پارس؛
نقد کوتاه فیلمهای جشنواره فیلم فجر؛ باید کلاه از سر برداشت و تمامقد ایستاد
مصادره، مهران احمدی یک کمدی سرحال و روپا و یک شروع خوب برای مهران احمدی، با شوخیهای جسورانه اما هوشمند و حرفهای؛ مشابه تم بازسازی دهۀ شصت در خوابم میآید و نهنگ عنبر، اما اینبار در دهۀ هفتاد و هشتاد مکزیک و آمریکا؛ نمایش طنازانۀ پوچی و ابتذال گروههای ضدانقلاب خارجنشین؛ پسندیدم
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- رضا وحیدزاده- کامیون، کامبوزیا پرتوی فیلمی با فیلمنامهای که از نیمۀ راه عملاً وجود خارجی نداشت! و دغدغهای که رسماً پای سرخوشی فیلمساز نفله شد؛ قصۀ متناقض علاقۀ شیرین و هوسناک یک رانندهکامیونِ باانصاف و دلپاک! به یک زن ایزدی متأهل... و البته با بازی تحسینبرانگیز سعید آقاخانی
بمب یک عاشقانه، پیمان معادی فیلمی در ادامۀ گرایش شدیدی که سینمای ایران در سالهای اخیر برای بازسازی فضای دهۀ شصت یافته، اما اینبار به نسبت موفقتر؛ با گوشهوکنایههایی به برخی از عناصر فرهنگی آن دهه از جمله استکبارستیزی و با رویکردی منصفانهتر از آنچه از معادی انتظار میرفت!
اتاق تاریک، روح الله حجازی فیلم الکنی با ادعاهای گزاف آسیبشناسی و طرح سؤالاتی دربارۀ مسائل تربیتی و بهداشت جنسی کودکان در مدیوم سینما، اما بیارتباط، هم با سینما و هم با تربیت؛ سرگردانی فیلمساز میان دغدغههای مبهم و شخصی خویش، با بهرهگیری ناموفق از نور و صدا و تصویر
ماهورا، حمید زرگرنژاد ذبح ایدهای طلایی و داستانی واقعی پای کارنابلدی و دستپاچگی؛ یک سوم اول خوب و قابل قبول، یک سوم دوم گیج و پرغلط، یک سوم سوم حملۀ انتحاری به هرآنچه از سینما میدانید!
جشن دلتنگی، پوریا آذربایجانی فیلمی مدعی و پرافاده، اما با چنتهای خالی؛ یک آش هفتجوش بیقواره، کلاژی شلوغ و پرزرقوبرق که نخ تسبیح نازک و بیرمقش توان جمع کردن همۀ اجزا را ندارد؛ فیلمی با ادعای نقد دنیای مدرن و زندگیهای گرفتار فضای مجازی، اما خود گیج و بلاتکلیف
به وقت شام، ابراهیم حاتمی کیا یک فیلم اکشنِ شستهرفته و حرفهای، چنانکه از سینمای بهبلوغرسیدۀ یک کارگردان کارکشته انتظار داریم؛ قصهگو، قهرمانمحور، حادثهای و خوشساخت به اندازهای که مخاطب وسوسه میشود بر همان یکی دو اشکال جزئی مضمونی هم چشم بپوشد...
شلعه ور، سعید نعمت الله فیلمی روانشناختی، نه از جنس فروید و یونگ و عقده و اُدیپ، که برآمده از متن نفس اماره و لوامه و حسد و ان بعض الظن اثم و... بااینهمه به نظر میرسد این تلاشها هنوز تا سینما فاصله دارد؛ استقبال نعمتالله از فضاها و جغرافیاهای جدید هم درجای خود قابل ستایش است
خجالت نکش، رضا مقصودی یک تلهفیلم کمدی دربارۀ فرزندآوری که نه از جهت فنی میتوان در چارچوب سینما تصورش کرد، نه از جهت شوخیها جنسی و سیاسیاش در چارچوب تلویزیون؛ متکی به طنزهای موقعیت و شبیه به تئاترهای کمدی عامهپسند؛ بلاتکلیف میان حمایت یا تمسخر مسئلۀ ازدیاد نسل
جاده قدیم، منیژه حکمت تجربۀ دیگری در جهت استفاده از ظرفیتهای سینما برای پاتولوژی، به ویژه توسط فیلمسازان زن در سالهای اخیر؛ فیلمی به مراتب عقبتر از آثار قبلی فیلمساز؛ نتیجۀ ملموس یازده سال دوری از سینما
لاتاری، محمدحسین مهدویان فقط یه محمدحسین مهدویان میتونه داستان اسپویلشدهش رو جوری روایت کنه که نفست رو تا آخر بند بیاره و یه لحظه نتونی پلک بزنی؛ تا الان فکر میکردم بهترین فیلم جشنواره با فاصلۀ زیاد، تنگه ابوقریب است؛ الان واقعا نمیتونم بین اینها یکی رو انتخاب کنم!
