به گزارش پارس نیوز، 

بعد از جنگ جهانی دوم، راهبرد خانواده‌های ثروتمند آمریکایی درباره «جمعیت» کار را به جایی رساند که سلبریتیهایی همچون «آنجلینا جولی» سوسک‌ و عنکبوت بخورند.​

 

«جنگ جهانی غذا» |چرا سلبریتی‌های غرب، سوسک‌خور شده‌اند؟

پرونده ویژه «جنگ جهانی غذا» - بخش چهارم

اشاره | در بخشهای قبل، ضمن بررسی تغییر آرایش کولنی‌های قدرتمند جهان (در بحث «کنش‌گران غذا» به این شناخت نیاز داریم) تغییرات جمعیت طی 2000 سال گذشته روشن شد. همچنین بررسی کردیم که سابقه نظریه‌پردازی و ایجاد جنبشهای اجتماعی برای این منظور، به نیمه قرن نوزدهم میلادی بازمی‌گردد؛ سپس دیدیم که - به این دلیل که هیتلر پرچمدار ایده «نژاد برتر» شد - این نظریه و این جنبشها در نیمه اول قرن بیستم رو به افول نهاد؛ اما کار به اینجا ختم نشد و این طرح در دهه 1960 پوست‌اندازی کرد و به شکل دیگری ظاهر شد. در این بخش خواهیم دید که ابرکمپانیها، و قدرتمندان سیاسی دنیا، برای نیل به این هدف از چه روشهایی استفاده کرده‌اند.

بخشهای قبلی پرونده را ببینید

+ پرونده خواندنی «جنگ جهانی غذا»  کلید خورد/ در این پرونده چه می‌خوانیم؟

+ تغییر در آرایش جهانی قدرت طی نیم قرن

+ تغییرات شگرف «جمعیت جهان طی 2000 سال»

+ 200 سال قبل؛ ارائه نظریه «اصلاح نژاد بشر»

نظریه‌پردازی مبنایی و فلسفی طرح

احیا و اجرای این برنامه بزرگ، طی دهه‌های بعد نیازمند تدوین مبانی مستحکم فکری بود. به همین خاطر نظریه‌پردازی فلسفی و تحکیم مبانی این عقاید خطرناک، توسط فلاسفه اجتماعی تراز اول غرب انجام شد؛ از جمله این افراد می‌توان به فیلسوف شناخته‌شده بریتانیایی «برتراند راسل»1اشاره کرد. راسل بلافاصله پس از پایان جنگ دوم، در سال 1952 در کتاب «تأثیر علم بر جامعه»2جملاتی صریح در این زمینه می‌نویسد:

«من وانمود نمی‌کنم که کنترل بارداری تنها راه جلوگیری از افزایش جمعیت است؛ همانطور که پیش از این نیز اشاره کردم جنگ تاکنون در این رابطه ناامیدکننده ظاهر شده است، البته شاید جنگ باکتریایی مؤثرتر باشد. اگر بتوان در هر نسل، یک بار مرگ سیاه3 را در سراسر جهان گسترش داد، بازماندگان می‌توانند آزادانه و بدون این‌که جهان، بیش از حد پر شود، تولیدمثل کنند.»4

بسیار جالب است که راسل نمی‌تواند از اهداف غایی این طرح سخنی نگوید. او در همین کتاب حول ایده «حکومت واحد جهانی» نظریه‌پردازی می‌کند و در بخش «نتیجه‌گیری» همین کتاب می‌نویسد:

«می‌خواهم اینگونه نتیجه‌گیری کنم که یک جامعه علمی تحت شرایط خاصی می‌تواند پایدار باشد:

  • نخستین آنها یک وجود «دولت واحد در تمام جهان» است که نیروهای مسلح در انحصار اوست و از این رو قادر به اجرای صلح هست.
  • شرط دوم گسترش یک موفقیت عمومی است، طوری‌که هیچ فرصتی برای حسادت بخشی از جهان به بخش دیگر وجود نداشته باشد.
  • شرط سوم (که فرض دوم را برآورده می‌کند) کمبود تولد در همه دنیاست، طوری که جمعیت جهان ثابت شود یا یک چنین چیزی.
  • شرط چهارم مهیا کردن زمینه برای ابتکارات فردی در هر دو مورد کار و بازی است، و با گسترش وسیع قدرت هم‌ساز و با حفظ چارچوب سیاسی و اقتصادی.

