از حمایت رهبری از تئاتر تا سلبریتی شدن نمایشها
آنچه میخوانید گفتگویی مفصل با حمید نیلی درباره برنامههایی است که او قرار است در انجمن هنرهای نمایشی اجرایی کند
با رفتن مهدی شفیعی از اداره کل هنرهای نمایشی و آمدن شهرام کرمی، بدنه مدیریتی تئاتر کشور دستخوش تغییرات بسیار شد. اگرچه این تغییرات با کندی پیش رفت؛ اما در روزهایی که سپری میکنیم، تنها چند مکان غیرکلیدی توسط مهرههای مدنظر کرمی خلاشان پر نشده است. سالنهای دولتی اکنون مدیریت جدید خود را شناختهاند و پس از استعفای ارمغان بهداروند، گلوگاه مالی تئاتر کشور نیز با حمید نیلی روبهروست تا در دوره پیشرو سکان تئاتر کشور را در تلاطمهای بسیار، محکم نگاه دارند.
آنچه میخوانید گفتگویی مفصل با حمید نیلی درباره برنامههایی است که او قرار است در انجمن هنرهای نمایشی اجرایی کند، برنامههایی که میتواند پس از پایان دوران مدیریت او، سنگ محکی بر عملکرد او باشد.
***
آیا قرار شده تئاتر شهر به انجمن هنرهای نمایشی تحویل داده شود؟
نیلی: صحبتی شده بود ولی اجرایی نشده است.
یعنی مانعی وجود دارد؟
نیلی: من آن قدر ریز نشده بودم. ما درباره کلیات صحبت کردیم و وارد جزئیات نشدم؛ ولی آقای بهداروند، مدیرعامل سابق میگفت که همه اتفاقات افتاده است.
یعنی قرار بوده در دوره آقای شفیعی این اتفاق رخ دهد؟
نیلی:بله؛ ولی از قبل بحثش بود که انجمنها مجری باشند. دوره شفیعی به نهایت نرسید و ما الان آغاز ماجرا هستیم.
برای مصون ماندن تئاتر شهر از دست بنیاد رودکی چنین اقدامی برنامهریزی شده بود؟
نیلی: من نمیتوانم در مورد این نظر بدهم؛ چون آن قدر انجمن کار دارد که آرام آرام باید جلو رفت.
تئاتر شهر بیش از چیز دیگری برای بازیگران در اولویت است. نامهای از آقای جنتی آمد که تئاتر شهر باید زیر مجموعه رودکی بشود؛ اما با مخالفت مهدی شفیعی و هنرمندان عقب نشینی کردند. حتی شفیعی مدعی شد تالار حافظ باید زیر نظر اداره کل هنرهای نمایشی باشد و هیچ ربطی به مأموریتهای بنیاد ندارد. این باعث شد که وزیر وقت و آقای مرادخانی عقب نشینی کنند. با رویه بنیاد دراجاره دادن سالن معیش هنرمند به خطر میافتاد. برای همین حساسیت وجود دارد که مبادا تئاتر شهر دچار گرفتاری و بیماری بنیاد رودکی شود.
نیلی: شهرام کرمی دفاع خواهد کرد و این اتفاق نخواهد افتاد. بحثهایی در مورد انجمن مطرح میشود. بالاخره انجمن به عنوان یکی از داشتههایش قطعاً از آن حمایت خواهد کرد و به اینجاها نمیرسد؛ چون هم خود آقای کرمی قبول ندارد که این اتفاقات بیفتد و هم انجمن بحثش جدی است. این بحث را نمیپذیرد.
یعنی تمام تلاشتان این است که تئاتر شهر در دست تئاتریها بماند؟
قطعاً بحثهای اجرایی و بحثهای عمرانی تئاتر شهر باید به زیرمجموعه انجمن بیاید
نیلی: بله؛ چون بحث انجمن، بحث نیروهای انسانی و اجرای تئاتر است. تئاتر شهر هم یکی از همین علقههای تئاتریهاست و ما به عنوان یک مجموعه صنفی که حمایت میکنیم، قطعاً بحثهای اجرایی و بحثهای عمرانی آن باید به زیرمجموعه انجمن بیاید.
