به گزارش پارس نیوز، 

روزنامه شرق، سال ۱۳۹۴: گویندگی در خاندان «بابان» موروثی است. فؤاد بابان، فرزند شکرالله بابان، از گویندگان باسابقه و قدیمی تلویزیون است که بعد از بازنشستگی ترجیح داد جایش را به جوان‌ترها دهد.

او این‌روزها با وجود فاصله‌گرفتن از فضای گویندگی و خبر، بادقت فعالیت همکارانش را رصد می‌کند و نقاط قوت‌وضعف بخش‌های خبر تلویزیون را زیر نظر دارد. شرق در گفت‌و‌گو با او از سال‌های دوری‌اش از تلویزیون و شرایط این روزها و البته چالش‌های بخش خبر تلویزیون پرسیده است.

در‌باره جدا‌شدن بهرام افشار [ قاسم افشار ] و شما از بخش خبر تلویزیون حرف‌و‌حدیث‌ها و حواشی بسیار است. این جدایی چه علتی داشت؟

سال‌هاست درباره رفتن من و آقای افشار از خبر تلویزیون بحث‌های زیادی پیش آمده. برخی تصور می‌کنند این جدایی به دلیل اتفاقات سیاسی بوده و برخی دیگر شایعاتی از این‌دست درست کرده‌اند؛ اما حقیقت این است من سال ١٣٧٨ بازنشسته شدم و ١٢ سال بعد از خبر تلویزیون خداحافظی کردم. دلیلش هم چیزی نبود جز خستگی. آقای افشار هم به‌همین‌دلیل از خبر خداحافظی کرد. طبعا بعد از همه این سال‌ها مردم هم از دیدن چهره و صدای ما خسته شده بودند. این بود بهتر دیدیم جایمان را به جوان‌های تازه‌نفس این عرصه واگذار کنیم و اگر بتوانیم تجربیاتمان را به آنها انتقال دهیم. در این مدت که از گویندگی خبر فاصله گرفته‌ام، بارها تلویزیون آمادگی‌اش را برای همکاری مجدد در برنامه‌های تولیدی و گفت‌و‌گو‌های سیاسی صدا‌وسیما اعلام کرده است، اما من نپذیرفتم.

چرا؟

چون احساس می‌کنم الان زمانی است که باید به جوان‌ترها میدان بدهیم. دو کتاب در زمینه گویندگی نوشته‌ام و دراین‌باره دانشگاه صداوسیما نهایت همکاری را با من انجام داد و در زمینه گویندگی تدریس هم کرده‌ام و به معنای واقعی زکات تجربه‌ام را پرداخت کرده‌ام. گاهی افکار کهنه دیگر نمی‌تواند راه به جایی ببرد. گویندگی خبر هم مثل همه‌چیز پیشرفت کرده است و باید تاکتیک‌های جدیدی جایگزین کرد. این نکته را هم اضافه کنم به‌هرحال، مردم سال‌های زیادی با ما خاطره داشتند و همیشه با خودم فکر می‌کردم بهتر است زمانی از کار گویندگی خداحافظی کنم که خاطره خوب مردم هم از بین نرود. لطف و محبت مردم ارزشمندترین اتفاقی بوده که شامل حال من شده و باارزش‌ترین دارایی من است و از لطف همه مردم سپاسگزارم.

اما در این مدت مردم بیشتر جویای حال شما بوده‌اند و شاید دوست داشتند هنوز گویندگان قدیمی خبر را ببینند… .

این لطف آنهاست؛ اما به‌نظر من باید طوری رفتار شود که مردم خسته نشوند. پس جای جوان‌ها و تجربه‌کردن آنها چه زمانی فراهم شود؟ نمی‌توان جلو این جوان‌های مشتاق و باانگیزه و بااستعداد را گرفت. نسل‌ها عوض می‌شوند و جوان‌ها پا در این عرصه می‌گذارند. من ٣٧ سال کار کردم و بهتر بود جایم را به جوان‌ترها می‌دادم.

 خاطرم هست در گفت‌وگویی اشاره کرده بودید از زمان شروع کار گویندگی خبر به اجرای رسمی و خشک خبر اعتراض و گاهی دوست داشتید خطوط قرمز‌های این‌چنینی را جابه‌جا کنید؛ اما گاهی از اراده و توان‌تان خارج بود. در‌حال‌حاضر به لحاظ فرم اجرای خبر، دوران تازه‌ای در تلویزیون ما شکل گرفته، اما متأسفانه این فرم اجرا گاهی تقلیدی نابجا از نمونه‌های مشابه اخباری است که برای مخاطب هم تازگی ندارد… .