جهان با تحقق این موارد فاصله زیادی دارد، بنابراین باید پیش از ثبات، تحولات گسترده و مصائب وحشتناکی را انتظار داشته باشیم.»5

برتراند راسل

سازماندهی بین‌المللی برای اجرای برنامه

با تحکیم مبانی نظری برای نیل به این اهداف، بسته‌های سیاستی کامل و چند متغیره آماده شد؛ این برنامه‌ها در سطح بین‌المللی قانونمند شد، گسترش یافت، مورد تأکید بنیادها و کمپانیهای طراح قرار گرفت و روشهای عملیاتی متنوعی برای اجرای آن در عرصه طراحی شد.

همزمان با این شرایط، یک ضرورت دیگر نیز باعث شد این برنامه به‌سرعت پی گرفته شود: متعاقب اجرای طرحهای اجتماعی مانند «انقلاب جنسی» - که از 1960 میلادی فراگیر شده بود - طی یک دهه نرخ رشد جمعیت کشورهای توسعه‌یافته کاهش شدید پیدا کرد؛ خصوصاً این نرخ در آمریکا به نصف تقلیل یافت. در حالی که رشد جمعیت در کشورهایی که با مدرنیته فاصله داشتند، حفظ شده بود؛ این شرایط کیان و قدرت استراتژیک غرب را شدیداً مورد تهدید قرار داد.

بانک جهانی: گراف مقایسه‌ای نرخ باروری در آمریکا و کشورهای کمتر توسعه یافته (در آمریکا این نرخ به نصف تقلیل یافت)6

انطباق این شرایط با خواستهای ایدئولوژیک نحله‌های خاص، مبنی بر «کاهش جمعیت غیرخودی جهان» به اجرایی شدن برنامه‌های جامع تحدید نسل انجامید.7

متعاقب آن، کنترل و حذف هدفمند نسل انسان به‌عنوان یک «هنجار» یا «ارزش پذیرفته شده» در نهادها و سازمانهای جهانی مطرح شد و به‌عنوان یک نیاز ضروری برای بشریت، مورد تبلیغ قرار گرفت؛ با تکیه بر این «هنجارسازی» برنامه‌های متعددی در حوزه‌های کشاورزی، غذا، دارو، تغییر و در زیست‌بومها و حتی برنامه‌های آموزشی و فرهنگی در دستور کار قرار گرفت، برای آنها قانونهای متنوعی گذرانده شد و در کشورهای مختلف دنیا به مرحله اجرا رسید؛ این یک جنگ همه‌جانبه علیه بشریت بود. (برای نمونه سند امنیت ملی آمریکا به نام NSSM200 که در سال 1974 توسط کیسینجر به تصویب رسید و اجرایی شد، یکی از این اسناد مهم است که در فقره‌های پایانی پرونده به آن پرداخته خواهد شد.)

این برنامه جامع، ابعاد گوناگون خصوصاً ابعاد نظامی، سیاسی، امنیتی، کشاورزی، زیست‌محیطی و بهداشتی را دربرمی‌گرفت. برای نمونه برای تغییر در زیست‌بوم مناطقی خاص از جهان، با تمرکز بر کشورهای در حال توسعه - مانند چین، هند، ایران، آمریکای جنوبی، ترکیه و منطقه عمومی قاره افریقا - از هر 5 سد ساخته شده، 4 سد با دخالت و پشتیبانی مالی بانک جهانی ساخته شده است.8 این شرایط موجب به‌هم‌خوردن محیط‌زیست در برخی مناطق هدف و ایجاد تنشهای اجتماعی و سیاسی – مانند نزاع بر مسئله آب – در درازمدت شد.