این اتفاق چه کمکی به تئاتر میکند؟
نیلی: باز هم تاکید میکنم که من وارد این فضا نمیخواهم بشوم؛ چون خودم حامی این ایده هستم. چرا که انجمن یک نگاه صنفی دارد. برای همین شما میبینید که در شهرستانها انتصابی است و این انتصابی بودن انجمن میطلبد که بالاخره یکسری سازوکار وجود داشته باشد. پس در نتیجه انجمن جزء لاینفک خود تئاتریهاست و قطعاً تئاتریها خودشان دلشان میسوزد. خود تئاتریها سعی میکنند آنجا را بارور کنند. به سمت بهبودی آن پیش بروند. بالاخره تئاتر شهر مکان نیاز به بازسازی و تعمیر دارد.
سالن اصلی دارد؟
نیلی: بله.
اگر تئاتر شهر برود زیر نظر انجمن سازوکار اصلی آن تسهیل میشود؟
نیلی: تسهیل میشود. ما به خاطر اینکه در فضای تئاتر داریم نفس میکشیم بیشتر دلمان میسوزد تا سیستم دولتی. اینکه سیستم دولتی نامه بزند به فلان جا و وارد چرخههای اداری شود.
آن جلسهای که شما در تئاتر شهر با بچههای انجمنهای استانی داشتیدبحثی درباره تالار محراب وجود داشت که به دست انجمن بیافتد. آیا فقط محراب است که شما به آن توجه دارید یا بقیه سالنهای تهران هم در این دیدگاه گنجانده شده است؟
نیلی: آقای مریدی گفتند کل سالنهای تهران.
چند سالن دارند؟
نیلی: از داشتههای تهران نمیدانم. درستش هم همین است. انجمن یک تشکل صنفی است که در همه استانها شعبه دارد. مدیرش در یک رأیگیری انتصاب میشود. انجمنها جایگاه خودشان را دارند. انجمن در جایگاهی است که خود افراد در اداره آن ذینفع هستند.
الان محراب در چه وضعیت و مرحلهای است؟
دانشجوها و کسانی که در آموزشگاههای تئاتر دوره میبییند را نمیتوانیم جوابگو باشیم
نیلی: آن را خود آقای مریدی باید به جمعبندی برسد؛ اما آمادگی آن وجود دارد و ما آمادهایم. قطعاً استان تهران هم از این استقبال خواهد کرد. پیشنهاد ما با توجه به رشد گروههای تئاتری است. ما یک امکاناتی داریم که با اعضای مختلف دارد انجام میشود. این حجم دارد بیشتر میشود، یعنی دانشجوها و کسانی که در آموزشگاههای تئاتر دوره میبییند را نمیتوانیم جوابگو باشیم. بالاخره یک جمعیت چند صد هزار نفری یا چند ده هزار نفری به نوعی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در گسترده تئاتر امرار معاش میکنند.
حدود 35 هزار نفر تئاتری در کل کشور وجود دارند.
نیلی: بیشتر است. به طور غیر مستقیم کسانی هستند که در آموزشگاهها دارند امرار معاش میکنند یا اساتید دانشگاهها یا اصلاً خود دانشجوهایی که وارد این چرخه میشوند.
یعنی میخواهید یک فرآیند کارآفرینی ایجاد میکنید؟
المانهایی تئاتر را میشود اقتصادی دید
نیلی: بله، در مورد کارآفرینی یک مشکلی وجود دارد که کلاً هنرمندان درگیر آن هستند. این است که هنرمند با توجه به علقه عاطفی که به اثر دارد خیلی به بحث اقتصادی آن فکر نمیکند و شما میبینید که طرف استاد مسلم یکی از ارکان موسیقی است؛ ولی هشتش گرو نه است. به نظر من آن چیزی که میطلبد این است که ما یک نیم نگاهی به اقتصاد هنر داشته باشیم و من در این دورانی که معلوم نیست چقدر میمانم - شاید دو سال شاید و دو ماه - دوست دارم به سمت پویایی اقتصاد تئاتر پیش برویم. اگر ما بتوانیم به اقتصاد تئاتر بپردازیم شاید در یک پروسه چند ساله شما ذائقه مخاطب را بتوانی تغییر بدهی. شاید سلبریتیها پارامتر محکمی برای کسب درآمد نباشد و چیزهای مختلفی مثل متن اندیشمندانه و محتوی مطلب ایجاد جاذبه کند. شاید شکل اجرا جاذبه ایجاد کند و شدنی است. با توجه به اینکه شما اگر شاخص را ببری به سمت پویایی اقتصاد، المانهایی تئاتر را میشود اقتصادی دید. شما میتوانید ذائقه مخاطب را نسبت به برخی چیزها تغییر بدهید. به نظر من شدنی است.
