پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- علی‌رجبی- مفصل درباره حاتمی‌کیا و حواشی جشنواره فجر صحبت شده است. این نوشتار  سعی در نگاهی جدید به اکران نوروزی فیلم به وقت شام دارد.

ابراهیم حاتمی‌کیا روی سن، با یک کلیدواژه همه چیز را تمام کرد: من وابسته‌ام.  کارگردان نامی سینمای ایران، با همین حرف‌ها طرفداران سینما را به دو دسته تقسیم کرد. آنهایی که در دسته‌ی "ابراهیم و سینمایی که حاتمی‌کیا متعلق به آن است" قرار می‌گیرند و آنهایی که علیه ابراهیم هستند.

رگ‌های غیرت خیلی‌ها با بیانیه "سینمایی-سیاسی" حاتمی‌کیا باد کرد. بعضی‌ها برای ابراهیم هورا کشیدند. آن طرف هم خیلی‌ها تف و لعنت فرستادند برای ابراهیمِ وابسته به نظام. تحلیل آنکه کار خوبی بود یا نبود، بماند برای سال‌های بعد!

 اما اینها مسئله نیست. مسئله این است چرا کارگردانی که خود را وابسته می‌داند، این قدر دیر به فکر افتاده تا پیوست فرهنگی برای یکی از بزرگترین رویدادهای دهه چهارم انقلاب اسلامی ارائه کند. سال ساخت به‌وقت‌شام چرا باید ۱۳۹۶ باشد و ۱۳٨٨ نباشد؟ آقاابراهیم! فکر نمی‌کنی ٨ سال دیر رسیدی؟

 نقش سازمان سینمایی، بنیاد فارابی، سازمان رسانه‌ای اوج و چندین و چند نهاد دولتی-حکومتی دیگر که داعیه وابستگی به نظام دارند، در سوق‌دهی سینما به سوی دیپلماسی فرهنگی و عمومی کشور کجاست؟ هر وقت بتوانیم همین سوال را جواب بدهیم، نیمی از راه موفقیت را پیش رفته‌ایم.