نقد روزنامه پرتیراژ اسپانیایی بر فیلم فرهادی؛
هنوز صدای حزین «همه میدانند» در گوش، طنینافکن است
«ال پاییس» پرتیراژترین روزنامه اسپانیا در نقدی بر «همه میدانند» فیلم اسپانیایی زبان اصغر فرهادی نوشت: «این کارگردان ایرانی با حفظ هویت کار خویش مرزها را فرو میریزد.»
این نقد به قلم کارلوس بویهرو (Carlos Boyero) از منتقدان سرشناس و مشکلپسند اسپانیا در پی نمایش این فیلم در برنامه افتتاحیه هفتاد و یکمین دوره جشنواره فیلم کن به نگارش در آمده است.
بویهرو تصریح میکند: در اهدای دو جایزه اسکار و دیگر جوایز پُرشمار بینالمللی که به اصغر فرهادی اهدا شده، منطق حاکم بوده است.
این منتقد سینمایی در مورد «همه میدانند» مینویسد: در این فیلم نیز سبک و صدای ویژه فرهادی هویداست و آنچه بیان میکند قابل باور و در عین حال نفسگیر است، پر طمطراق است اما صراحت دارد. من از انگیزههای او برای ساختن فیلم در اسپانیا بیخبرم اما او چه در لاپونیا و نیجریه کار کند یا در نیویورک یا مریخ، هویت خویش را حفظ میکند و میتواند مرزها را فرو ریزد.
بویهرو در شرح نظر خویش درباره فیلم اضافه میکند: فرهادی برای خلق هیجان از استودیوهای مجهز بهره نگرفته است. دوربین او به گونهای متعارف، استادانه و سریع در درون و بیرون یک دهکده حرکت میکند، جایی که در ابتدا شادی مراسم یک عروسی فراگیر است. موقع تجدید دیدارها و تقسیم شادیها بین خانواده، دوستان و همسایگان است، اما این فضا در پی ناپدید شدن فرزند خواهر عروس که از آرژانتین به اسپانیا آمده فرو میپاشد.
الپاییس ادامه میدهد: در این شرایط پیچیده و دشوار، فرهادی قدرت احساسی خویش برای صحبت از گذشته و آثار پاکناشدنی آن بر افراد را به میان میآورد؛ گذشتهای که همراه با دردهایی ژرف و ضایعههایی است که در پس ظاهر عادی زمان حاضر، و پشت ابهام و ترس و رابطههای ناشگون پنهان میماند. آنجا ظاهر در جنگی کهن با واقعیت است و رازهای ناگفتنی نهفته مانده است.
به نوشته بویهرو: فرهادی در طرح دلهرهآور و ملودرام خود به بهترین وجه، گروهی از بازیگران شاهنشین زبان اسپانیایی و حتی بینالمللی را گرد آورده است، همانند خاویر باردم و پنه لوپه کروز، زوج پُرذوق اسپانیایی به همراه ریکاردو دارین آرژانتینی که خود سلطانیست. به این جمع باید حضور بسیار روان و جذاب ادوارد فرناندز را افزود و باربارا لنی که ایدهآل تمام فیلمنامههایی با زنان پر تلاطم است.
الپاییس درباره چهرههای اصلی فیلم مینویسد: باردم که میتواند بعد و اصالتی مطابق میل خویش به نقش خود دهد اینجا شخصیتی عادی دارد که به تدریج دردمند و دچار حیرت میشود. پنهلوپه نیز به خوبی در نقش زنی حلول کرده که عزیزترین کس خویش را از دست داده است و درد در چهره او که در بسیاری از صحنهها بدون آرایش است، هویدا میشود.
بویهرو در جمعبندی خویش میآورد: کلام فرهادی برای بیان مجموعه احساسات و پدیدههایی که همزمان در درون انسان جریان دارد، بسیار قدرتمند است. پس از دیدن فیلم، هنوز صدای حزین «همه می دانند» در گوش، طنینافکن است.
انتهای پیام/
ارسال نظر