برای آن برنامه هم دارید؟
نیلی: بله، با مجموعههایی که در حوزههای شتابدهندههای هنری دارند کار میکنند یک جلساتی شخصاً گذاشتم و فکر میکنم جذابیت و نو بودن این کار برای خیلیها این کشش را ایجاد میکند که به این سمت بیایند و ببینند چه اتفاقی میافتد؛ چون تئاتر یک محصول هنری گران است و در آمد و فایده آن را بخواهیم حساب کنیم سرجمع میتواند نقطه قوت باشد.
ما همواره در ایران به بحث کمپانی میپردازیم؛ ولی به سمتش سوق پیدا نمیکنیم. سالنها به گروهها واگذار نمیشود.مثلاً آقای مریدی سالن محراب را به گروههای ثابتی در قامت کمپانی نمیدهد تا خودش وارد برنامهریزی تئاتر شود. بحث مفصلی است؛ ولی من میخواهم بدانم آیا من تئاتری میتوانم از صندوق کارآفرینی امید وام بگیرم؟
نیلی: بله میشود.
ولی هیچ اطلاعاتی در دست نیست.
متاسفانه اقتصاد تئاتر را در سلبریتیها میبینیم
نیلی: بله؛ برای همین باید یکسری کارها انجام بشود که شاخک مردم تیز شود این چه هست.ما میخواهیم از یک جا شروع کنیم و انشاءالله در مرداد ماه یک خبر خوشحالکننده برای کل استانها داریم. در این حوزه آن گروههایی که درگیر بحث انجمنها هستند. الان یک سری مذاکراتی را شروع کردم. دکتر ایمانی از این فضا استقبال کردند؛ پس چیزی وجود دارد که آن قدر در حوزه تئاتر جذابیت دارد. ما متاسفانه اقتصاد تئاتر را در سلبریتیها میبینیم. در اینکه آدمهای چهره بیایند.کارها دارد خالی از محتوی میشود.
همه اینها تقصیر هنرمند نیست. برای معیشت خودش دست به این کار میزند.
نیلی: بله میدانم و این یک آزمون است که آیا ما میتوانیم به صورت شتابدهندهها حتی کار مطالعاتی بشود؛ ولی از یک جا باید شروع کنیم. حتی از استانها به جای آنکه نگاهشان به مرکز و وزارت ارشاد و تهران باشد. ظرفیت استانی ظرفیت وسیعی است. شاید یک کارخانه در استان کار یک شرکت بزرگ را در تهران انجام بدهد و ما این چارچوب و این ظرفیتها را نمیشناسیم. در برنامه خودم این است که ما بیاییم ظرفیت هر استان را در تبلیغ بشناسیم. ما الان نمیدانیم اصفهان در چه حوزهای ظرفیت دارد که میشود آنجا کار شود. در صورتیکه آنجا شهر صنعتی و تاریخی است. هزاران نفر توریست دارد. آیا نمیشود از این ظرفیتها استفاده کرد؟ ما منتظریم که تهران ماهی یک میلیون تا دو میلیون به حساب انجمن واریز کند.
در اهواز مشکل کم آبی داری؛ چرا ما کاری در مورد کم آبی و ترغیب مخاطب به سمت صرفه جویی در آب نداریم
وقتی خود استان ظرفیت خودش را بفهمد میتواند برود آن را بیابد. یک نکتهای که به نظر من باید به آن هم توجه شود این است که تا چه زمانی ما باید نوشتههای قدیمی اساطیر تئاتر را بازسازی کنیم. درست است، آنها هویت نمایشنامهنویسی تئاتر هستند؛ ولی وقتی شما در شهرستان در استان کار آنتیگونه را میخواهی یک بار دیگر بازسازی کنی و میخواهی در یک شهرستان دیگر اجرا کنی، قطعاً ارتباط با مخاطب نمیگیرد. اگر هم بگیرد با آدمهای شاخص فرهنگی، آدمهایی که تئاتر خواندند ارتباط هیم؛ ولی این همه موضوع هست که براساس جغرافیای فرهنگی روی زمین مانده است. مثلاً در اهواز مشکل کم آبی داری؛ چرا ما کاری در مورد کم آبی و ترغیب مخاطب به سمت صرفه جویی در آب نداریم. شما مثلاً در یزد بحث خانواده را داری چرا کارهایی که با محوریت خانواده است را کار نکنیم تا مردم با آن ارتباط بگیرند. وقتی این کار اتفاق بیفتد قطعاً مردم هم سرمایهگذاری میکنند. به نظرم شدنی است و این ایدهای که دارم احساس میکنم در یک پروسه چند ساله به نقطهای میرسد که بگوییم تئاتر میتواند پول خودش را در بیاورد. جدا از بحث سلبریتیها.