در این زمینه آرایش و چیدمان مهره‌ها در نهادهای جهانی نیز تغییر کرد. برای مثال می‌توان به داستان یک تغییر آرایش در بانک جهانی اشاره کرد. روزنامه کیهان به تاریخ 11 اردیبهشت 1396 در یادداشتی به قلم حسین مروتی در این زمینه نوشت:

«... رابرت مک نامارا9 وزیر جنگ آمریکا در دوران کندی10و جانسون11 که به قصاب ویتنام معروف است، نیز با فراغت یافتن از کشتار میلیونی ویتنامی‌ها و پایان مسئولیت هفت ساله‌اش در وزارت جنگ، کتابی به نام «بمب ساعتی جمعیت» 12 نوشت و برای دنیا از عواقب وحشتناک جمعیت زیاد سخن گفت.

وی در سال 1968 به‌عنوان رئیس بانک جهانی انتخاب شد و به‌مدت 13 سال نیز در این مسئولیت ماند.

مک نامارا برای اجرای «پروژه تحدید نسل جهانی»، «دپارتمان پروژه‌های جمعیتی» را در بانک جهانی تأسیس کرد و در همین راستا بود که نخستین وام تنظیم خانواده بانک جهانی نیز در سال 1970 به مبلغ دو میلیون دلار، به جامائیکا اختصاص یافت. چنان‌که از نام این وامها بر‌می‌آمد، هیچ دولتی حق نداشت آنها را مصروف اموری غیر از کنترل جمعیت کند.»

 مک‌نامارا (وسط) در کنار جان‌اف‌کندی (راست)

مروتی ادامه می‌دهد:

دکتر استفان کارانجا13، دبیر سابق انجمن پزشکی کنیا، در این زمینه می‌گوید: بخش بهداشت و درمان ما دچار اضمحلال شده است. هزاران نفر از مردم کنیا بر اثر مالاریا می‌میرند، در حالی که هزینه درمانشان بیشتر از چند سِنت نیست؛ اما در مراکز سلامت، قفسه‌ها تا سقف از قرص ضدبارداری، IUD و ... به ارزش میلیون‌ها دلار پر شده‌اند. محصولاتی که اکثر آنها با پول آمریکا عرضه می‌شوند. در بیمارستان‌ها اتاق عمل ویژه با خدمات کامل و بدون هیچ کم و کاستی در ابزار، برای عقیم‌سازی زنان آماده است. در حالی که در همان بیمارستان، به‌دلیل نبود ابزار و تجهیزات جراحی پایه، حتی یک عمل جراحی اورژانس نیز نمی‌تواند انجام شود.

وامهای بانک جهانی اگرچه در نگاه نخست، نوعی مشوق تلقی می‌شدند، ولی در ذات خود حامل تهدید بزرگی هم بودند. توصیف خوبی که ویلیام تب14 اقتصاددان غربی از شیوه عملکرد صندوق بین‌المللی پول دارد، می‌تواند تا حدی منظور از تهدید بودن این وامها را مشخص کند: نهادهای بین‌المللی وسیله‌ای برای دستیابی به وامها و شرایطی هستند که چون سلاحی در دست تروریسم مالی عمل می‌کند. همانطور که «بمباران» و «تهدید آگاهانه به استفاده از خشونت» بر ضد کشورهای جهان سوم، ویژگی «عصر دیپلماسی ناوچه‌های توپدار» بود؛ خودداری از دادن وامهای نقدی نیز می‌‌تواند مسیر کشتی‌ها را در وسط اقیانوس‌ها تغییر دهد و مانع حمل غذا به مردم گرسنه‌ای شود که دولتهای آنها با دیپلماسی نهادهای مالی بین‌المللی همکاری نمی‌کنند... صندوق بین‌المللی پول، با دشوار کردن اوضاع برای بدهکاران، فشار خود را بر این دولت‌ها افزایش می‌دهد تا آنها مجبور به انجام تغییرات موردنظر صندوق شوند.

