینکه قرار باشد کارهایی نویی انجام دهم احساس نشاط می کنم.
آذر افزود: من 23 سال است که می نویسم اما سال 87 اولین دکلمه من به نام تومور 1 وارد فضایی رسانه ای شد و این خیلی اتفاقی بود به عبارتی من قبل از ضبط تومور یک یکسری از دکلمه های خودم را با یک میکروفن خیلی معمولی ضبط می کردم و بعد واکنش خانواده را دریافت می کردم چون خیلی آدم رفیق بازی نیستم و در خانه ما نیز جز فامیل های درجه یک ترددی از افراد دیگر نداریم بنابراین دریافتها، دریافتهای خوبی بود.
وی خاطرنشان کرد: یک روز به استودیو یکی از دوستان به نام آقای پوریا حیدری رفتم و ایشان یک وضعیت آماتوری فراهم کرد و من یکی از شعرها خودم را برای خودم دکلمه کردم و همان روز آقای حیدری چند مهمان داشت و مهمان ها بعد از اینکه این دکلمه را شنیدند از ماحصل کار احساس رضایت داشتند تازه فیسبوک وارد فضایی رسانه شده بود و من بعد از درج این کارها در فیسبوک شاهد بازخورد خیلی خوب از سوی مردم بودم.
این شاعر کشورمان با بیان اینکه دکلمه تومور یک اصلا مهندسی نبود بلکه یک مسئله کاملا اتفاقی بود، گفت: از تومور 2 یکسری فکرها پشت کار آمد اینکه مردم ما اولا چه تیپ ذایقه ای دارند و دوم اینکه مطالعه شنیداری را بیشتر دوست دارند یا نوشتاری؟ مردم بیشتر به سینما می روند یا تئاتر؟ یک تیم فکر با حضور آقای محمدرضا نیکفر و چند دوست دیگر شکل گرفت و ما در نهایت با کمپانی های مختلف وارد گفت و گو شدم و در نهایت با موسسه رسانه ای حافظ به توافق رسیدیم.
آذر میگوید که من همیشه این را متصور بودم که یک شاعر در نوشته های خود دنبال لحن می گردد گاهی اوقات لحن نوشتاری او سوال، اندوه، شادی، نشاط و امیدواری است و انواع حالات درونی شاعر متجلی میشود بنابراین اگر کسی نوشته های شاعر را با لحن سراینده یکسان قرائت نکند متوجه درک هستی شناسانای که در آن شعر است نخواهد شد به این ترتیب من تصمیم گرفتم شعر را با لحن خودش به مخاطب ارائه دهم.
وی ادامه داد: شاعران زیادی قبل من از قبیل احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث وارد این قضایا شده بودند اما اتفاقی که سر شعر من افتاد این بود که من در دورهای زندگی می کردم که مدیا حرف اول را میزد البته تاکید میکنم من نباید با بزرگانی چون احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث مقایسه شوم من باید با خودم و با شعر خودم مقایسه شوم.
این شاعر معروف در پاسخ به این پرسش که کیفیت تومور یک خیلی ضعیف بود آیا بهتر نیست یکبار دیگر این دکلمه باز ضبط شود، گفت: تومور یک و دو با یک لب تاب ضبط شد و ما اصلا فضایی استودیو را ندیدیم.
آذر در پاسخ به پرسش دیگری بر این اساس که بیت «پشت ذهنم دهانه سوراخی به خیال کلید وا مانده، یا کلیدی به فکر سوراخی توی جیب جلیقه جا مانده» در ایام انتخابات سال 96 از سوی کاربران کاربرد انتخاباتی پیدا کرده بود آیا واقعا این بیت سیاسی بود گفت: من فضایی کشور خیلی مدنظرم نیست اگر از جنگ یا فقر صحبت می کنم جهانی است و چیزی را بسته به یک نظام و محیط نمی بینم و این شعر «توی جیبم دهان سوراخی به خیال کلید وا مانده» اشارات مختلفی دارد و به مصرع و بیت های قبل و بعد از خود می خورد اما دوستان خوش ذوقی می کند و این مصرع یا بیت را برای یک ماجرا و اتفاق انتخاب می کنند و با این کار بزرگترین صدمه را به شعر می زنند چون تاریخ مصرف دار می کند. اگر این کلید شعر من با کلید آقای روحانی انطباق یابد بعد از آقای روحانی شعر تمام می شود.
انتهای پیام/
انتهای پیام/
ارسال نظر