اگر جنیه تعلیمی تئاتر را در نظر بگیریم که خیلی از افراد دنبال آن نیستند. همه چیز منوط به تبلیغات است و تلویزیون به عنوان مهمترین مدیوم تبلیغی مدعی همین نگرش تعلیمی است. به نظر شما تلویزیون چقدر با ایدههای شما همراه میشود تبلیغ کار میکند؟
در حوزه تئاتر با تاکید رهبری ولی باز هم میبینیم که کمکاری میشود
نیلی: ما نمیتوانیم جنبه رسانه ملی را کنار بگذاریم؛ چون رسانه ملی از یک کاه میتواند کوه بسازد و به همان منوال هم میتواند یک کار را تحقیر کند. یک دغدغهای وجود دارد. شما در تئاتر آن هم و غمی که حاکمیت نسبت به سینما یا کتاب و بعضاً نسبت به هنرهای تجسمی دارد نسبت به تئاتر ندارد. حالا در موسیقی وارد نمیشوم؛ چون یک فضای جدی است. با اینکه تاکید رهبری بر اهمیت دادن به تئاتر ولی باز هم میبینیم که کمکاری میشود. اولین کسی که میآید از انجمن برایش میگوییم که فضای جدی دارد. میگوید ببخشید من سینما کار میسازم. یک فیلم من هم دو میلیون نفر میبینند. شما با 10 اجرا سر جمع چند تا میبینید؟ این طرز تفکر طرز تفکر درستی نیست.
در سال گذشته نمایشی داشتیم که از 70درصد فیلمهای روی پرده فروش داشتهاند.
من فرقی برای تئاتر ارزشی و غیرارزشی قائل نیستم؛ ولی تئاتر انقلابی و غیرانقلابی را برایش چارچوب قائل هستم
نیلی: بله این را قبول دارم؛ ولی به خاطر چارچوبهایی که در بعضی جاها مهم است و آن چارچوب باید لحاظ شود. وقتی میآید بیرون میگویند که این در آن چارچوب نمیگنجد که بخواهد آن قدر در بیاورد. ولی اگر ما در مورد تئاتر فکر کنیم تئاتر خوب، تئاتر در چارچوب داشتههای معنوی ما، محتوای ماست. من فرقی برای تئاتر ارزشی و غیرارزشی قائل نیستم؛ ولی تئاتر انقلابی و غیرانقلابی را برایش چارچوب قائل هستم. قبلش هر آنچه به نظرم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه میدهد خارج از ارزش نیست. بالاخره یک ارزشی دارد، کار میکند و وقتی که کار شما ارزشی میشود میگویند در این چارچوب این کار، کار ارزشی است. هیچ منافاتی با آن چارچوبی که ما داریم مطرح میکنیم ندارد. بالاخره همه تئاترها به نوعی به شکلهای مختلف دارند یک ارزش را ارائه میدهند؛ ولی کارهایی داریم به نام کارهای انقلابی و غیرانقلابی. انقلابی آن چیزی که دغدغه انقلاب است. دغدغه انقلاب مثلاً در یک برههای اقتصاد مقاومتی است. این دغدغه انقلاب است و الان هم درگیر هستند. یعنی دغدغه انقلابی و مردمی است. باید برای این یک فکری کرد. شما با این دیالوگ که بگویی چقدر مخاطب دارد نگاه میکند نمیتوانید جریانسازی کنید.
این ابهام هم برای خیلی وجود دارد که مثلاً این نمایش چقدر برای من سود دارد که من بخواهم روی آن سرمایهگذاری کنم.
نیلی: آن ظرفیتها مهم میشود.
ظرفیت کل استان در اختیار کل نمایشها قرار بگیرد، نه اینکه مثلاً اگر قرار است ذوب آهن اصفهان از نمایش شما حمایت کند ذوب آهن اصفهان 10 میلیون در تمام سال بدهد.
نیلی: اینها چیزی است که باید در موردش فکر شود. مثلاً اگر سامسونگ یا فلان کارخانه بخواهد 10 بیلبورد بگیرد شما میگویید ظرفیت کل کشور من این است؟ یعنی شما اگر تا نقطه صفر مرزی اگر انجمن وجود داشته باشد میتوانید تبلیغ کنید. البته اینها به شکلهای مختلفی است که هنوز به جمعبندی نرسیده است, ولی اصل داستان ارزش تئاتر به نوعی است که استانها روی پای خودشان بایستند.
