یادی از هنرمندان درگذشته تئاتر کشور در سال96
در سال گذشته هنرمندان بسیاری درگذشتند؛ هنرمندانی که انسانهای پرتلاشی بودند.
،در سال 96 هنرمندان بسیاری از کنار ما رخت بستند و راهی سفر و سرمنزل همیشگی خود شدند، هنرمندانی که در زندگی خود همیشه افراد پرتلاشی بودند.
در ادامه به تعدادی از هنرمندانی که در حوزه تئاتر سفر زمینی خود را بدرود گفتند و به دیار باقی شتافتند، اشاره میشود:
موسی آشفته
29 آبان 1350، بندرعباس
23 خرداد 1396، بندرعباس
نوجوان که بود قرآ« را با صدای گرم و زیبا تلاوت میکرد. بزرگتر که شد هم مداحی میکرد و هم تعزیهخوانی. سال 1361 با ایفای نقش در نمایش دینگومارو کارش را به عنوان بازیگر شروع کرد. او در رادیو خلیج فارس بندرعباس، هم گویندگی میکرد و هم بازیگری. آشفته از هنرمندان آیینی استان هرمزگان محسوب میشد. با بازی در نمایشهای دقیانوس، برویم به شهر خدا، میثم تمار و معشوقهی من خواب است. خودش را به عنوان بازیگر توانمند و تراز اول نشان داد. در گروه تئاتر ابوذر بندرعباس عضو بود و علاوه بر تئاتر در سریالهایی چون کوچهی پیرمردها و مسافر سحر و همین طور تلهفیلمها و مستند داستانیهای مختلفی بازی کرده بود. آشفته از بازگران فیلمهای سینمایی معروفی چون امام علی، تنهاترین سردار و سرزمین جنوبی من هم بود.
در سال 1394، آشفته دچار سکتهی مغزی شد و به خاطر عوارضش از صحنهی فعالیت هنری دور ماند و این باعث آزردگی روحی او نیز شده بود. او پس از دست و پنجه نرم کردن طولانی با بیماری، در 46 سالگی در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس درگذشت.
پرویز بشردوست
28 تیر 1329، تبریز
29 اسفند 1395، تهران
سال 1346 فعالیت هنریاش را با نوشتن نمایشنامه آغاز کرد. ذهنی خلاق و روشن داشت و در اغلب نمایشنامههایش اقشار ستمدیدهی شهر بازتاب داشتند. سال 52 دو نمایشنامه داشت: باغ آرزوها و عمو زنجیربافت. بشردوست کارگردانی باغ آرزوها را نخستین بار به محمد صالحعلا سپرد و خودش درآ« بازی کرد. یک سال بعد گروهی هنری تشکیل داد به نام «آژیده» و همزمان که بازی میکرد، تدریس عملی بازیگری هم داشت. اولین کار گروه آژیده اجرای باغ آرزوها بود به مدت یک ماه در انجمن فرهنگی ایران و آمریکا. سال 55 علی نصیریان از بشر دوست دعوت کرد به ادارهی نمایش برود و او هم تئاتر انفارکتوس را نوشت که شش ماه روی صحنه بود. بشردوست در نمایشهای زیادی کار کرده بود که در بعضی هم بازیگر بود، هم نویسنده و هم کارگردان مثل انفجار، تحویلداری، خبرهای روز، افسانهی ماشاءاللهخان و درخت انگور. تله فیلم افساانهی ماشااللهخان را مسعود فروتن برای تلویزیون ساخت. سال 66 آخرین بار بود که بشردوست روی صحنه رفت، نمایش باغ آرزوها را بازنویسی کرده بود و آن را اجرا کرد. در کارنامهی فعالیت هنری بشردوست علاوه بر ایفای نقش در چند مجموعهی تلویزیونیف بازی در فیلم سینمایی همهی دختران من در سال 72 هم وجود دارد.
بشردوست در شهریار زندگی میکرد و همان جا برای هنرجویان جوان شهریاری کارگاه برگزار میکرد و اینگونه سهم بزرگی در شکلگیری تئاتر شهریار داشت و سالهای 87 و 88 مسئول انجمن هنرهای نمایشی شهریار شد. نمایشنامههایش بعد از سالها در شرف تجدید چاپ بودند و او قصد داشت دوباره کار کند که صبح 29 اسفند به طور ناگهانی در خانهاش درگذشت.
منوچهر بهروج
11 دی 1330، فومن
6 اردیبهشت 1396، تهران
سال 52، سال آغاز فعالیتهای هنری بهروج بود. از میان تئاترهایی که او بازی کرد میشود به خانهی بارانی، پل، ملاقات، قائد، سنگتراش، خانم سرگرد بارابارا و کنیزک من اشاره کرد. از همان ابتدا شخصیتی سختکوش و پویا و در عین حال سرزنده و بذلهگو از خود نشان داد. به دلیل این که گروهی تشکیل داده بود و با آنان در ارتش نمایشهای مختلف اجرا میکرد او را بنیانگذار تئاتر در وزارت دفاع هم میدانند. بهروج مدرک درجه سه هنری کارشناسی بازیگری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشت و داوری و نظارت در جشنوارههای مختلفی را نیز عهدهدار بود. برای جشنوارههای تئاتر ویژهی نیروهای مسلح داوری میکرد و بر گروههای نمایش شرکتکننده در جشنوارهی بینالمللی تئاتر فجر نظارت داشت. علاوه بر اینها او در مجموعههای تلویزیونی زیادی هم ایفای نقش کرده بود که از میان آنها میتوان یوسف پیامبر فرجالله سلحشور و معمای یک قتل حسن فتحی را نام برد.
