آیتالله مکارمشیرازی:
نهجالبلاغه در میان مردم مهجور مانده است
مرجع تقلید شیعیان گفت: بهترین آینۀ سیرۀ امام بهحق و ولی مطلق امیر مؤمنان علی(ع) همین نهجالبلاغه، خطبهها، نامهها و کلمات قصار است افسوس که نهجالبلاغه در میان ما هنوز مهجور است.
آیتالله مکارمشیرازی در پیامی به دومین کنگره بینالمللی سیره اهلبیت(ع) آورده است: قبلاً لازم میدانم ایام سعید عید غدیر را که هنوز در شعاع آن قرار داریم به همۀ شما عزیزان تبریک گفته و از همۀ دستاندرکاران محترم این کنگرۀ باشکوه که برای تشکیل آن زحمت فراوان کشیدهاند تشکر کنم و به همۀ حاضران عزیز، فضلا، دانشمندان، و افراد محترم دیگر تبریک گویم.
اما مسئلۀ شرح سیرۀ امیر مؤمنان علی(ع) چیزی نیست که بهآسانی بتوان حق آن را درصدها بیانیه بیان کرد و عبارات ما همانند این است که بخواهیم دریایی را در کوزهای جای دهیم. عزیزان! همه میدانیم شخصیت امیر مؤمنان علی(ع) ابعاد زیادی دارد که با دقت در نهجالبلاغه تمام سیرۀ علمی و عملی آن حضرت نمایان میشود. مثلاً در خطبۀ جهاد (خطبۀ شمارۀ 27) او را فرماندهی بسیار لایق میبینیم که از تمام فنون جنگی آگاه است و از طرق پیروزی عادلانه بر دشمن کاملاً باخبر، گویی که تمام عمر به غیر آن نپرداخته است.
به خطبۀ اشباح (خطبۀ شمارۀ 90) که میرسیم؛ امام(ع) را بزرگترین استاد عرفان مییابیم که دقیقترین مسائل فلسفی و عرفانی را بیان میکند، گویی تمام عمر درس عرفان داده و به مسائل معرفة الله پرداخته است و بالاتر ازآنچه حکیمان و عارفان گفتهاند بیان میدارد. در خطبۀ قاصعه (خطبۀ شمارۀ 192) علی(ع) را در مقام محو تعصبات جاهلی و پیروزی بر لشکر شیطان و طرد آنها از جامعه و راهنمایی به زندگی صحیح اجتماعی و خالی از اشرافیگری مشاهده میکنیم که طرق آن را کاملاً نشان داده است. به خطبۀ همام (خطبۀ شمارۀ 193) که میرسیم اوصاف یکصد و دهگانه پرهیزگاران را با عبارات شیوای خود بیان کرده بهگونهای که آن مستمع بیداردل یعنی همام پس از شنیدن آن، چنان از زلالش سرمست شد که جان به جانآفرین تسلیم میکند. در عهدنامۀ مالک اشتر (نامۀ شمارۀ 53) او را سیاستمداری بسیار ماهر و پرنفوذ و آگاه از تمام فنون کشورداری مییابیم، عهدنامهای که پس از چهارده قرن هنوز درخشندگی خود را از دست نداده و در سازمان ملل بهعنوان یک سند جاویدان دستبهدست میگردد، گویی تمام عمر دربارۀ راه و رسم صحیح کشورداری اندیشیده و خطوط صحیح آن را ترسیم کرده است.
به وصیتنامۀ آن حضرت به امام حسن مجتبی(ع) (نامۀ شمارۀ 31) که میرسیم؛ تمام مسائل اخلاقی اعم از اخلاق فردی، اجتماعی، مادی و معنوی را در آن منعکس میبینیم گویی امام(ع) تمام عمر بهعنوان یک معلم اخلاق بر کرسی تدریس تکیه کرده و تمام ظرایف آن را بیان میدارد. به کلمات قصار حضرتش مینگریم که در چهارصد و هشتاد کلمه منعکسشده و هرکدام اقیانوسی است. به این کلمۀ کوتاه آن حضرت دقت کنید: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا؛ سبکبار شوید و زندگی ساده را برگزینید تا به قافلۀ سعادت برسید». چه تعبیر گویا و زیبا و عمیقی.
زندگی اشرافی و پر زرقوبرق هزینۀ زیادی میطلبد که برای به دست آوردن آن تمام فکر انسان را به خود مشغول میدارد و او را آلودۀ بسیاری از محرمات میکند و در این بیابان پر فراز و نشیب زندگی، او را از رسیدن به سرمنزل سعادت بازمیدارد.
برادران و خواهران عزیز! فضلا و دانشمندان محترم بهترین آینۀ سیرۀ امام بهحق و ولی مطلق امیر مؤمنان علی(ع) همین نهجالبلاغه است، خطبهها، نامهها و کلمات قصار. افسوس که نهجالبلاغه در میان ما هنوز مهجور است.
هنگامیکه میخواستیم با کمکی جمعی از فضلا شرح جامعی بر نهجالبلاغه بنویسیم که بهحمدالله در 15 جلد پایان یافت نگاه کردیم و دیدیم شرحهای قابلتوجه نهجالبلاغه از عدد انگشتان فراتر نمیرود، درحالیکه بهحمدالله برای قرآن بیش از هزار تفسیر نوشتهشده است. عزیزان! اگر میخواهیم با سیرۀ آن حضرت آگاه شویم باید نهجالبلاغه را در متن زندگی خود قرار دهیم، در حوزههای علمیه و دانشگاهها کتاب درسی باشد، در مساجد بعد از تلاوت قرآن بخشی از کلمات امیر مؤمنان علی(ع) خواندهشده و توضیح داده شود، در مطالعات خود هرگز آن را فراموش نکنیم تا از این مشعل فروزان سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت بهرهمند شویم. بار دیگر از همۀ عزیزانی که برای این برنامه زحمتکشیدهاند تشکر میکنم و از حضور همۀ شما عزیزان سپاسگزارم.
ارسال نظر