این را باید به ذهن داشت که کار کردن در سینما در استانها غیر ممکن است؛ اما تئاتر چنین نیست و کل ایران را شامل میشود.
نیلی: ما باید ظرفیتهایمان را بدانیم چه هست و براساس ظرفیت برویم طرف را ترغیب کنیم و کسی که ترغیب میشود از ظرفیتهای ما استفاده کند. یک تعامل دو طرفه است. بر این اساس به نظر من تئاتر کشور شکوفا میشود. فضای تئاتر کشور روی پای خودش میایستد و به جایی خواهد رسید که به خودش افتخار میکند.
انجمنها در کل کشور چند تا دفتر دارید؟
نیلی: شعبه شهرستان را فکر میکنم 400 تا؛ چون نمایندگی هستند. ما یک بحث شعبه داریم و یک بحث نمایندگی. هر استان یک شعبه دارد. مثلاً در پیشوا اجرا به جای اینکه بیاید تهران مجوز بگیرد، میرود پیش نماینده و نماینده آن کار را انجام میدهد.
من در سفرهایم به جشنواره خیابانی مریوان دریافتم که صنعت مریوان همواره تلاش کرده است حامی تئاتر مریوان باشد. بخشی از مسائل مالی جشنواره را متقبل میشوند تا آن شهر میزبانی خود را حفظ کند.
نیلی: شما جدا از بحث اینکه کارخانجاتی که آنجا هستند، شهرداریها را دارید نقاطی که به نظر من جذاب هستند. اینها را باید در ظرفیتهای استانیمان ببینیم. برای آن کار تعریف کنیم.
یک نکتهای که در اقتصاد تئاتر وجود دارد خصوصیسازی بوده است که بیشتر ما تعریف آن را از در تفسیر معاونت دوره مرادخانی شنیدیم. این خصوصیسازی در نهایت به سلبریتی داشتن ختم شد.
نیلی: من به شدت مخالف سلبریتی هستم. سلبریتی نمیتواند برای تئاتر آوردهای داشته باشد.
مشکل ناگوار این است که سلبریتیها برایشان مهم نیست نمایش به چه میزان فروش داشته است. او دستمزدش را میگیرد و میرود و آن تئاتریهای واقعی به واسطه فروش نداشتن شاید شش ماه نتوانند پولش را از کارگردان یا تهیهکننده بگیرد و همیشه طلبکار باقی میماند.
شأن یک هنرمند گدایی کردن نیست
نیلی: اگر خدا کمک کند و این اتفاق بیفتد جزء کارهایی است که از باقیات و صالحات خواهد بود، یعنی خودم این دغدغه خود را دارم. من خودم نمایش تولید میکنم، با کلی تیم اجرا و پول و بعد میبینم که بروم سراغ چه کسی. بعد گدایی میکنیم. تهیهکننده و کارگردان بعد از اینکه کارش تمام میشود میرود گدایی میکند؛ در حالی که شأن یک هنرمند گدایی کردن نیست. در حوزههای مختلف همین است. طرف نقاش است باید بگوید تو را به خدا بیایید در حراج این را از من بخرید.
باز هم بحث رابطه است. یکی آن مدیر را میشناسد و جلسه میگذارد و تأمین مالی میشود؛ ولی اکثر هنرمندان این رابطهها را ندارند.
نیلی: یک نتیجه گیری کلی دارد. وقتی کسی کار هنری میکند میتواند به بحث اقتصاد خودش فکر کند. خیلی طرف باید مدیر توانمندی باشد که بتواند این کار را انجام دهد. وقتی کسی کار هنری میکند دوست دارد کارش خوب دیده شود. دوست دارد باگهای کار هنریاش گرفته شود. اینجا مثلاً رنگ فلان باشد، رنگ دیگری نباشد؛ ولی آن کسی که باید کنار این آدم باشد و او را کامل کند کمپانی است. در مسئله کمپانی مدیریت تهیهکنندگی مطرح میشود و تا وقتی که ما به آنجا نرسیم و نگاهمان مثل نگاه سینما نباشد باز هم همین است. یعنی به هیچ جایی نخواهد رسید. به نظر من اگر هیچ کاری نکنیم، باید در عرصه انجمن هنرهای نمایشی این را جا بیاندازیم.
