پارس؛
مسالهای که برای «حاتمی کیا» مسوولیت آور شد
این موج، پرده دوم همان جمله نخست حاتمی کیا در مراسم پایانی جشنواره است. و همین مساله، برای حاتمی کیا مسوولیت آور است. چه بخواهد، چه نخواهد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- اکبر نبوی- سخنان ابراهیم حاتمی کیا در مراسم اختتامیه سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، دو واکنش مثبت و منفی در پی داشته است. به گمانم خود او هم پس از سخنان اش می دانست که چنین می شود. من به واکشن های منفی شکل گرفته شده علیه او کاری ندارم. چرا که خودم هم نسبت به بخش دوم سخنان اش که بوی ابراهیم همیشه طلبکار را می دهد، حس خوبی ندارم. اما بخش نخست سخنان اش را که با صراحت از وابستگی و دلبستگی اش به نظام گفت، بسیار شجاعانه و قابل تحسین می دانم. معتقدم که این کار حاتمی کیا، در دل شمار زیادی از جوانان هنرمند این کشور، که در میان سیاست های باری به هرجهت مدیران فرهنگی جمهوری اسلامی و خودباختگی مزمن این مدیران در برابر عناصر بی ریشه فرهنگی، گرفتار اند و پناه می جویند و نمی یابند، امید آفریده و به آنها انگیزه مقاومت و پیش رفتن داده است.
استقبال زیادی که در شهرهای مختلف کشور از نمایش های مردمی فیلم به وقت شام که با حضور ابراهیم انجام می شود شکل گرفته و دیدارهای او با مسوولان مذهبی و انقلابی استان های کشور، موج جدیدی از همگرایی جوانان انقلابی و متعهد به نظام و کشور برانگیخته است و به اعتقاد من، این موج، پرده دوم همان جمله نخست حاتمی کیا در مراسم پایانی جشنواره است. و همین مساله، برای حاتمی کیا مسوولیت آور است. چه بخواهد، چه نخواهد.
ابراهیم، خیل مشتاق جوانان را به میدان مینی برده است که اگر درست راهنمایی نشوند یا اگر همانجا رها شوند، چراغ امیدی که در دل شان روشن شده، به سرعت افول می کند و با سرخوردگی و یأسی افزون تر از پیش، ممکن است در باورهای خودشان تردید کنند و بیش از گذشته در وادی ناامیدی سرگردان شوند.
ابراهیم نباید این حرکت را آغاز می کرد. اکنون که پرچمی را برافراشته و حرکتی جدی در کشور به راه انداخته است حق ندارد پاپس بکشد و در لاک حاتمی کیای گذشته فرو رود. او نمی تواند و نباید این پرچم را زمین بگذارد و صرفا به دنبال فیلمسازی متعارف گذشته خود باشد. او با این حرکت خود، اکنون در شمایل شهید سید مرتضی آوینی ی ظاهر شده است که در زمانه عسرت و رنج (که امروز بیش از گذشته است و فردا افزون تر از امروز) مردانه به میدان آمد و بر پوسته ضخیم مدیریت فرهنگی و هنری ناکارآمد، شمشیر کشید و در ساحت «عهد» ی در پیوسته با ولایت هستی، تا رمل های فکه و واپسین ثانیه های عمرِ مجاهدانه اش، بر میثاق خود بر این «عهد» پایدار ماند و پا پس نکشید.
حاتمی کیا خود را در چنین ساحتی قرار داده است. تشرف به این ساحت، چندان آسان نیست، اما ماندن در آن، بسیار نفسگیر و جان ستان است.
برای ابراهیم سینمای ایران، مجاهدت و پایمردی روزافزون آرزو می کنم و امیدوارم نَفَس قدسی همه شهیدانی که در ساحت «عهد» الهی زیستند و بالیدند و به دیدار معشوق مشرف شدند، رفیق راه حاتمی کیای عزیز باشد.
سلام مرد همیشه گریان سینمای ایران که با این چند قطره اشگ تمسا عجب سر مسئولین را کلا میزاره و برای فیلم لبعدی بودجه میلیاردی می گیره اینم یک راهه