بهروج سالها با سرطان ریه مبارزه کرد و سرانجام در 65 سالگی از دنیا رفت.
رشید بهنام
25 تیر 1321، شبستر
21 بهمن 1396، تهران
هم بازیگر بود و هم فیلمساز. 45 سال از عمرش را به طور مستمر به فعالیتهای هنری پرداخته بود. سال 69 در فیلم سینمایی عروس حلبچه بازی کرد و سال 75 در فیلم حریف دل. علاوه بر بازیگری، کارگردانی چندین تئاتر صحنهای و تلویزیونی را هم در کارنامهی کاری خود داشت مانند نمایش در پوست شیر (اوکیسی)، داستان باغ وحش (ادوارد آلبی)، شازده کوچولو (اگزوپری)، درس معلم (امیر اسماعیلی) و بیابانی که تعزیه بود. بهنامن آثار مشهوری مانند شاهزاده و گجدا (مارک تواین) و قصهی زندگی من (هلن کلر) را هم به فارسی ترجمه کرد. در سال 94 بهنام از کتابش از زندگی شرح مثنوی معنوی (دفتر اول) رونمایی کرد و ساخت مستند طبیب عشق را به امام رساند. او که در سالهای فعالیتش بیش از 100 مقاله با موضوعات گوناگون در مطبوعات و به ویژه روزنامهی اطلاعات به چاپش رسانده بود بعد از یک دوره بیماری در 75 سالگی درگذشت.
علیاکبر ثابت کسایی
2 دی 1325، تهران
8 آذر 1396، تهران
در خانوادهای به دنیا آمده بود که در گسترش هنر ایران دست داشتند. دایی او حسین منظوری، مالک سینما «جی» و تئاتر «پارس» بود و یکی از بنیانگذاران تئاتر نوین ایران محسوب میشد. سال 1345 وقتی علیآکبر وارد دانشگاه تهران شد تا زیر نظر استاد سمندریان فنون هنرهای نمایشی و دراماتیک را بیاموزد، هم دوره شد با هنرمندانی چون اکبر زنجانپور، هرمز هدایت، سوسن تسلیمی، آزاده پورمختار، داریوش فرهنگ و مرضیه برومند. بعد از آن کسایی جزو اولین افرادی بود که شروع به ساخت تیزر و تبلیغات برای تلویزیون ملی کرد. او بیش از 100 تبلیغ تلویزیونی برای محصولات مختلف ساخت از جمله تبلیغ آب گرمکن خرگوش نشان، کفش بلا، ویلاهای دهکدهی ساحلی غازیان، نفتکشهای جزیرهی کیش و تولیدات کارخانهی جنرال. بازی در نمایشهای آدم آدم است، تشنگی و گشنگی و عروس خون و مدیریت تولید و صحنهی صلیب گچی از دیگر آثار اوست. سال 53 کسایی تئاتر را رها کرد و به شغل آزاد روی آورد تا سال 69 که در فیلم دو فیلم با یک بلیط داریوش فرهنگ بازی کرد. او در تمام این سالهای دوری از صحنه علاوه بر علاقهی ذاتیاش به فیلمبرداری و عکاسی، تماشاگر پیگیر و نقاد تئاتر ماند. سال 94 کسایی در نمایش نامهخوانی حمل به جرثقیل شرکت کرد و به اجرای نقش پرداخت. او که میل شدیدی به هنر و هنرآموزی داشت در دههی هفتم زندگیاش باز هم دانشجو بودن را تجربه کرد. کسایی در 71 سالگی از دنیا رفت.
مجتبی خادمی
9 آباان 1353، ایذه
30 آبان 1396، اصفهان
او برای پویایی تئاتر شهرش، ایذه تلاش بسیاری کرد. علاقهی خادمی به نمایش از کودکی میآمد. محصل که بود همیشه در گروه نمایش مدرسهشان - جلال آل احمد - فعالیت میکرد. بزگتر که شد بازی در تئاتر را از استادانی چون کورش آل محمود و اردشیر صالحپور آموخت. بعد از فارغالتحصیلی در رشتهی آموزش ابتدایی ازدانشسرای تربیت معلم شد و به مدرسه بازگشت. او علاوه بر این که معلم ورزش نمونهی شهر بود و باعث معرفی جوانان زیادی به تیمهای فوتبال استان خوزستان شده بود، با ادارهی ارشاد شهرستان ایذه در زمینهی تئاتر همکاری زیادی داشت و نمایشها و فیلمهای مختلفی از استان را برای جشنوارههای گوناگون معرفی میکرد. خادمی در نمایشهای کالات، منجیر و از کوچه به کوچه به ایفای نقش پرداخت و در فیلمهایی چون سفری برای صفر و اوزی (به معنی کمک هزینهای ازدواج به داماد) بازی کرد. در پاییز سال 96 وقتی خادمی با اتومبیل خود مسیر اصفهان به ایذه را میپیمود دچار سانحهی رانندگی شد و از دنیا رفت.