بله، همان‌طورکه اشاره کردید، در گذشته ما تعداد محدودی شبکه تلویزیونی داشتیم و مردم هم ‌ناچار بودند همان شبکه‌های محدود را تماشا کنند و مثل این روزها از اینترنت و امکاناتی که بتوان بدون مرز از آنها اطلاعات تازه‌ای گرفت، وجود نداشت. آن زمان هم ما فرمت ثابتی برای اجرای اخبار داشتیم و شاید مردم ما را تحمل می‌کردند. لزوما همه‌چیز مثل الان نبود که مردم انتخاب‌کننده باشند. همین الان در صدا‌و‌سیمای خودمان بیش از ٤٠٠ بخش خبری فعال است که مردم از این تعداد می‌توانند بخش خبری مورد‌نظرشان را انتخاب کنند. این جدا از شبکه‌های ماهواره‌ای است که بازهم گزینش‌های مردم را بیشتر می‌کند. در‌حال‌حاضر گویندگان بخش خبری ٢٠:٣٠ یا شبکه خبر به‌نوعی خبر را اجرا می‌کنند که به‌شدت منعطف و متفاوت هستند و مثل گذشته خشک و رسمی نیست و لزومی هم ندارد خبر رسمی در برنامه ٢٠:٣٠ خوانده شود. اما اینکه بخش خبر تلویزیون آیا شرایط مطلوبی را پشت‌سر می‌گذارد یا جای ارتقا دارد، موضوع دیگری است. طبعا در دوره‌های مختلف بر گویندگان خبر شرایط مختلفی حکمفرما بوده است و شرایط زمان ما هم به شکل دیگری بود.

یعنی شما معتقدید بخش خبری تلویزیون ما رشد چشمگیری داشته؟

بله، البته من هم انتقاداتی به برخی از بخش‌های خبری دارم. از نظر من مدتی است رشد اخبار ورزشی در شبکه خبر متوقف شده و بیننده‌های زیادی را از دست داده است. این بخش در گذشته بسیار قوی عمل می‌کرد؛ اما متأسفانه با جابه‌جایی ساعت‌ها و کم‌شدن مشروح اخبار ورزشی، این اتفاق رخ داده است. امیدوارم باز به شرایط پیشین بازگردد، چراکه اهمیت شبکه خبر بسیار زیاد است. درکل احساس می‌کنم بچه‌هایی که در زمان حضور ما تازه‌وارد بودند و به قول معروف خاک می‌خوردند، الان گویندگان خوبی شده‌اند. گویندگی به اعتقاد من مثل کارهای دیگر نیست. در میان همه کسانی که به این کار علاقه‌مند هستند، گاهی کسی پیدا می‌شود که استعداد بیشتری دراین‌زمینه دارد و گوی سبقت را از دیگران می‌رباید. تجربه و مهارت، دو اتفاقی است که می‌تواند گوینده‌ای خوب و حرفه‌ای بسازد.

به‌هر‌حال، جذابیت‌های بخش خبری تلویزیون ما برای بیننده به‌نسبت گذشته کمتر شده. از نظر شما چشم اسفندیار این بخش چیست؟