ده سال است تهیهکنندگی در تئاتر رایج شده و امروزه به عنوان یک سمت آن را میشناسند.
الان تهیهکننده را بیشتر به اسم دلال میشناسند
نیلی: البته الان بیشتر به اسم دلال میشناسند.
هیچ کدام از نهادها و مسئولین مشروعیت تهیه کنندگی را گردن نگرفتهاند. فقط قرار بود در یک دورهای بنیاد رودکی با برگزاری کلاسهایی با حضور اساتید ایرانی و خارجی حرکتی بکند. آقای سرسنگی هم که براساس قدرتی که در خانه هنرمندان داشت به چند نفر پلاک تهیهکنندگی داد. همیشه این سؤال بود که مشروعیت این آدمها از کجا و به چه واسطهای میآید.
نیلی: چون من خودم تهیه کننده بودم نسبت به این قضیه واقف هستم. من خودم از سال 74 فقط تهیه کنندگی میکنم. در پروسه کاری من طرحش نمایش، پیشنهادش با من بوده است. در نقطه به نقطه کار حضور داشتم، یعنی به نوعی تهیهکننده مؤلف به حساب میآیم. به سینما نگاه کردم و شما میبینید یک جاهایی مثل اروند خون فضایی ایجاد شد. من آقای زارعی را دعوت کردم. اعلام آمادگی کرد. من یک پیشنهاد به ایوب آقاخانی دادم و آمد. گفت من این را میخواهم این گونه ببینم. گفتم بسم الله. حتی در بحث حرکات فرم با علی براتی حرف داشتم. من با آقای زارعی تا شب آخر اجرا میگفتم این کار را انجام بده، آن کار را انجام نده. تا وقتی به تهیهکننده هویت ندهیم و مثل سینما نگاه نکنیم باز همان میشود که فردی به جای دغدغه کارگردانی باید دغدغه پولش را داشته باشد. صحبتهایش را بکند. حالا کوروش زارعی بین همه اینها آدم خوبی است که همه او را میشناسند؛ ولی کسی مثل آقای ایکس که هیچ کسی را ندارد به جای اینکه درگیر تئاتر و فضای هنری بشود، باید برود دنبال پول. البته با تهیهکنندهای که دلال باشد مخالف هستم. تهیه کننده مؤلف را میپسندم.
چند درصد از تهیهکنندهها در تئاتر تهران مؤلف هستند؟
نیلی: نمیدانم؛ ولی یک نفر را میشناسم.
انجمن میخواهد مشروعیت بدهد؟
نیلی: بله اتفاقاً میخواهیم این کار را انجام بدهیم.
تهیه کنندگی در سینما هم در ایران یک رشته تحصیلی ندارد.
نیلی: ولی در صدا و سیما وجود دارد.
بله در صدا و سیما هست؛ ولی آنهایی که در صدا و سیما درس خواندند خیلی وارد بازار کار سینمایی نمیشوند. خود سازمان از آن نیروهایی که آموزش داده استفاده نمیکند.
نیلی: اینها شاید گفتنش درست نباشد. تا وقتی که آدم حرف نزده کسی بازخواست نمیکند. وقتی مطرح میکند دو روز دیگر آقایان سؤال میکنند که چه شد. به نظر من ما باید یک فرآیند در نظر بگیریم. ایده خود من این است که شهرستان جریانساز است. تئاتر شهرستان جریان را به فضای تئاتر کشور پمپاژ و تزریق کند. به نظر من قابلیت دارد که روی آن کار شود. برای همین یک فرآیندی را تعریف کردم که ما بیاییم از استانها آدم جذب کنیم. من چند روز پیش رفتم شیراز. البته برای یک کار دیگر رفته بودم. به دوستان گفتم قصد دارم دو تا از شهرستانهای را هم ببینم که ببینیم بضاعت شهرستان چقدر است. هر استان اگر دو تا آدم مدیر هنری داشته باشد میشود از داخل آن در یک پروسه چند ساله حداقل 10 مدیر هنری با آن رویکردی که داریم پرورش دهیم. به نظر من از استانها باید شروع کنیم. در تهران شاکله شکل گرفته است. چند تا آدم مطرح وجود دارد که آنها دارند کار خودشان را انجام میدهند.
