به گزارش پارس نیوز، 

زهرا سعیدی: آثار تاریخی و نظارت بر آنها جهت حفظ و انتقال آنها به آینده‌گان یکی از وظایف مهم مردم و دولت‌ها است که باید در سیاست‌گزاری‌های فرهنگی نیز مورد توجه قرار گیرد.

متأسفانه این موضوع آنگونه که باید و شاید مورد توجه و اهمیت دولتمردان ایرانی نبوده و بارها شاهد انتشار اخباری مبنی بر تخریب و یا از بین رفتن آثار تاریخی بوده‌ایم.

نظارت بر حفظ آثار تاریخی به اندازه‌ای اهمیت دارد که به گفته عضو هیأت رئیسه کمیسیون فرهنگی" بی‌توجهی به آنها بر تصمیم یونسکو در ثبت جهانی آن‌ها تاثیرگذار است." بدین معنا که اگر یونسکو تشخیص دهد نظارت و تلاش لازم جهت حفظ آثار وجود ندارد، از ثبت جهانی آن آثار خودداری می‌کند. با این حال خبر تأسف‌انگیز آن است که در چند سال اخیر شاهد از بین رفتن برخی از آثار منحصربه فرد بوده‌ایم که گاه در سکوت خبری به راحتی از آن چشم‌پوشی شده است.

تحریب عمارت کوشک یزد، تخریب بخش‌هایی از کاخ اردشیر که تا چندین سال محل دفن مردگان بود، از بین رفتن بخشی از بافت روستایی عباس‌آباد و فروند میامی، تخریب ۳ ساختمان تاریخی در محله کبابیان همدان، وضعیت نامناسب قلعه امیر افخم شورینی در همدان، آسب رساندن به خانه تاریخی حاجباشی اراک که بخشی از آن به ثبت ملی رسیده بود، تنها و تنها چندین نمونه از نمونه‌های بیشمار از تخریب آثار تاریخی و باستانی است که در فقدان نظارت صحیح آرام آرام از بین می‌روند.

در شرایطی که بسیاری از کشورها از سیستم نظارتی قوی جهت حفظ آثار خود استفاده می‌کنند، دولتمردان ما از نظارت صحیح و اولیه نیز غافل هستند و همین موضوع باعث تشدید روند تخریب آثار تاریخی در چند سال اخیر شده است

تخریب و از بین رفتن این آثار نه تنها آثار سؤفرهنگی زیادی دارد، بلکه می‌تواند باعث از بین رفتن بسیاری از فرصت‌های اقتصادی نیز شود. به نظر می‌رسد علیرغم آنکه کشورهای غربی به مانند ایران از تمدن دیرینه‌ای برخوردار نیستند ولی بهتر از ایران توانسته‌اند از داشته‌های اندک خود بهره برند.

چنانچه به گفته محمد حسن طالبیان، "معاون سازمان میراث فرهنگی، اکنون بسیاری از کشورها از سیستم نظارت و پایش آنلاین جهت حفاظت از آثار تاریخی خود استفاده می‌کنند؛ زیرا اگر بناها و محوطه‌های تاریخی به درستی پایش نشوند، نمی‌توان پاسخ درستی برای حفاظت به موقع و پیشگیرانه هم داشته باشد."

در شرایطی که بسیاری از کشورها از سیستم نظارتی قوی جهت حفظ آثار خود استفاده می‌کنند، دولتمردان ما از نظارت صحیح و اولیه نیز غافل هستند و همین موضوع باعث تشدید روند تخریب آثار تاریخی در چند سال اخیر شده است.

دولت نیز علیرغم تعهدات خود مبنی بر صیانت از آثار باستانی، تاکنون به وعده‌های خود عمل نکرده است. گرچه بخشی از این بی‌توجهی به مردم و عدم آگاهی آنان مربوط است و چه بسا نقش مردم در حفظ آثار مهمتر نیز باشد؛ اما باید گفت هر نوع نظارت در این حیطه در چارچوب تصمیمات و سیاست‌گزاری‌های فرهنگی امکان‌پذیر است، در ثانی نظارت مردمی باید با آگاه‌سازی و ایجاد بسترهای مناسب همراه باشد که این موضوع نیز در چارچوب سیاست‌های دولت و نهادهای مربوطه تعریف می‌شود؛ که در عمل تاکنون اقدام زیادی در رابطه با آن صورت نگرفته است.