در مکالمه ای با جولین مور و جورج کلونی، این دو ستاره در مورد فیلم «سابربیکان» صحبت کردند، از گردهمایی اخیر طرفداران برتری نژادی حرف زدند و گفتند چرا انتخاب شدن دونالد ترامپ به عنوان
رییس جمهور می تواند از به وقوع پیوستن اتفاقی مشابه در آینده جلوگیری کند.
به نقل از ورایتی، اگر جورج کلونی تصمیم بگیرد برای رییس جمهور شدن کاندیدا شود، رای جولین مور را به دست نخواهد آورد. مور در فستیوال فیلم تورنتو در حالیکه کنار کلونی نشسته بود به ورایتی گفت: «فکر نمی کنم بازیگران باید رییس جمهور باشند. ببخشید جورج. با وجود اینکه دوستت دارم.» البته احساسات کلونی هم جریحه دار نشد. در حقیقت، او یک بار دیگر تاکید کرد که هیچ گونه جاه طلبی های سیاسی بزرگی ندارد.
کلونی درباره دونالد ترامپ گفت: «به نظرم اینکه در حال حاضر یک سلبریتی رییس جمهور ماست که در
هالیوود بولوار ستاره دارد، باعث می شود نیاز ما برای داشتن فردی مشهور در
کاخ سفید برطرف شود و از بین برود. شاید همینطور باشد که بالاخره بتوانیم کسی را برای این کار پیدا کنیم که در عمل بتواند سیاست گذاری کند.» کلونی برای پیش نمایش فیلم «سابربیکان» به
کانادا رفته بود، پروژه ای منتشرشده توسط پارامونت پیکچرز که او روی صندلی کارگردانی آن نشست و در عین حال مسئولیت نویسندگی و تهیه کنندگی آن را هم بر عهده داشت.
این فیلم درام از فیلمنامه ای قدیمی اقتباس شده که
برادران کوئن درباره خانواده ای (با
بازی مت دیمون و مور) نوشته بودند که در دهه پنجاه میلادی زندگی می کند و قربانی یک
سرقت خشن می شود. کلونی و شریک تهیه کنندگی اش گرنت هسلاف این داستان را بسط دادند و یک خط داستانی دوم به آن اضافه کردند که درباره
خانواده ای سیاه
پوست بود که به دست همسایه های سفیدپوست خشن خود، مورد یک حمله نژادپرستانه قرار می گیرد. در تورنتو، کلونی و مور به استودیوی ورایتی سری زدند و درباره این فیلم و همچنین مجموعه ای از موضوع های مختلف از شارلوتس ویل گرفته تا فرهنگ تبلویدها صحبت کردند. در ادامه قسمت های مهم آن را می خوانید.
در مورد بسط دادن فیلمنامه برادران کوئن با یک خط داستانی جدید:
کلونی گفت: «من در کمپین
ریاست جمهوری ترامپ خیلی چیزها در مورد انداختن تقصیر گردن مکزیکی ها و
مسلمانان شنیده بودم. وقتی این پروژه را ساختیم نگاهی انداختم به دهه های قبل در کشور خودمان. دورانی را در شهرهای لویتاون و پنسیلوانیا پیدا کردم که همین اتفاق برای یک خانواده آفریقایی آمریکایی افتاده بود.»
در مورد شارلوتس ویل:
کلونی گفت: «لحظه هایی هستند که ما باید با هم متحد شویم. آدم نمی تواند جنبش «جان سیاه پوستان اهمیت دارد» که اعضای آن دارند در حمایت از برابری نژادی گردهمایی می کنند را با جنبش «کو کلاکس کلن» و راستی های افراط گرا مقایسه کرد که در حمایت از برتری نژادی گردهمایی کرده اند. آدم به هیچ وجه نمی تواند توازنی بین این دو مسئله پیدا کند، تمام. اینکه دیدم چنین مسئله ای در کشور خودمان در بالاترین درجه اش به وقوع پیوست بسیار ناامیدکننده و ناراحت کننده بود.»
در مورد نیاز برای شکل دادن و ساختن داستان هایی که گوناگونی بیشتر دارند:
مور گفت: «به نظر من ما باید دنیایی که خودمان می بینیم را در سینما هم جلوه بدهیم. مدتی قبل ملیسا لئو را دیدم و فیلمی را تماشا کردم که او در آن بازی می کرد که تمام بازیگران زن بودند. متوجه شدم که چنین مسئله ای چقدر غیرعادی است. این نشان دهنده دنیایی است که من می بینم، اما ما اغلب طنین چنین مسئله ای را در سینما نمی بینیم. به نظرم هرچقدر که بیشتر بتوانیم دنیای واقعی خودمان را در
صنعت سرگرمی هم به تصویر بکشیم، وضعیت مان بهتر خواهد بود.»
در مورد اینکه چه کسی باید نقش 007 را بازی کند:
کلونی گفت: «به نظر من ایدریس البا باید جیمز باند بعدی باشد. به نظرم دیوانه وار خواهد بود اگر او
جیمز باند بعدی نباشد. او باوقار است و شیک و مردانه. او می تواند جیمز باندی ایده آل باشد و قدمی به سمت جلو بردارد.»
در مورد باکس آفیس تابستانی بسیار ضعیف:
کلونی گفت: «به نظرم حس ترسی که شکل گرفته کمی زود بهنگام است. به نظرم مشکل خاصی پیش نخواهد آمد. به نظرم بهتر خواهد شد اگر صنعت فیلم کارش را بهتر کند.»
در مورد تغییر پیدا کردن بعد از
پدر شدن:
کلونی گفت: «خب، چیز جالبی است. در کل وقتی آدم با کسی که در صنعت فیلم است صحبت می کند، می تواند چند تجربه خاص به دست بیاورد و در مورد آن حرف بزند. اینکه من در مورد پدر شدن صحبت می کنم، چیزی است که تمام کسانی که می شناسم آن را تجربه کرده اند. و همه اش هم دقیقا همان تجربه های یکسان است. این است که آدم تمام شب و در ساعت های عجیب بیدار باشد. این است که آدم پوشک عوض کند. این است که آدم از چیزی که داخل پوشک است شوکه شود و با توجه به اینکه چقدر وقت گرفته با خودش بگوید چطور چنین چیزی ممکن است؟»
در مورد دوستی اش با اوباما:
کلونی گفت: «ما بعضی مواقع برای هم تکست های جالب می فرستیم. یک روز آمد خانه مان کمی با هم
بسکتبال بازی کردیم.»
ارسال نظر