هنوز تهیه کننده مؤلف شکل نگرفته که براساس یک دغدغهای کار ساخته بشود. وقتی یک تهیهکننده براساس یک دغدغهای کار بسازد، کارهای مختلفی که از داخل آن در بیاید را کمتر میبینید. اگر یک کارگردانی یک پولی به او بدهید میآید کار مذهبی انجام میدهد. دو روز دیگر میرود کار آنتیگونه میسازد. چند روز دیگر میرود کار شکسپیر انجام میدهد؛ ولی اگر تهیهکننده واقعاً تهیهکننده مؤلف باشد شما خط سیر این تهیهکننده را میشناسید. اگر فلانی کار دینی کرده مشخص است چه کار کرده است. شما سبقه حالا خود شخص من خارج از آن چارچوبی که من برای خودم تعریف کردم هیچ چیزی اضافه نشده است و هیچ چیزی کم نشده است.
پس با این تفاسیر قرار است هر استان بر اساس مؤلفههای خودش مدیر هنری تربیت کند.
نیلی: بله، بدانند که دغدغه ما چیست و ببینید انجمن یک بضاعت جدی دارد. تا وقتی که شهرستانها به خودشان نیایند ما در تهران چقدر میتوانیم آدم جدید وارد عرصه تئاتر کنیم؟ اتا وقتی که به سمتی نرویم که بضاعت شهرستان را بسنجیم و وارد جشنوارههایشان کنیم و براساس آن تیمهایی که وارد جشنواره میشوند کار تعریف نکنیم، آدم جدید در لول بالا وارد عرصه تئاتر نمیشود. ما چقدر باید آدمهای بسیار بسیار شاخص تئاتریمان را بفرستیم فستیوالهای خارجی؟ یعنی ما در کل کشور، در کل شهرستانها آدم جدید نداریم؟ آیا کسی روی آن فکر کرده؟ قطعاً داریم.
البته استانهای مثل خراسان رضوی همیشه در اوج هستند.
نیلی: من کل شهرستان را میبینم. مشهد هم یک شهرستان است. من میگویم الان کاری را بخواهیم ببریم خارج از کشور از تهران چه داریم؟ اولویت اولمان تهران است؛ ولی میگویم که از تهران باید برویم بیرون. تیم جدید انجمن هنرهای نمایشی با شهرستانها بشیند. با شهرستانها به جمعبندی برسد. به ظرفیت شهرستانها برسد و آنها را به استخدام بگیرد. برای کارهای تئاتری که با محتوا هستند.
قرار بود ساختمان دبیرخانه فجر بدل به موزه شود. با این گویا با موزه شدن تئاتر نصر نگاه شما هم به موزه شدن تئاتر نصر رفته است؟
نیلی: احتمال دارد که عزممان را جزم کنیم و به شهرداری کمک کنیم. تئاتر نصر جای جالبی است.
الان یک جوانگرایی در مدیریتها دارد شکل میگیرد که بخش مهمی از آن نشان دهنده فقدان مدیر در بدنه فرهنگ و ارشاد اسلامی است. در مورد تئاتر که بدنه اداری کهنه و پیر است. نیروهای سابق به سن میانسالی رسیدهاند و آن انرژی سابق را ندارند. حوزه فرهنگ هم همیشه آدم تازه نفس میخواهد. مثل حوزه اقتصاد نیست که آدم کهنه بخواهد. آدمی میخواهد که پر انرژی باشد و الان میبینیم که آقای کرمی انتخابهایش محدود است. گویا هیچ گزینهای برایش وجود ندارد که بتواند تئاتر شهر را وارد فاز جدیدی کند و شما به عنوان نیروی جوان آمدید.حالا شما وقتی پنجاه سالتان بشود باید جانشین خوبی تربیت کرده باشید.
نیلی: باز هم برمی گردم به همان حرفی که اول زدم. اگر ما بتوانیم تربیت مدیر هنری را داشته باشیم، تا مدیر هنری خیلیخوب داشته باشیم قطعاً جایگزینهای زیادی وجود خواهد داشت. مدیری که هم جنس هنر را بفهمد هم جنس اقتصاد را و هم جنس مدیریت.
منظور شما این است که وارد فاز شناسایی افراد شوید.
نیلی: بله، این همان شناسایی است که من میگویم از شهرستانها شروع میشود. جذب کردن، ارتباط برقرار کردن، آموزش دادن و به جای اینکه طرف گلیم گروه خودش را از آب بکشد بیرون، قطعاً در فضای کارگاهی بزرگتری هم میتواند این کار را انجام دهد. شما وقتی سی تا مدیر هنری بار آوردید که دارد از ظرفیت خودش خوب استفاده میکند و خوب مدیریت میکند، میفهمد که این کار را کجا به اجرا ببرد و شاکله آن را خوب انجام میدهد. قطعاً مدیر خوبی است که دارد این کار را انجام میدهد و حداقل بیست تا گروه در حوزه تئاتر میتوانید به فضای تئاتر اضافه کنید.