یک اقتصاددان ارشد بانک جهانی هم در این زمینه دست به افشاگری زده و گفته: وام‌دهی مبتنی بر سیاست، دقیقاً همان جایی است که بانک جهانی قدرت و نیرویی بی‌رحم دارد. وقتی که کشورها واقعاً در شرایط سخت‌گیر می‌کنند، می‌توان مجبورشان کرد که سیاست‌های کلانی که در حالت عادی و در زمینه پروژه‌ها تغییر نمی‌دهند را اصلاح کنند.»15

این اقدامات وسیع، کنترل نسل را به یک هنجار بین‌المللی تبدیل کرد. در پی موفقیت در این هنجارسازی، طی چهار دهه انتهایی قرن بیستم تاکنون، بسیاری از افراد سرشناس و تأثیرگذار صحنه بین‌المللی با افتخار پشت این برنامه‌ها و «ارزش»ها قرار گرفتند و از آن دفاع کردند. مباهات و اظهار فخر بسیاری از مقامات و کمپانی‌داران ارشد آمریکایی در زمینه کنترل نسل با یک جستجوی ساده در دسترس است؛ تنها با ذکر مثالهایی از این موضوع عبور می‌کنیم.

«تد ترنر»16 بنیانگذار شبکه خبری ‌«سی‌ان‌ان»17 یکی از افرادی است که ضمن اینکه حتی جلوی دوربین تلویزیونی از بیان لزوم بکار گرفتن روشهایی مانند «نسل‌کشی» برای کاهش جمعیت جهان نیز ابا نمی‌کند، در اظهارنظرهای متعدد، بارها تصریح کرده است:18

«وضعیت ایده‌آل این است که کل جمعیت دنیا بین 250 تا 300 میلیون نفر باشد، یعنی 95 درصد از جمعیت کنونی کم شود.»19

تدترنر (راست) و رابرت مرداک(چپ)  دو غول رسانه‌ای آمریکا

اما این تنها سیاستمداران نبودند که درباره کنترل یا حذف بخش اعظم جمعیت جهان اظهارنظر کردند، بلکه برای موجه جلوه دادن این سیاست، نیاز بود افراد وجیه‌المله یا سلبریتی‌ها نیز این سیاست را تبلیغ کنند. برای نمونه «ژاک کاستو»20 افسر نیروی دریایی، فعال محیط‌زیست و سفیر یونسکو، در نوامبر سال 1991 در اظهارنظری گفت:

«به منظور تثبیت جمعیت جهان، ما باید 350،000 نفر را در هر روز حذف کنیم.»21

او برای تبلیغ این دست برنامه‌ها مورد تقدیر مجله تایم قرار گرفت.22

عکس روی جلد تایم، از ژاک کاستو

همچنین به‌عنوان نمونه‌ برجسته و نمادین دیگر می‌توان به فیلم منتشر شده از «آنجلینا جولی»23 سوپراستار هالیوود، اشاره کرد که به همراه فرزندانش یک وعده غذای چندش‌آور و تهیه شده از حشرات – انواعی از سوسک و عنکبوت - را می‌خورند؛ این فیلم بصورت گسترده در تمام دنیا پخش شد، با این هدف که نشان دهد کمیابی غذا بر کره زمین آنچنان شدت گرفته که مردم نیازمند تغییر عادتهای غذایی هستند، تا آن سطح که حشرات نیز باید در برنامه غذایی گنجانده شود.24

تصویری از فیلم منتشر شده از سوسک‌خواری و عنکبوت‌خواری آنجلینا جولی و فرزندانش

بخش زیادی از برنامه کاهش جمعیت جهان، مکتوم و محرمانه باقی‌ مانده است؛ اما بخشهای افشا شده به‌روشنی نشان می‌دهد در پس پرده مناسبات اقتصادی و سیاسی دنیا یک جنگ همه‌جانبه و در حوزه‌های مختلف در حال پیگیری است. در بخش بعدی این پرونده ویژه - که روز شنبه 30 تیرماه 1397 منتشر خواهد شد - دیدگاه جهانی را در موضوع بحران باروری در جمعیت ایران توضیح خواهیم داد.

+ صفحه پرونده «جنگ جهانی غذا» {اینـــــــــــــــــــجا} در دسترس است.

