به گزارش پارس نیوز، 

 

 خسرو معتضد درباره تاسیس بانک در ایران گفت: ناصرالدین شاه از چک خوشش آمد و قرار شد بانک های خارجی در ایران تاسیس شود.

معتضد در پاسخ به این سوال که چرا ما لیندن بلات را بر سر کار آوردیم گفت: ما همیشه در آرزوی داشتن بانک بودیم. در دوره ای ناصرالدین شاه به اروپا رفته بود، به او چک دادند تا خرج کند. بسیار خوشش آمد و بعد از آمدن به ایران بارها قرار شد بانک های خارجی در ایران تاسیس شود اما نمی شد.

وی افزود: چند فرانسوی و دیگران به ایران آمدند ولی هیچ کدام نشد. بالاخره ناصرالدین شاه به خانواده رویتر امتیازاتی مانند جنگل‌ها و کانی‌های معدن ایران در سال 1290 در سفر اولش داد و قرار شد در ایران بانک درست کنند. بارون یولیوس‌دورویتر یک یهودی آلمانی بود که تبعه انگلیس شده بود و تشکیلات مالی داشت. خبرگزاری رویترز به معنی رویترها هم برای یولیوس‌دورویتر بود.

این مورخ بیان کرد: دولت ایران نتوانست کاری کند. بعد از 16 سال در سال 1889 میلادی که ناصرالدین شاه به سفر بعدی می رود اروپایی ها می گویند ما به اعلی حضرت چهل پنجاه هزار لیره رشوه داده ایم و شما باید بدهی ما را بدهید. داشتند آبروریزی می کردند که شاه دستور می دهد به اینها امتیار بانک شرقی را بدهند.

 

 

تاسیس بانک شاهنشاهی ایران توسط انگلیسی ها

معتضد اظهار کرد: بعد از یک سال رویتر این امتیاز را به امپریال بانک انگلستان یعنی بانک شاهی انگلیس به قیمت بالایی می فروشد. اینها به ایران می آیند و بانک شاهنشاهی ایران را تاسیس می کنند. می دانستند که کلمه شاهنشاهی خیلی ابهت دارد به همین دلیل برای اینکه بگویند ما فارسی هستیم از کلمه شاهنشاهی به جای امپراطوری استفاده کردند.

وی ادامه داد: این بانک بین خیابان چراغ برق و خیابان ناصری در ضلع شرقی میدان توپخانه در ساختمان با جبروتی درست می شود. پرچم بزرگی هم بر سردرش می گذارند. این بانک تا سال 1327 یعنی به مدت 60 سال فعالیت می کند.

تعیین وزیر بانک برای ایران توسط دولت روسیه

نویسنده کتاب «سیاست، زن و حرمسرا» گفت: این بانک در این مدت هر چه سرمایه به دست می آورد از ایران خارج می کند. بعد روس ها به میان می آیند و بانک استقراضی روس را خانواده پولیاکف راه می اندازد. در ابتدا صندوق تعاونی بود و بعد انجمن صرافی و بعد بانک می شود. در نهایت دولت روسیه این بانک را می گیرد و برایش وزیر بانک تعیین می کند.

معتضد تصریح کرد: 5 منات وارد ایران می کنند. همه اینها کار سیاسی است. به روسای عشایر، به رجال، به درباریان، به خود ناصرالدین شاه، به ولیعهد و به پسر ولیعهد محمدعلی میرزا وام می دهد. یعنی این 5 میلیارد هیچ فایده ای برای روسیه نداشته است و فقط در حال گرفتن املاک بوده است. جنگل های شمال، ماهیگیری و شیلات را می گیرند.

 

 

زرنگی روس ها و وسیله قرار دادن بانک برای گرفتن املاک ایران

وی افزود: هر کسی را که در ایران سراغ داشتید از خان، لیدر اجتماعی، درباری و امیرتومان به بانک بدهی داشت. محمدعلی میرزا از زمانی که پسر ولیعهد بود تا زمانی که شاه شد، عزل شد و خواست از ایران برود، یک و نیم میلیون تومان بدهی داشت که املاکش را گرو گذاشت. روس ها خیلی زرنگ بودند در عین حال این بانک فقط یک وسیله سیاسی بود.

معتضد ابراز کرد: بانک شاهنشاهی کار بانکی می کرد و با بانک روس ها در رقابت بود ولی دوام آورد. اسکناس ما دست اینها بود و سکه دست دولت بود. اسکناس ها را در لندن چاپ می کردند و می نوشتند: مصرف در تهران. یعنی شما اسکناس را در همه شهرهای ایران نمی توانستید استفاده کنید. اسکناس ها یک تومانی، سه تومانی، پنج تومانی، 10 تومانی و 100 تومانی بود.

