ماجرای جالبی از عینک دودی غلامحسین بنان
بنان میگفت: «کاروان را برای بعد از مرگم خواندهام».
۱۵ اردیبهشتماه زادروز زندهیاد غلامحسین بنان، خواننده موسیقی کلاسیک و اولین خواننده آشنا با خط بینالمللی موسیقی (نُت) است که حتما شما با شنیدن نامش یاد قطعات ماندگار «الهه ناز» و «ای ایران» میافتید؛ مردی که یک سانحه او را مجبور کرد که ۲۸ سال چشمهایش را پشت عینک دودی پنهان کند. ایسنا در روایتی از زندگی این خواننده موسیقی کلاسیک آورده است: زندگی غلامحسین بنان تحت تاثیر یک حادثه قرار گرفت. او در ۲۷ دی ۱۳۳۶ به همراه دو نفر از دوستانش در راه بازگشت از یک میهمانی به سمت خانه بوده که ناگهان در حوالی کاروانسرای سنگی یک تانکر نفتکش فاقد چراغ ایمنی عقب و پوشیده از گل و لای در مقابلش سبز میشود و تصادف شدیدی بین خودروی بنان و آن تانکر نفتکش رخ میدهد. بعد از برخورد شدید، بنان از ناحیه صورت و چشمها آسیب میبیند.
با انتشار خبر این تصادف در روزنامهها و مجلات، سیل مردم به سمت بیمارستان روانه میشود تا آنجا که به علت انبوه جمعیت و بر هم خوردن نظم بیمارستان، دفترچهای در سالن انتظار بیمارستان قرار میدهند تا مردمی که موفق به عیادت از بنان نشده بودهاند در آن دفتر ابراز همدردی کنند و نوشتهای برای او به جای بگذارند. بنان برای معالجه به خارج از کشور مسافرت کرد و بعد از برگشت از این سفر تصمیم گرفت در مواضع هنری خود بازنگری کند.
او میگفت: «من از این پس کوشش میکنم آثاری اجرا کنم که واجد وزنی شاد و شعری امیدوارکننده است. من جداً از ادامه شیوه قدیم که شباهت به مرثیهخوانی دارد خسته شدهام؛ البته در این زمینه سازندگان آهنگ باید با من یاری و همکاری کنند.»
از ماندگارترین ترانههای بنان میتوان به آهنگ «آذربایجان» در مایه شور، «آمدی جانم به قربانت» در مایه بوسلیک، «الهه ناز» در مایه دشتی، «بهار دلنشین» در آواز اصفهان، «بوی جوی مولیان» در آواز اصفهان، تصنیف «توشه عمر» در دستگاه همایون، «یار رمیده»، «میناب»، «خاموش»، «مراعاشقی شیدا»، «من از روز ازل»، «نوای نی» و سرود همیشه جاوید «ای ایران» در مایه دشتی اشاره کرد.
بنان «حالا چرا» و «کاروان» را بهترین آثار خودش میدانست و میگفت: «کاروان را برای بعد از مرگم خواندهام». به گفته همسرش او در اواخر عمر خود هم دلبستگی عجیبی به ترانه «رؤیای هستی» پیدا کرده بود تا آنجا که با این آهنگ میگریست.
بنان که مدتها از بیماری دستگاه گوارش و افسردگی رنج میبرد، سرانجام غروب ۸ اسفندماه ۱۳۶۴ خورشیدی در بیمارستان ایرانمهر تهران درگذشت و بر خلاف وصیتش که مایل بود در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شود، در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/
ارسال نظر