پارس بررسی می کند:
چند نکته درباره لاتاری و جدال با مارپیچِسکوت+ موسیقی فیلم
اسطورهها بازتولید میشوند. رستم، سهراب، آرش و... را در فرهنگ ایرانیمان داریم اما نیاز به نسخههای بهروز شدهی وطنی داریم. موسی در لاتاری [که بازتولید حاجکاظم آژانس شیشهای است] از جنس همین قهرمانها و اسطورههایی است که فرهنگ [و سینمای] ایران به آن نیاز دارد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- علی رجبی- مستند فقر و فحشا را که یادتان هست؟ حرفهای مگویی که برای اولین بار در قاب تصویر زده شد، سر و صدا کرد اما نتوانست آنچنان که باید مارپیچ سکوت را بشکند. حالا لاتاری آمده تا هم این مارپیچ را به هم بزند و هم تعاریف جدیدی از مسائلی همچون مصلحت، امنیت ملی و غیرت را ارائه کند.
عرصه دیپلماسی، عرصه رودربایستی نیست. ما سالهاست که در روابط با همسایگان درگیر همین توبمیریها هستیم. لاتاری این مارپیچ ِمسخره را هم، در هم میشکند. و به نظر من اگر بتواند در موقع اکران عمومی مخاطب را با هم همراه کند، مطالبه جدیدی از دستگاه دیپلماسی برای به هم زدن روابط موجود، ایجاد میکند.
اسطورهها بازتولید میشوند. رستم، سهراب، آرش و... را در فرهنگ ایرانیمان داریم اما نیاز به نسخههای بهروز شدهی وطنی داریم. موسی در لاتاری [که بازتولید حاجکاظم آژانس شیشهای است] از جنس همین قهرمانها و اسطورههایی است که فرهنگ [و سینمای] ایران به آن نیاز دارد.
لاتاری ِ مهدویان اگرچه به درخشانی آثار قبلی او (ماجرای نیمروز، ایستاده در غبار و ...) نیست اما همچنان دغدغههای سیدمحمود رضوی را پررنگ ادامه داده است. عاشقانههای ابتدایی فیلم اگرچه چندان قدرتمند نیست اما فوران غیرت در دقایق پایانی سرپوشی بر ضعفهای ساختاری اوایل فیلم میگذارد. ضمنا موسیقیِ روزبهبمانی را دوست داشتم اما نچسبترین بخش فیلم همین موسیقی فیلم است!
ارسال نظر