یادداشتی از مهدی مسائلی مدرس حوزه علمیه اصفهان
حکایت به حاشیه بردن متن دین/ داستان خائن شدن علامه عسکری
جای گرفتن امور فرعی و اختلافی در جایگاه اصول خدشهناپذیر مذهبی، تهدیدی برای آزاداندیشی و رشد علمی دین است، زیرا در این شرایط حتی مراجع و علمای بزرگ شیعه نیز با یک اظهار مخالفت، با آماج توهینها و تکفیرها روبرو میشوند. نمونهٔ چنین رفتاری را میتوان در برخورد ناشایست با علامه سید مرتضی عسکری دید.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی مسائلی مدرس حوزه علمیه اصفهان در یادداشتی برای «پارس» نوشت:
یکی از خصوصیات جریان افراطگرای شیعه اصل کردن حواشی دینی و به حاشیه بردن متن اصلی دین است. این جریان مباحث دینی را به گونهای مطرح میکند که مطالب فرعی و حاشیهای در جایگاه اصولِ خدشهناپذیر دینی قرار میگیرد و در مقابل، آموزههای مهم و اصلی دین به فراموشی سپرده میشود. مثلاً این جریان در نگاه به وقایع عاشورا بعضی از اختلافات جزئی تاریخی را در جایگاه اصول خدشهناپذیر مذهبی قرار میدهد و هرکسی که با آنها دراینباره اختلاف دارد مورد لعن و دشنامگویی قرار میدهد. چنانکه به خاطر اختلاف در مسائلی همچون عروسی حضرت قاسم(ع) و وجود فرزندی به نام رقیه برای امام حسین(ع) به استاد شهید مطهری توهین کرده و ایشان را مخالف نهضت حسینی(ع) معرفی میکنند. متأسفانه پرداختن به چنین مطالبی موجب شده تا متن و اهداف اصلی عاشورا به حاشیه رود، و فراموش شود که نگرانی امامحسین(ع) فاصلهگرفتن جامعه از ارزشهای معنوی و ارزشمندشدن باطل در میان مسلمانان بوده است.
از این گذشته، جای گرفتن امور فرعی و اختلافی در جایگاه اصول خدشهناپذیر مذهبی، تهدیدی برای آزاداندیشی و رشد علمی دین است، زیرا در این شرایط حتی مراجع و علمای بزرگ شیعه نیز با یک اظهار مخالفت، با آماج توهینها و تکفیرها روبرو میشوند. نمونهٔ چنین رفتاری را میتوان در برخورد ناشایست با علامه سید مرتضی عسکری دید. نمونهٔ چنین رفتاری را میتوان در برخورد ناشایست با علامه سید مرتضی عسکری دید. این عالم بزرگوار بیش از 75سال از عمر خویش را صرف خدمت به اهلبیت(ع)، تألیف دهها کتاب دربارهٔ حقانیت تشیع و تأسیس دانشکده و مدارس و مکاتب دینی شیعی در شهرهای عراق و ایران نمود با این حال ناگهان فردی خائن و بیگانه از تشیع بهحساب آمد، به خاطر آن که دربارهٔ زیارت عاشورا و حدیث کساء اظهارنظرهایی متفاوت داشت. استاد سید هادی خسروشاهی در توضیح اظهارنظرهای علامه عسکری میگوید:
«حقیقت مسأله این بود که علامه عسکری رسالهای دربارهٔ حدیث کساء به عربی نوشته و منتشر ساخته بود و در آن به این نتیجه رسیده بود که حدیث کساء، مانند جریان مباهله و غدیر خم، از جایگاه ویژهای برخوردار است و دلیلی برای اثبات عصمت و طهارت اهل بیت(ع) است و حادثهای با این اهمیت، برای روضهخوانی و مجلسداری بعضیها نیست. در مورد زیارت عاشورا هم ایشان در کتاب «منتخبالادعیه» که به چاپ رسیده، در نقل زیارت عاشورا به متن مندرج در «کامل الزیارات» اعتماد کرده و آن را آورده است. در کاملالزیارات که از لحاظ تاریخ جمعآوری، به «مصباح المتجهد» شیخ طوسی تقدم دارد، به لعن دشمنان آلمحمد و لعن یزید، ابنزیاد،آلمروان و آلامیه تصریح شده و اشارهای به اشخاص دیگر وجود ندارد و این با لعن مندرج در مفاتیحالجنان منطبق نیست... علامه عسکری این متن را برای ایجاد وحدت بین مسلمین، بر متن مندرج در مفاتیح ـ به نقل از مصباح ـ ترجیح داده است و حتی معتقد بود این فقرهٔ مورد اختلاف، در نسخههای قدیمی مصباح هم دیده نمیشود و متأسفانه همین امر به اضافه تحلیل ایشان در مسأله حدیث کساء، باعث غوغا و هجمه بر ضد کسی شد که یک عمر در راه مدرسه اهلبیت صادقانه خدمت کرده است!»(سید هادی خشروشاهی، دربارهٔ علامه سید مرتضی عسکری، ص37.)
متأسفانه عدهای درمقابل این اظهارنظرهای علامه عسکری آنقدر جوسازی نمودند که عدهای در قم علیه ایشان راهپیمایی نمودند و فشارها و محکومیتها آنقدر ادامه یا فت که ایشان مجبور شدند برای رفع اتهامات مطابق ذائقه عوام سخن بگویند و در پاسخ به این پرسش که «نظر حضرتعالی دربارهٔ عاشورا و زیارت عاشورا چیست؟» نوشتند:
«اینجانب در کتاب منتخب الادعیه دو زیارت از زیارت خاصه روز عاشورا را عرض کردم و به آن اعتقاد دارم. زیارت عاشورای مشهور و معروف، دارای مؤیدات و توثیقات خبری است که قابل تشکیک نیست و من خودم زیارت عاشورا میخواندم و میخوانم. پیشازاین، من ناراحتی قلبی داشتم که یکی از بزرگان علما برای بنده زیارت عاشورا خواند و ناراحتی قلبی من مرتفع شد.»(رسول جعفریان، مقالات تاریخی، ج17، ص208.)
ارسال نظر