پی‌نوشت


[1] - Bertrand Arthur William Russell, 3rd Earl Russell (May 18, 1872- February 2, 1970)

[2] - The Impact of Science on Society (1952)

[3] - اشاره به اپیدمی طاعون در قرن 14 میلادی که مرگ فراگیر را در دنیا رقم زد.

[4] - I do not pretend that birth control is the only way in which population can be kept from increasing. There are others, which, one must suppose, opponents of birth control would prefer. War, as I remarked a moment ago, has hitherto been disappointing in this respect, but perhaps bacteriological war may prove more effective. If a Black Death could be spread throughout the world once in every generation survivors could procreate freely without making the world too full.

See more: The Impact of Science on Society , Ch.7 : Can a Scientific Society Be Stable

[5] - My conclusion is that a scientific society can be stable given certain conditions. The first of these is a single government of the whole world, possessing a monopoly of armed force and therefore able to enforce peace. The second condition is a general diffusion of prosperity, so that there is no occasion for envy of one part of the world by another. The third condition (which supposes the second fulfilled) is a low birth rate everywhere, so that the population of the world becomes stationary, or nearly so. The fourth condition is the provision for individual initiative both in work and in play, and the greatest diffusion of power compatible with maintaining the necessary political and economic framework. The world is a long way from realizing these conditions, and therefore we must expect vast upheavals and appalling suffering before stability is attained.

See more: The Impact of Science on Society , Conclusions

[6] - See more: https://data.worldbank.org/indicator/SP.POP.TOTL?locations=ID-US

[7] - درباره یکی از مهمترین این طرحها، با نام NSSM200 که در سالهای ابتدایی دهه 1970 توسط کیسینجر تهیه شد، در فصل بعدی به تفصیل خواهیم نوشت.

[8] - بهرامی عطا، اکبرزاده فریدون، امیدی شهرکی مجید، اقتصاد سیاسی سیاستگذاری بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای کشورهای خاورمیانه (ایران، مصر، ترکیه و عراق)، فصلنامه مطالعات دفاعی استراتژیک، تهران، 30/11/96، ص ...

[9] - Robert Strange McNamara (June 9, 1916 – July 6, 2009)

مک‌نامارا، اولین بار در سال 1946 توسط بنیاد فورد کشف شد، 15 سال بعد در سال 1961 به سمت وزیر جنگ آمریکا منصوب شد و 7 سال در این موقعیت ماند؛ سپس در سال 1968، این وزارتخانه را به مقصد ریاست بانک جهانی ترک کرد. او این سمت را تا سال 1981 میلادی عهده‌دار بود.

[10] - John Fitzgerald "Jack" Kennedy (May 29, 1917 – November 22, 1963)

[11] - Lyndon Baines Johnson (/ˈlɪndən ˈbeɪnz/; August 27, 1908 – January 22, 1973)

[12] - The Population Problem:Time Bomb Or Myth

[13] - Stephen Karanja

[14] - William K. Tabb

[15] - مروتی، حسین، عبرتهای پروژه تحدید نسل ایرانیان، کیهان، 11 اردیبهشت 96

[16] - III (born November 19, 1938)

[17] - CNN

[18] - فیلم دیدنی اظهارات متعدد او را در این آدرس، در دسترس است:

 https://www.youtube.com/watch?v=FYcHynxe9GQ

[19] - “A total population of 250-300 million people, a 95% decline from present levels, would be ideal.”

[20] - Jacques-Yves Cousteau AC

[21]  - In order to stabilize world population, we must eliminate 350,000 people per day.

[22] - خواهیم دید تایم از نشریات مورد تقدیر و همراه گعده بیلدربرگ است.

[23] - Angelina Jolie

[24] - این تفکر فراگیر و پمپاژ شده از سوی اربابان تمدن غرب، همواره این واقعیت را انکار می‌کند که بسیار بیش از سطح رشد جمعیت جهان، فناوریها و روشهای تولید موادغذایی رشد کرده و ارتقا پیدا کرده است؛ چنانکه این فناوریها به‌سادگی بیش از دو برابر این رشد جمعیت را پوشش می‌دهد.