گزارشی انتقادی «پارس» از عملکرد شبکه پویا
از تبلیغ کبابزن تا برنامههای خفن!
اگر کودکی بعد از مدتی باور کند چیزی که هر روز مشاهده میکند، حتما یک شیوهی معمولی زندگی است که تلویزیون نشان میدهد و آنها از داشتن معمولیترینها هم محروماند، نارضایتی اولین فرهنگی است که رسانه برای او ساخته است.
پایگاه خبری تحلیلی پارس - در دهه اخیر و با ورود آنتنهای دیجیتال و گسترش شبکههای تلویزیونی، تفکیک موضوعی شبکهها نیز اتفاق افتاد؛ شبکههای مستند، ورزش، کودک و...
شبکه پویا، شبکهی مخصوص کودک است. و از هشت صبح تا ده شب برنامههای ویژه خردسال و کودک دارد. قصهگویی، نمایش نقاشی، سرود، آموزش مفاهیم، برنامههای تولیدشده در داخل و خارج و ... در برنامههای روزانه این شبکه گنجانده میشود. همچنین بیننده شاهد پخش آگهی بازرگانی در این شبکه نیز هست؛ پیامهای بازرگانی در مورد قصهگویی تلفنی، تبلیغ پارک آبی، شهربازی، شامپوهای مخصوص کودک و بهتازگی حتی تبلیغ دستگاه کبابزن.
اکثرا در تبلیغ شنیدن قصه با استفاده از شمارهگیری از تلفن خانه، به بچههای ببینده توصیه میشود که گوشی را بردارند و شمارهی مورد نظر را که با ساز و آواز خوانده میشود، بگیرند و قصه را گوش کنند. بزرگتری هم که احیانا بچهها از او کسب اجازه کنند یا با کمک او شماره بگیرند در تصویر و آن شعر که خوانده میشود، حضور ندارد.
در تبلیغ شهربازیها و پارکهای آبی یک عده کودک خوشپوش در صفحه تلویزیون دیده میشوند که با شوق و ذوق در شهربازیهای مدرن مشغول بازی هستند.
در تبلیغ شامپوی سر و بدن کودکان هم حمام بسیار مدرنی در قاب تلویزیون دیده میشود و کودکی فتوژنیک در گوشهی وان حمام مشغول کفبازی است و از قضا از آن شامپو نیز استفاده میکند؛ حمامی که تقریبا شباهتی به حمام اکثر خانههای بینندگان ندارد...
اما تبلیغ دستگاه کبابزن؛ در این تبلیغ کباب کوبیدههای خوش رنگ و لعابی دیده میشود که با دستگاهی که در تصویر است، به سیخ کشیده شدهاست و البته این تصاویر هر سیری را هم گرسنه میکند.
با توجه به سراسری بودن پوشش باند شبکههای دیجیتال، رسانه ملی در این قاب کودکانه، مشغول نمایش چه چیزهایی علاوهبر تولیدات کودکانه است؟
احتمال بهوجودآمدن خوی مصرفگرایی با تکرار زیادی آگهیهای بازرگانی در شبکهی کودک، توسط رسانه ملی بررسی شده است؟
مدیران در این شبکهی بهخصوص، چقدر به پراکندگی اقلیمی و فرهنگی و طبقاتی بینندگان خردسالش توجه میکند؟ و برای چیدمان برنامهها و تأمین مالی شبکه، چقدر به مخاطبینی که در پس نگاه کودکانهشان تحلیل و تفکیکی ندارند و مقایسه، اولین گزینهی روبروی آنهاست، دقت میکند؟
اگر کودکی بعد از مدتی باور کند چیزی که هر روز مشاهده میکند، حتما یک شیوهی معمولی زندگی است که تلویزیون نشان میدهد و آنها از داشتن معمولیترینها هم محروماند، نارضایتی اولین فرهنگی است که رسانه برای او ساخته است.
در این شبکه، گاهی ادبیات غنی و استفاده از واژههای فاخر نیز جای خود را به واژههای متدوال با پتانسیلهای سطح پایین داده است؛ مثلا در میانبرنامههای این شبکه، صدای کودکانهای میگوید: «شبکه باحال پویا» و یا مثلا مجری مسابقهای از واژه «خفن» استفاده میکند؛ واژههایی که تا یک دهه قبل، قباحت استفاده داشتند و حالا کاملا از این واژهها با استفاده مکرر قبحزدایی شده است و واژههای غنیتر برای کودکان غریبه و عجیب پنداشته میشود.
مخاطبین خردسال این شبکه هر چه ببینند و بشنوند، باور میکنند و با همین باورها در آینده فرهنگ نسل دیگری را خواهند ساخت.
ارسال نظر