 

وی ادامه داد: بانک شاهنشاهی بانکداران خوبی به ایران فرستاد. مثلا در رشت فردی به نام رابینو، آدم خیلی حسابی بود. در تهران هم بانک شاهنشاهی نفوذ فوق العاده ای داشت. هر کسی که می خواست از ایران پول خارج کند به این بانک می داد. این بانک با پول های ایرانی کار می کرد و در نهایت تمام سرمایه اش را از ایران بیرون برد.

 

مردم بانک شاهنشاهی را یک شرکت نزول‌خواری می دانستند

این تاریخدان گفت: مردم مخالف این بانک شاهنشاهی بودند و آن را یک شرکت نزولخواری می دانستند که تمام مردم را آلوده کرده است و به‌ضرر ایران اقدام می کند.

وی ادامه داد: یکی از بدی های این بانک این بود که همه جا شعبه داشت. دولت ایران در سال 1900 میلادی یعنی زمان مظفرالدین شاه به بانک آلمان و بانک عثمانی امتیاز داد که نگرفتند و فقط بانک شاهنشاهی و بانک استقراضی بودند. بعد از انقلاب روسیه این بانک روس ها به ایرانیان تحویل داده می شود.

 

نخستین بانک ایرانی

معتضد با تاکید بر اینکه بانک ملی در کار نبود گفت: در زمان مشروطه خواستیم بانک ملی بزنیم 150 هزار تومان پول بیشتر جمع نشد و با این پول نمی شد بانک درست کرد. زمانی که رضاشاه وزیر جنگ بود بانک پهلوی قشون را درست کردند یعنی همین بانک سپه. این بانک که راه اندازی شد راه برای کارهای بعدی باز شد.

مشاور تاریخی سریال «دکتر قریب» اظهار کرد: بعد از مدتی گفتند آلمان ها استاد بانکداری هستند. آلمان، سوئد، اتریش، آمریکا و فرانسه، 5 کشور شناخته شده در این زمینه هستند. بلژیکی ها هم تبحر دارند ولی ایرانی ها را در گمرک و خزانه داری اذیت کرده و مردم ناراضی بودند. هلندی ها هم مشکلی داشتند و نمی خواستند وارد ایران بشوند.

وی یادآور شد: بعد از اینکه قانون بانک ملی از تصویب مجلس گذشت برای اینکه از رقیبشان بانک شاهنشاهی که بانک جهانی بود عقب نمانند دکتر لیندن بلات و معاونش فوگل را استخدام کردند. اینها یهودی بودند. بلات کارهای جالبی کرد مثلا در هر شهر ایران ساختمان قشنگی برای راه اندازی بانک ساخت، به رئیس شعبه خانه داد که الان هم گویا همینطور است، برای بانک سفره خانه درست کرد.

 

معتضد افزود: 22 رئیس بانک به ایران آمدند که بعضی از اینها بعدا سفیر آلمان در ایران شدند و یا پست های مهمی گرفتند. مثلا بعد از اینکه رابطه برقرار شد سفیر آلمان در ایران در سال 1332 رئیس بانک ملی در کرمانشاه بود. روسای بانک در طبقه بالای بانک ساکن بودند.

نویسنده «اشرف از سرای سنگلج تا سریر سلطنت» گفت: تیمورتاش وزیر دربار آدم عیاشی بود. جعفرقلی خان سردار اسد هم احتیاج به پول داشت. اینها کارهایی از قبیل اعطای اعتبارات بی محل و بدون مجوز به اشخاص و بازرگانان غیرقابل اعتماد، فروش ارز به قیمت دولتی به همسر تیمورتاش که در بازار آزاد می فروخت، ضرر و زیان در سرمایه گذاری غیرلازم مثل معاملات تریاک انجام داده بودند.

ماجرای تقلب های تیمور تاش در بانک

وی افزود: تیمورتاش به 18 ماه زندانی و دادان 61 هزار تومان خسارت محکوم شد. او فدای مهمانی هایی که با پول بانک می گرفت و مهمانی هایی که می رفت شد و باعث شد بانک ضرر کند. فردی به نام نواب و همچنین حسین علاء این قضیه را کشف کردند و به رضاشاه اطلاع دادند که این تقلبات انجام می شود. تیمورتاش مورد تنفر بود.

معتضد تصریح کرد: فوگل به بیروت می رود. بیروت مستعمره فرانسه بود، بنابراین پلیس فرانسه او را دستگیر می کند و به هتلی می فرستد تا فردا خودش را به ایران معرفی کند. فوگل در آلمان سوابقی داشت و از ترس اینکه او را به آلمان بفرستند خودش را دار زد.

وی در پایان این قسمت از برنامه «تاریخ تماشایی» سایت اشتراک گذاری ویدئو تماشا گفت: یکی دیگر را از آلمان می آورند و حسن علاء را مدیر بانک ملی می کنند. این بانک از سال 1307 تا الان حدود هشتاد سال از عمرش می گذرد. خوبی این قضیه این بود که نشر اسکناس از بانک شاهی گرفته شد. سال 1339 بانک مرکزی افتتاح شد.