دکتر ناظرزاده مدام میگویندکه تئاتر ویترین کشور است. وقتی معیار تئاتر سلبریتی است پس عجیب نیست زندگیها به سمت زرق و برق پیش رفته است. در چنین شرایطی تئاترها برای فروش دست به دامان تبلیغات در شبکه جم یا مجری شبکه من و تو میشوند. در حالی که هیچ مجرای تبلیغاتی مناسبی ندارد، چهره هم که ندارد. در این وانفسای بیابزاری قوه قضائیه حساس میشود که چرا این نمایش در شبکه جم تبلیغ میشود.
نیلی: اگر آن رویکردی را که بنده دنبال آن هستم اتفاق بیفتد دیگر نیازی به تبلیغ جم نداریم. خودش با داشتههای خودش میتواند خودش را پرزنت کند و به نظر من هیچ راهکاری برای تئاتر سالم و تئاتری که هدفمند و پر محتوا باشد نیست. جز اینکه هنرمند و گروه تئاتری آن گروهی که دور هم جمع شدند بتوانند آن دغدغه خودشان را جدای از بحث اقتصادی به ظهور و ورود برسانند. وقتی آن اتفاق افتاد مدیران بحث مالی را هم حمایت کرده، بحث هنری آن را هم با آن محتوایی که آن مدیر هنری نیاز دارد دارد اجرا میشود و به نظر من جذابترین زمان آن موقع است که همه اینها در یک قاب صحنه اتفاق بیفتد.
پیش از فجر 36 به دستور معاون هنری مسائل مالی از انجمن به مؤسسه توسعه هنرهای معاصر انتقال یافت و این مسئله باعث شده است که بخشی از هنرمندان هنوز دریافتیهای فجرشان را نگرفته باشند.
نیلی: این یک مشکل درون سازمانی است. انشاءالله سعی میکنیم دغدغه تئاتریها بعد از این حل بشود. قطعاً دغدغه خود معاونت محترم، شهرام کرمی و آقای افضلی هم این است که این مشکل حل بشود. این سیکلی است که باید درست بشود. برخی باید بنشینند و ببینند اگر این سیکل درست است ادامه دهند؛ ولی این بیشتر درون مدیریتی است. چیزی که ما میتوانیم بیان و ابراز کنیم این است که همه دغدغه دارند این مشکل حل بشود و حل میشود. دیر و زود دارد سوخت و سوز ندارد.
لیست دریافتی هنرمندان منتشر میشود؟
نیلی: بله آن را هم ابلاغ کردند به ما و داریم انجام میدهیم.
چه زمانی به دست ما خبرنگارها میرسد؟
نیلی: ما اولیهاش را آماده کردیم.
به نظر میرسد افراد مدعی پول بیشتری هم گرفتهاند.
داریم به سمتی حرکت میکنیم که تغییرات ایجاد کنیم
نیلی: الان به نظر من اگر ما آن کار را انجام دهیم شیوه حمایت هم تغییر خواهد کرد. دیگر شیوه حمایت به این سمت نمیرود که بیا این صد میلیون پول است، شما برو کار کن. این صد میلیون با سودش میدهیم به یک گروه دیگر که کار کند. آنجا میشود صندوق حمایت؛ ولی همه اینها منوط به این است که ما به یک جمعبندی در اقتصاد تئاتر استانها برسیم تا با پوست و استخوانشان درک کنند که میتوانند اقتصادی باشند.
ما داریم به سمتی حرکت میکنیم که تغییرات ایجاد کنیم و به نظر من شدنی است. به نظر من در تئاتر به ظرفیتش کسی نگاه نکرده و ظرفیت خیلی جذابی دارد. هر کسی فراسوی کاری که میخواهد انجام دهد میتواند از این ظرفیت از این سفره بهره ببرد؛ ولی باید آن اغذیههایی که وجود دارد سر سفره را بشناسیم و سر وقت از آن استفاده کنیم و این شدنی است.
شایعه شده که برخی از هنرمندان برای اینکه کار نکنند پول دریافت کردهاند. صحت دارد؟
نیلی: خیر انقدر اوضاع مالی تئاتر خراب است که به این طور کارها نمیتوانیم برسیم.
ارسال نظر