نقدی بر ترویج غم و اندوه در فیلمهای تلویزیونی
چه سریالی جایگزین سریال محبوب پایتخت میشود؟
سریال پایتخت در حالی توانست در مجموعههای مختلف خود خنده و امید را به خانههای ایرانی بیاورد که پیش از این شاهد چنین مسالهای در سریالهای ایرانی نبوده و بازگویی مشکلات و غم و اندوه ایرانیان آن هم به طور اغراق شده جذابیت بیشتری برای کارگردانان تلویزیونی داشته است.
باران بهاری: چندسالی از پخش سریال پایتخت در صدا وسیما میگذرد و با وجود حواشی که در آخرین قسمت این سریال وجود داشت، هنوز سریالی نتوانسته است این میزان استقبال را به همراه داشته باشد. در این شرایط که پخش نوروزی پایتخت به اتمام میرسد این سوال در ذهن مردم ایجاد میشود که چه جایگزینی برای این سریال محبوب برای ایرانیان پخش میشود؟
پرسشی که اگرچه جواب دادن به آن کار چندان سختی نیست اما عملا همگان از پاسخ به آن میمانند چراکه سیری که صدا و سیما در این چند سال به پیش برده است تاکنون بیشتر بر بازپخش سریالهای مناسبتی و خریدن سریالهای کرهای و چینی بوده و عملا تلاشی برای به تصویر کشیدن سریالهای با منطق و سبک زندگی ایرانی اسلامی انجام نداده است.
تلویزیون نقش بسزایی را در فرهنگسازی برای ایرانیان ایفا میکند و با سرمایهگذاری بر این امر میتوان به نتیجههای موفقی در این زمینه رسید اما متاسفانه در سالهای اخیر فکری برای جذب مخاطب در برنامههای تلویزیونی انجام نشده است
سریال پایتخت در حالی توانست در مجموعههای مختلف خود خنده و امید را به خانههای ایرانی بیاورد که پیش از این شاهد چنین مسالهای در سریالهای ایرانی نبوده و بازگویی مشکلات و غم و اندوه ایرانیان آن هم به طور اغراق شده جذابیت بیشتری برای کارگردانان تلویزیونی داشته است.
برای نمونه یکی از سریالهایی که قرار است در سال جاری پخش شود، سریال ستایش است که رویکرد غم انگیز و غمبار در قسمتهای گذشته نیز اعتراض زیاد مخاطبان را به همراه داشته است و اگرچه پیامهای محتوایی بسیاری را با خود به همراه داشت اما در عمل نه تنها این مساله سبب امیدوارتر شدن مردم به زندگی نشده بلکه امید آنان را از زندگی سلب کرده و غم و اندوه را برای آنان به یادگار گذاشته است.
این در حالی است که تلویزیون نقش بسزایی را در فرهنگسازی برای ایرانیان ایفا میکند و با سرمایهگذاری بر این امر میتوان به نتیجههای موفقی در این زمینه رسید اما متاسفانه در سالهای اخیر نه تنها فکری برای آن انجام نشده و حتی با تداوم همان رویه تکراری و پخش برنامههای بی کیفیت باعث سوق دادن مردم به برنامههای ماهوارهای شدهایم و گاها اگر برنامهای هم تولید شده است از فیلمنامه و طرح تولیدی آن تا دکوپاژ و طراحی صحنه آن از برنامههای ماهوارهای کپی شده است.
چندسالی از پخش سریال پایتخت در صدا وسیما میگذرد و با وجود حواشی که در آخرین قسمت این سریال وجود داشت، هنوز سریالی نتوانسته است تا این میزان استقبال را به همراه داشته باشد
بنابراین در این شرایط نمیتوان از مخاطب انتظار داشت که برای دیدن آثار تلویزیونی شوق و ذوقی داشته باشد، هرچند از حق نگذریم در این ایام صدا و سیما برای جلب مخاطب به سراغ سلبریتیهای حوزه موسیقی رفته است که ورود بدون برنامه و حساب نشده این مساله نیز باعث شده است که از سویی تلویزیون به جای فرهنگسازی خواننده محور شده و از سویی با رویه اشتباه این مساله نیز انتظارات مخاطب را برآورده نشده و در عمل بازخورد مورد انتظار محقق نشده است.
در چنین شرایطی باید امیدوار بود تا صدا و سیما رویه جدیدی را در این زمینه به کار گرفته و بتواند الگوی روشنی را به تهیه کنندگان فیلم و سریالهای تلویزیونی ارائه دهد، مساله ای که نیازمند بسترسازی و برنامه ریزی دقیق صدا و سیما برای ارائه نمایش بهتری از سبک زندگی ایرانی اسلامی است.
ارسال نظر