به اعتقاد من، مظروف همیشه مهم‌تر از ظرف است. آنچه به بیننده ارائه می‌شود، مهم‌تر از رنگ‌و‌لعاب است. شما می‌توانید در یک اتاق ساده با دو صندلی برنامه‌ای اجرا کنید و آن‌قدر محتوای غنی داشته باشد که مردم ساعت‌ها آن را دنبال کنند و از طرف دیگر می‌توانید در یک قصر برنامه اجرا کنید و به لحاظ محتوا آن‌قدر ضعیف باشد که کسی هم آن را نبیند. توجه‌نکردن به مسائل حداقلی می‌تواند موجب همین اتفاقاتی شود که شما به آن اشاره کردید. یقین داشته باشید اگر مخاطب چیزی را ببیند که فرمایشی است یا از واقعیت دور؛ دلزده‌اش می‌کند و حاضر نیست آن را دنبال کند. مردم دیگر مجبور نیستند مثل گذشته فقط ما را نگاه کنند. زمان جنگ وقتی که خبر می‌گفتیم، مردم را راضی می‌کردیم که به‌هر‌حال جنگ است شرایط خوب نیست؛ اما این‌روزها نمی‌شود با مردم از هر چیزی حرف زد و آنها را به‌راحتی قانع کرد. من در همه این سال‌ها در کنار کار گویندگی، کارخانه‌داری نیز کردم و بخشی از درآمدم از این سمت بوده. به عنوان کسی که دستی بر آتش در زمینه کارهای تولیدی دارم، می‌بینم مشکلات کشور به‌مراتب بیشتر از ٢٠ سال گذشته شده است و تولید‌کنندگان شرایط بسیار سختی را تحمل می‌کنند. تنها با شعاردادن نمی‌توان مشکلات را کم کرد. مردم ما بسیار باهوش و نکته‌سنج هستند و مسائل اقتصادی و سیاسی کشورشان را به‌خوبی تحلیل می‌کنند. گاهی که در تاکسی می‌نشینم و صحبت‌های مردم را می‌شنوم، می‌بینم مردم عادی و غیرمتخصص و از اقشار مختلف جامعه از درجه آگاهی خوبی برخوردارند و بیشتر یقین پیدا می‌کنم مردم ما بسیار فهیم‌اند و مسائل را به‌خوبی درک می‌کنند. بنابراین برای این مردم صحبت‌کردن بسیار سخت است؛ مردمی که در بسیاری از زمینه‌ها آگاهی دارند و نمی‌توان خبرهای غیرواقعی به آنها داد و راضی نگاهشان داشت.

نکته دیگری که در بخش‌های خبری، ازجمله بخش خبری شبکه جام‌جم می‌بینم و متأسف می‌شوم، این است جام‌جم از سه کانال به یک کانال کاهش پیدا کرده و خبرهای آن در یک باکس باکیفیت تصویر نامساعد روی آنتن می‌رود. باید متوجه این موضوع باشیم که بیش از شبکه‌های داخلی باید به شبکه‌های برون‌مرزی توجه کنیم، چراکه مخاطبان بیشتری دارد و باید به آن توجه ویژه‌ای داشت.

شما دوران مدیران مختلفی را در صداوسیما تجربه کردید. دوره‌ای خاطرتان هست که در بخش خبر محدودیت‌های بسیار، مانع از انجام کارتان شده باشد؟

تغییر مدیران و به‌دنبال آن سلایق مختلفی که به بخش‌های مختلف تزریق می‌شود، در همه سازمان‌ها و ارگان‌ها وجود دارد و مختص تلویزیون نیست. سیستم به‌گونه‌ای است که قائم‌به‌ذات نیست و کاملا قائم‌به‌فرد است و گمان می‌کنم نباید با جابه‌جایی یک مدیر همه‌چیز تغییر کند. در دوران مدیران مختلف صدا‌و‌سیما، این تغییرات بسیار جزئی بود. خبر همیشه خط‌و‌مشی مشخصی داشته است. زمانی‌که ما تازه وارد بخش خبر تلویزیون شده بودیم، آن‌قدر محدودیت‌ها زیاد بود که یک تکان کوچک در اجرا هم جایز نبود. آن‌قدر خط قرمزها زیاد بود که گاهی دست ما را برای کارهای دیگر می‌بست تا اینکه خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم و ایشان از این نوع اجرا انتقاد کردند و خواستند گویندگان اخبار کمی منعطف‌تر و راحت‌تر خبر بخوانند. با فرمایشات آقا تحولاتی در این بخش به‌وجود آمد. به‌هرحال، همان‌طور‌ که گفتم، بخش خبر تابع نظم خاصی است، یک گوینده خبر از چارچوب مشخصی نمی‌تواند جلوتر برود. گوینده خبر باید به علم و دانشی برسد که بتواند خلاقیت‌هایی در کارش لحاظ کند.

البته جا دارد در این بخش انتقاد دیگری را درباره بخش خبری تلویزیون بیان کنم و آن اینکه متأسفانه در اخبار ما جا برای خبرهای خوب و خوشحال‌کننده بسیار کم است.

شاید خط‌و‌مشی بخش خبری ما هنوز به این جریان نرسیده است که هر خبری مناسب پخش از رسانه ملی نیست و باید به این مظروف توجه داشت. خبرهای تکراری‌خواندن و خبرهایی که تأثیر روانی بدی بر مخاطب می‌گذارد، از آن‌دست اتفاقاتی است که می‌تواند در بخش‌های خبری ما کم‌رنگ‌تر شود.

