پارس بررسی میکند:
سطحیگرایی درباره امام موسی صدر؛ ذیل «حکومت طاغوت» بود نه ذیل «حکومت اسلامی»
دینداری در جامعه متکثر و دین اجتماعی در اندازه خیرخواهی و انسان دوستی حرف های خوبی است اما دهها گام عقب تر از تشکیل نظام اسلامی است. نظام اسلامی همین خوبی ها را چنان رشد می دهد که دیگر بازگشت بدان ها سطحیگرایی و پسرفت به مقدمات محسوب می شود.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محسن مهدیان- مدتی است مجدد نام امام موسی صدر سرزبان افتاده و عکس هایش دست به دست می شود. فارغ از مناسبت تاریخی این روزها، برخی تلاش می کنند از آن بزرگ در تائید خودشان استدلال بسازند. متاسفانه اوج شناخت شان از امام موسی صدر نیز برخورد وی با بی حجاب ها و مماشات با گروه های ضددینی و نامسلمان است.
امام موسی صدر را به این فهم باید با دو ویژگی کلیدی شناخت. یکی «وحدت اجتماعی» و «سبک زندگی دینداری» در «جامعه متکثر» است و دیگری نیز خروج دین از «پوسته فردی» و تبدیل آن به «دین اجتماعی» ست. دین اجتماعی در شرایط تاریخی آن بزرگ، فراتر از خیرخواهی نبود، چه آنکه تاکید داشت اسلام را باید با میوه آن شناخت که همین خدمت و محبت به مردم است.
اما بازگشت امروز به امام موسی صدر دارای یک سطحیگرایی بی ثمر است که ممکن است وجاهت آن بزرگ را هم لطمه بزند.
یعنی آن رفتار و منش دارای اشکال بود؟ خیر. مساله اینست که آن سبک برخوردی برای «مقدمه انقلاب» مفید است نه «استمرار انقلاب».
یعنی چی؟
نکته بسیار کلیدی که شیفتگان ظاهرگرای امام موسی صدر بدان توجه نمی کنند این است که «دینداری اجتماعی» آن بزرگوار تحت «حکومت طاغوت» بود نه ذیل «حکومت اسلامی». دقت کنیم؛ تغییر حکومت باعث نمی شود آن سبک دینداری «عوض» شود؛ بلکه باعث می شود «رشد» کند.
دینداری در جامعه متکثر و دین اجتماعی در اندازه خیرخواهی و انسان دوستی حرف های خوبی است اما دهها گام عقب تر از تشکیل نظام اسلامی است. نظام اسلامی همین خوبی ها را چنان رشد می دهد که دیگر بازگشت بدان ها سطحیگرایی و پسرفت به مقدمات محسوب می شود.
دین اجتماع در سطح فعالیت های خیرخواهانه، می شود سبک رفتاری استاد عرفان امام، آیت الله شاه آبادی در ایجاد صندوق قرض الحسنه در بازار.
برخورد اخلاقی با جامعه متکثر می شود سیدمهدی لاله زاری. اما امام همین ها را رشد داد و از «وحدت در جامعه متکثر» و «فعالیت خیرخواهانه»، نظام اسلامی ساخت نه صرفا انسان های اخلاق گرا. امام به تعبیر خودشان همان لات و کاباره ای را آورد پای حکومت دین.
بنابراین برای یک انقلاب، این سطح دینورزی اجتماعی نکته جدید و دستاورد متفاوتی نیست. خوب است؛ اما دروس متوسطه را که با آب و تاب سرکلاس تحصیلات تکمیلی نمی برند.
این مردم با همان لات و لوت ها و بی حجاب ها و بی دین ها وحدت و همدلی کرده و انقلاب کردند و گفتند اسلام را می خواهیم. وظیفه دیندار متدین امروزی نگهبانی از آن خواست و کشش و رشد بیشتر است. نگهبانی و استمرار «هویت دینی یک جامعه» بسیار فراتر از نحوه تعامل یک «گروه دینی» با «جامعه متکثر غیردینی» است. انسان دوستی در حد فعالیت های خیریه ای کجا، دفاع از مظلوم در مقابل ظالم کجا؟ لذا وظایف دیندار امروزی را باید در نسبت به نظام اسلامی تحلیل کرد نه دینداری ذیل حکومت طاغوت. خیلی متفاوت است؛ خیلی.
البته اگر متوجه این مهم باشیم آنگاه بهره برداری از سبک تبلیغی امام موسی صدر مفید و بسیار راهگشاست.
ارسال نظر