سرو زیر آب، محمدعلی باشه آهنگر فیلمی به نسبت موفق در ژانر دفاع مقدس که در صورت پرهیز از شتابزدگی برای رسیدن به ایدۀ پایانی، میتوانست فیلمنامۀ قویتری داشته باشد؛ فیلمی با نگاههای ملی قابل احترام و دغدغههای ارزشمند و حاکی از تداوم ظرفیتهای بیپایان دفاع مقدس برای سینماوادبیات
امیر، نیما اقلیما مغازلۀ مهوع فیلمساز با فرم و تکنیک؛ فهم غلط از مدیوم سینما و آوار ایدههای عکاسی در اثری خالی از نیازهای اولیۀ یک فیلم؛ تم تکراری و شبهروشنفکرانۀ غم و سیگار و قرص و دود و سایه و سکوت و آه و بهت و ماتیک، بیهیچ نسبتی با زندگی و اجتماع
عرق سرد، سهیل بیرقی فیلمی در ادامۀ نگاه فمنیستیِ فیلمساز در اثر قبلیاش من، با بار هنری کمتر و پروپاگاندای بیشتر؛ حرفهای و متعادلنما در بیان شعارها؛ یکی به نعل و یکی به میخ در دعوای زن و شوهری با هدف کوباندن پتک بر صورت اسب قوانین کشور
دارکوب، بهروز شعیبی فیلمی در فضای معضلات اجتماعی از جمله اعتیاد، با قصۀ آشنای رقابت دو مادر بر سر یک فرزند؛ یک فیلم آبرودار و سربلند، اما نه دقیقاً آن چیزی که از شعیبی انتظار داشتم؛ هنوز منتظر تکرار اتفاق خوبی مثل دهلیزم
امپراطور جهنم، پرویز شیخ طادی یک تجربۀ تلخ دوباره در هدررفت فرصتها و سرمایههای فرهنگی کشور؛ تطهیر آل سعود و اسرائیل در ماجرای داعش و تقلیل مسئله به مشکلات شخصی و خانوادگی یک مفتی بیمار؛ قرائتی باژگونه از اصل تقریب مذاهب، در کالبدی سست و درهمشکسته؛ یک باخت تکراری دیگر!
سوء تفاهم، احمدضا معتمدی نمیدونم دربارۀ این فیلم چی بنویسم! فقط امیدوارم معتمدی عزیز فیلمسازی رو کلا ول کنه و به همون بحثودرس فلسفیش بپردازه تا اعتبار علمیشم کمتر زیرسؤال ببره (بگذریم که یکسوم پایانی باتبدیل لحن الکن و نارس شبهفلسفیش به جنایی، نداشتههای خود را هم ذبح کرد!)
مصادره، مهران احمدی یک کمدی سرحال و روپا و یک شروع خوب برای مهران احمدی، با شوخیهای جسورانه اما هوشمند و حرفهای؛ مشابه تم بازسازی دهۀ شصت در خوابم میآید و نهنگ عنبر، اما اینبار در دهۀ هفتاد و هشتاد مکزیک و آمریکا؛ نمایش طنازانۀ پوچی و ابتذال گروههای ضدانقلاب خارجنشین؛ پسندیدم
چهارراه استانبول، مصطفی کیایی برغم بهرهمندی از حس انرژیک برادران کیایی و ریتم تند سینمای آنها، از جهت فیلمنامه و بلاتکلیفی در لحن سوگ و شوخطبعی، ضعیفتر ازکارهای قبلی بود، اما مهمترین نکتۀ فیلم اصرار فیلمساز برای گند زدن به اثر خود با دادن شعارهای سیاسی مبتذل است
تنگه ابوقریب، بهرام توکلی غافلگیری بزرگ جشنوارۀ فیلم امسال؛ از معدود بیگپروداکشنهای موفق؛ بهتر از چ؛ فراتر از سینمای ایران، روایتی شگفت از حماسهای بزرگ و واقعی اما مغفولمانده، بیربط با همۀ آثار قبلی توکلی، شاهکاری بینظیر که به افتخارش باید کلاه از سر برداشت و تمامقد ایستاد
حالم بعد از دیدن تنگه ابوقریب ساخته بهرام توکلی، رِقت قلب بعد از شیار۱۴۳، غرور بعد از چ، ستایش بعد از ایستاده در غبار، شعف بعد از تنهای تنهای تنها، غم بعد از آژانس و بهتزدگی بعد از نجات سرباز رایان و ستیغ هکسا، به شکل توأمان بود...
کار کثیف، خسرو معصومی فیلمی 60دقیقهای که بیجهت، 120 دقیقه کش آمده، با خردهداستانها و سکانسهای اضافی؛ مثل فیلم خرس، جنون مخاطبآزاری و خودویرانگری، همچنان معصومی را دنبال میکند؛ این سطح از ورود در جزئیات تولید و فروش مسکرات و عادیسازی شرب خمر هم جای تأمل داشت
هایلایت اصغر نعیمی فیلمی که بعد از خبر تقلیل آثار اصلی جشنواره به 25 اثر، هرگز انتظار دیدنش را نداشتیم؛ تمِ تکراری خیانت زنان و مردان متأهل، با جسارت و صراحتی مشمئزکنندهتر، ریتمی کسلکننده و روایتی مملو از کلیشه؛ یک فیلم زرد و شانهتخممرغی
مغزهای کوچک زنگزده. هومن سیدی به اندازۀ فیلمهای قبلی سیدی تلخ و اگزجره، همچنان بازآفرینی فضای محلههای بدنام، اینبار جنوب آکاپولکو در مکزیک؛ لحنهای غیرمنعطف، دیالوگهای برهم، شخصیتپردازی ضعیف و نارس؛ بدترین بازی نوید محمدزاده تاامروز؛ از آثار قبلی سیدی امیدوارانهتر والبته شلختهتر
ارسال نظر