الهه خوشکام
12 اردیبهشت 1358، اصفهان
1 آبان 1396، تهران
سال 82 مدرک کاردانی کامپیوتر را گرفت و رفت سراغ علاقهاش، شیفتهی تئاتر بود، شیفتهی بازیگری از سال 76 و نمایش ازدواج با مدرک، بازی کردن در انواع تئاتر را آغاز کرد. خلاقیت، تنوع د ربازی و گریم و نیز تجربهی ژانرهای متفاوت از ویژگیهای منحصر به فرد خوشکام بود. پایان رویای آز، خ مثل آزادی، راحیل، شبق و پوف ازجمله تئاترهایی هستند که او در آنها ایفای نقش کرد. با بازی در تئتر خیابانی فوریت در جراحی مغز اولین بازگیر زن تئاتر خیابانی در استان اصفهان شد. بعد از آن باز هم در تئاترهای خیابانی و تلهتئاترهایی مانند اثر شبدر چهاربپر و مثل آواز خدای بازی کرد. خوشکام سال 84 به خاطر بازی در تئاتر سایههای یک زن، جایزهی بازیگری در جشنواره تئاتر استان را دریافت کرد. در سال 90 برای بازی در خاطرات جوجه اردک زشت جایزهی بازیگر نقش اول زن در جشنوارهی کمدی اصفهان را برد و سال بعد رتبهی دوم همین جایزه را برای تئارت مبارک هوایی میشود. خوشکام در سال 93 برای به دست آوردن تجربهها و فرصتهای بیشتر راهی تهران شد اما مدتی بعد علائم بیماری به طور ناگهانی در او ظاهر شد و سرانجام بر اثر شدت گرفتن بیماریاش در پاییز 96 درگذشت.
غلامعباس رئیسی
15 دی 1330، آغاجاری، خوزستان
15 آبان 1396، امیدیه، خوزستان
1350، سال آغاز فعالیتهای هنری رئیسی در زمینهی بازیگری تئاتر بود. او در تئاترهای حضور به کارگردانی سیفالله احمدی، صبح روز چهلم به کارگردانی یوسف الهی و ملک خورشید و آرمون به کارگردانی عباسعلی حمزهپور بازی کرد و بابت حضورش در جشنوارههای مختلف منطقهای و استانی جوایزی هم دریافت کرد. او به نویسندگی و کارگردانی تئاتر هم علاقه داشت. نمایشهای فطرت و دلاوران بسیج از جمله آثار او در این زمینه هستند. رئیسی بیشتر از 20 سال تعزیههای مناسبتی را در ایام مختلف در شهرستان امیدیه کارگردانی میکرد. او که از استادان خوشنویسی امیدیه بود، طبع سرودن شعر هم داشت و در آثارش از تخلص «حسرت» استفاده میکرد. رئیسی در پاییز 1396 درگذشت.
مجید واحدیزاده
22 فروردین 1347، اردبیل
1 اذر 1396، اردبیل
سال 59 و در 12 سالگی بود که برای بازی در تلویزیون و تئاتر انتخاب شد. پیشتر هم در مدرسه نمایش بازی میکرد و در نمایشهای دروغگو دشمن خداست و جوجیخان نقش ایفا کرده بود. 10 سال بعد، لاولین تجربهی کارگردانیاش اجرای نمایش نامهی عروسکها از بهرام بیضایی در سال 69 بود. واحدیزاده در حرفهاش آنقدر موفق و سختکوش بود که از همان ابتدا مقام و رتبههای مهمی را به دست آورد. در بیشتمین جشنوارهی تئاتر بینالمللی فجر نمایش سبز، سهراب، سرخ او برترین اثر شناخته شد. همین نمایش باعث ورود او به فستیوال «جاده ابریشم» آلمان در سال 81 شد. همین انجمنه سال بعد او را به عنوان نمایشنامهنویس برتر برای نمایش آوای مهر انتخاب کرد. سال 84 نمایش اژدها چهرک خود را در فستیوال «شبهای سفید» آلمان و فستیوال «پرکردن جای خالی» آذربایجان شرکت داد. مرکز هنرهای نمایشی کشور واحدیزاده را در سال 87 یکی از 30 چهرهی تاثیرگذار تئاتر ایران طی 30 سال بعد از انقلاب معرفی کرد. او که مدیر مسئول یکی از گروههای حرفهای تئاتر به نام «فروغ» بود، نه تنها تئاتر ادربیل که تئاتر کشور را رشد داد. واحدیزاده در تلاش بود تا جشنوارهی تئاتر ویژهای برای معلولان منطقه برگزار کد اما ایست قلبی در پاییز 96 پایانی شد بر زندگی پرتکاپو و پرتلاش او.
ارسال نظر