به گزارش پارس نیوز، 

متین مصفا: در آستانه روز 20 فروردین ماه سالگرد سید شهیدان اهل مرتضی آوینی هستیم و اگرچه حسرتی از نبود فیلمساز تحصیلکرده دهه شصت در دل‌ها باقی مانده اما او رفته است و جای خود را به افرادی چون ابراهیم حاتمی کیا داده است که ابراهیم‌وار به جلو می‌روند.

در این میان آوینی دوران ما دچار همان غربتی است که سید شهیدان اهل قلم هم مشابه آن را تجربه کرد.

نسل جدید چشم به پرده سینما دوخته‌اند تا رهروان آوینی برایشان از واقعیت‌هایی بگویند که در این روزگار گرد و غبار آنان را پوشانده است

شاید نسل جدید شناختی از شهید آوینی نداشته باشند اما بد نیست بدانید او نیز راه بسیاری را پیمود تا بتواند به شناخت حقیقت برسد، تا جایی که خودش می‌گوید: «تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری نا آشنا هستم، خیر من از یک راه طی شده با شما حرف میزنم .من هم سالهای سال در یکی از دانشکده‌های هنری درس خوانده‌ام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام.موسیقی کلاسیک گوش داده ام. ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده درباره چیزهایی که نمی‌دانستم گذرانده‌ام. من هم سال‌ها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیسته‌ام. ریش پروفسوری و سبیل نیچه‌ای گذاشته‌ام و کتاب «انسان تک ساحتی» هربرت مارکوز را -بی‌آنکه آن زمان خوانده باشم‌اش- طوری دست گرفته‌ام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند:«عجب فلانی چه کتاب هایی می‌خواند، معلوم است که خیلی می‌فهمد.».

شاید اگر بخواهیم به عبارت ساده تر بگوییم آن است که وجه تمایز آوینی با دیگر هم ‌نسلانش این بود که وی در جستجوی حقیقت بود و هیچ گاه تظاهر به دانایی نکرد، موضوعی که آوینی به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: « «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمی‌شود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با «تحصیل فلسفه» حاصل نمی‌آید. باید در جست و جوی حقیقت بود و این  متاعی است که هرکس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت، و در نزد خویش نیز خواهد یافت.»

حالا ابراهیم حاتمی‌کیا جانشین خلف آوینی راه درازی را در جستجوی حقیقت آغاز کرده است و اگرچه  همانطور که سید شهیدان اهل قلم پیش‌بینی کرده بود، بر دامنه آتشفشان منزل گرفته‌ است اما نسل جدید چشم به پرده سینما دوخته‌اند تا رهروان آوینی برایشان از واقعیت‌هایی بگویند که در این روزگار گردو غبار آنان را پوشانده است.

این روزها حاتمی‌کیا بیشتر از هر زمان دیگری به سید شهیدان اهل قلم شباهت پیدا کرده است.در دل با خود می‌گویم اگرچه منتقدان حاتمی کیا و آوینی معترفند اظهارات آوینی درباره حاتمی کیا مال روزگار گذشته است و دیگر کاربرد ندارد  اما ای کاش «به وقت شام» را هم مرتضی می‌دید و بی شک آن وقت نامه آوینی دهه شصت به آوینی نسل ما خواندنی می‌شد.

در به وقت شام آخرین ساخته ابراهیم حاتمی کیا داعشی به تصویر کشیده شده است که در عالم واقعیت سعی دارد حقیقت و باطل با یکدیگر به هم آمیزد، موضوعی که همچون حاتمی‌کیا آن را به دست گرفته است و  حقیقت غربت رزمندگان عراقی و سوری و ایرانی را به نمایش گذشته است، غربتی که  سازندگان فیلم هم همچون رزمندگان این جنگ نابرابر درگیر آن هستند.