محمد بحرانی یک هنرمند کامل است. او که در واقع تحصیلاتش را در بازیگری گذرانده، با درخشش در آثار عروسکی به عنوان عروسک‌گردان و صد‌اپیشه به محبوبیتی فوق‌العاده دست پیدا کرد و حالا مدتی است در بازیگری نیز درخشش خود را ادامه می‌دهد.

طبیعتاً کار‌اکترهایی مانند جناب خان، آقو‌ همساد‌ه و ببعی‌، به صدا و هنر او محبوب شدند. محمد بحرانی آدمی خوش صحبت و خوش برخورد است و این خصوصیت او از آرامش درونی‌اش نشأ‌ت گرفته است. با او همراه شدیم تا از سالی که سپری کرد، رابطه‌اش با نوروز و همینطور آرامش درونی‌اش بیشتر بدانیم.

 

* آقای بحرانی سال ۹۶ چطور گذشت؟

بحرانی: سال ۹۶، سال سختی برایم بود و یک آزمون صبر و تحمل داشتم. آزمونی مربوط به جناب خان و سکوت بسیار دردناک من. احساس می‌کردم هر چیزی و هر خبری که باعث جار و جنجال شود، به ضرر کاراکتر جناب خان خواهد بود و ترجیح دادم که هیچ حاشیه‌ای نباشد.

دیگر چالش من مربوط به «کلاه قرمزی» بود که از آذر سال 95 شروع به کار کردیم و به واسطه‌ کار در این مجموعه من چندین کار دیگر را نپذیرفتم. کار در این مجموعه همراه بود با واقعه تلخ فوت خانم فنی‌زاده و سال تلخی داشتیم که در نهایت کلاه قرمزی پخش هم نشد البته از چیزهایی که شنیده‌ام به نظر می‌رسد که کلاه قرمزی امسال در نوروز پخش شود.

*از گلشیفته برایمان بگویید.

چند ماه پیش برای بازی در "گلشیفته" دعوت شدم. آقای بهروز شعیبی را دورادورمی‌شناختم و همیشه برای من فردی دوست داشتنی، محجوب و محبوب بود و چه بازی‌هایش و چه کارهایی که کارگردانی کرده بود و نگاهش را دوست داشتم به خصوص "دهلیز" و استفاده جذاب از آقای عطاران. گفت‌وگوهای اول با بهروز خیلی دلی پیش رفت و بیشتر از قبل به دلم نشست و احساس کردم بهروز هم از حرف زدن با من لذت می‌برد؛ در نهایت لطف کرد و یکی از نقش‌های اصلی را به من داد و با اینکه شاید خیلی از من در این حوزه بازی ندیده بود،‌به من اعتماد کرد و امیدوارم از این اعتماد راضی باشد.

* تفریحات محمد بحرانی؟

من آدم خیلی معمولی هستم! تفریحات عجیبی ندارم، فیلم می‌بینم و کتاب می‌خوانم. کتاب‌های قصه، کتاب شعر، داستان‌های فانتزی و قصه‌های کوتاه را دوست دارم. کتاب‌های فیزیک کوآنتوم را هم آن‌قدری که سوادم برسد، دوست دارم. ولو شدن جلوی تلویزیون و بازی با کنترل تلویزیون را به شدت دوست دارم! اهالی خانه هم پایه هستند(می‌خندد).

*به نظرتان برای رسیدن به آرامش چه باید کرد؟

به نظرم خیلی از فاکتورهای آرام بودن از درون انسان سرچشمه می‌گیرد، یعنی اگر شما آرامش‌تان را به یک چیز بیرونی وابسته کنید، به محض از دست رفتن آن، شما هم آرامش‌تان را از دست می‌دهید. بخش زیادی از حرف‌هایی که می‌زنم لزوماً چیزی نیست که در زندگی‌ام رعایت می‌کنم، بلکه آمال و آرزوهایم را می‌گویم. اما به نظرم با تکیه کردن به یک آرامش درونی، در روزگاری که هر لحظه اتفاقی می‌‌افتد، می‌توانید تا حدی آ‌رامش‌تان را حفظ کنید.

به نظر فقط و فقط داشتن یک آگاهی درونی و توسل و توکل به یک نیروی برتر که هرگز از بین نمی‌رود و هلاک شدنی نیست،‌ می‌تواند به آدم آرامش درونی بدهد.

*میانه شما با تعطیلات چطوره؟

بحرانی: همه جور تعطیلات را دوست دارم و از هرگونه استراحت و تعطیلی با کمال میل استقبال می‌کنم. تابستان را خیلی دوست دارم، چون مدارس تعطیل است و عید نوروز را هم به شدت دوست دارم. اصولا آدمی هستم از سرما گریزان! خودم شبیه طبیعت هستم. دو فصل اول سال یعنی از اواخر اسفند حالم خوب است و مثل درخت‌ها، گل و گیاه و طبیعت سرحال هستم، ولی با دو فصل پاییز و زمستان آبم توی یک جوی نمی‌رود!

*نظرتان درباره آداب و رسوم نوروز چیست؟

بحرانی: راستش تلاش خاصی درباره آداب و رسوم عید ندارم و ترجیح می‌دهم، بیشتر خوش بگذرد و بخشی از خوشگذرانی همان رسوم هست. اگر بشود و تعطیل باشم، چند روز می‌روم شیراز پیش پدر و مادر و خانواده، ولی اینکه لزومی داشته باشیم که خیلی کلاسیک به دید و بازدید برویم، را دوست ندارم. مثلا شما امروز می‌روید خانه یکی از اقوام و فردا صبح آنها می‌آیند خانه شما، مثل بازی رفت و برگشت در فوتبال (می‌خندد)! به نظرم بهتر است این دید و بازدید در طول سال پخش شود تا آدم‌ها حرفی برای همدیگر داشته باشند. خیلی به این رسوم قائل و پایبند نیستم، ضمنا به کسانی که عید به شیراز سفر می‌کنند می‌گویم که عیدها آنجا خیلی شلوغ است. به نظرم از 15 فروردین تا 30 اردیبهشت، شیراز را از دست ندهید!‌ آن بازه 45 روزه فوق‌العاده و بی‌نظیر است.