کار کدام‌یک از گویندگان قدیمی خبر را بیشتر قبول دارید؟

بدون تعارف از نظر من همه خوب هستند. اما به دلیل اینکه مشغله زیادی دارم، نمی‌توانم کار همه گویندگان را رصد کنم. مدتی قبل هم از من خواستند تا در آزمون ارتقای گویندگان شرکت کنم که به دلیل همین مشغله‌ها نتوانستم در خدمتشان باشم. درحال‌حاضر برخی از گویندگان شبکه خبر بسیار خوب اجرا می‌کنند.

 برخی گویندگان در دوران کاری خود به یک برند شخصی تبدیل می‌شوند و سال‌ها پس از بازنشستگی در یاد و خاطره مخاطب می‌مانند. این اتفاقی است که در دوران جدید با آن مواجه نمی‌شویم. از نظر شما دلیلش چیست؟

طبعا به این دلیل که تعداد گویندگان در گذشته کمتر بود. درحال‌حاضر بین شبکه‌های مختلف و بخش‌های خبری گوناگون خیلی سخت می‌شود به برند‌سازی رسید. الان جوان‌های ما خیلی تلویزیون تماشا نمی‌کنند و مدام سرشان در موبایل‌هایی است که از طریق آن اخبار سراسر جهان را دریافت می‌کنند که از نظر من اتفاق بسیار بدی است. من، آقایان افشار، حیاتی و حسن سلطانی، زمانی کارمان را شروع کردیم که تعداد شبکه‌های تلویزیونی زیاد نبود و می‌توانستیم با مردم ارتباط ویژه‌تری داشته باشیم و شاید این از خوش‌شانسی ما بود.

اگر گوینده نمی‌شدید فکر می‌کنید زندگی شما چه روندی را طی می‌کرد؟

من از سال ١٣٣٩ یعنی از شش‌سالگی گویندگی کردم، چرا‌که شغل پدرم گویندگی بود و من در آن زمان برنامه کودک اجرا می‌کردم. سال ١٣٥٣ استخدام رسمی تلویزیون شدم و در خلال این کار مکانیک خواندم و با کار گویندگی بزرگ شدم. برادر من بابک هم گوینده خبر است و دو برادر دیگرم که ایران نیستند هم صدای خوبی برای گویندگی دارند. منتها فقط من و بابک وارد این عرصه شدیم. زمانی که بچه بودم پدرم نمایش‌نامه می‌نوشت و همین‌طور مادرم و همه ما از زمان کودکی وادار به کتاب‌خواندن شدیم و این رسم خوب در خانه ما وجود داشت. پس اگر ١٠ بار دیگر به دنیا می‌آمدم، گوینده می‌شدم.

اما گویندگی شغل اصلی شما نبود… .

بله. به‌هرحال در هر زمینه‌ای که فعالیت می‌کنید باید یک حاشیه امنیت مالی برای خودتان داشته باشید به‌ویژه شغل ما که همیشه می‌توان با دستخط یک مدیر از کار برکنار شد.

توصیه‌ای به جوان‌هایی که وارد حرفه گویندگی خبر می‌شوند، دارید؟

حرف خاصی نیست، غیر از اینکه معتقدم همه‌چیز برای پیشرفت جوان‌هایی که وارد این عرصه می‌شوند، فراهم است و فقط باید راهشان را پیدا کنند. هر‌چند باید این نکته را هم اضافه کنم سازمان صدا‌و‌سیما به‌نسبت بخش‌های دیگر همیشه به بخش خبر توجه ویژه‌ای داشته و این تحسین‌برانگیز است. لطف مردم به گویندگان خبر به‌ویژه نسل ما وصف‌ناپذیر است و همیشه سپاسگزار لطف آنها هستم. آرزوی من برای تمامی هم‌میهنانم سلامتی است و آرزو می‌کنم کشور عزیزم مثل همیشه چون نگینی بدرخشد و در دولت تدبیر و امید همان‌طور‌که در زمینه «برجام» به اتفاقات خوب و مثبتی رسیدیم، دیگر مشکلات کشور نیز حل شود و در زمینه معیشت مردم اتفاقات بهتری رقم بخورد و گام‌های بلندتری برداشته شود. مردم دیگر مجبور نیستند مثل گذشته فقط ما را نگاه کنند. زمان جنگ وقتی که خبر می‌گفتیم، مردم را راضی می‌کردیم که به‌هر‌حال جنگ است  و شرایط خوب نیست. اما این روزها نمی‌شود با مردم از هرچیزی حرف زد و آنها را به‌راحتی قانع کرد.

 


انتهای پیام/