در تاریخ آمده است که پیامبر اکرم همسایه غیرمسلمانی در مکه داشتند که گهگاه از روی پشت بام خانه بر سر و روی ایشان خاکروبه می‌ریخت. چند روزی از همسایه خبری نشد. پیامبر جویای حالش شدند. گفتند: آن مرد بیمار شده و در منزل استراحت می‌کند. پیامبر فرمودند: به ملاقاتش می‌رویم! حضرت به خانه‌اش رفتند و کنار بسترش نشستند. مرد مشرک بسیار شرمنده شد. پیامبر از احولش پرسیدند، به گونه‌ای که انگار آن مرد هرگز توهینی به پیامبر نکرده است. مرد بیمار بسیار تعجب کرد و پرسید: آیا این اخلاق خوب و برخورد زیبا، جزء دستورهای دینی شماست یا از ویژگی‌های شخصی خودتان؟ پیامبر(ص) فرمودند: جزء برنامه‌های دینی ما این نکته است که در مقابل بدی‌ها، خوبی کنیم. آن شخص شهادتی را بر زبان جاری کرد و مسلمان شد. [کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۰۰] این یک واقعیا است که کیمیای خوش‌خلقی دل‌ها را جلب می‌کند و گوهری است که از انسان، فردی موفق می‌سازد.

* با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
امروز جامعه ما تا حدی گرفتار ترش‌رویی و تندخویی است. بسیاری از منازعه‌های خیابانی، طلاق‌ها و پرخاشگری‌ها ریشه در رعایت نکردن این ارزش بزرگ دینی و الهی دارد. جذبه حسن خلق بر دل‌ها تأثیر می‌گذارد، کوه‌ها را به حرکت در می‌آورد و روح و روان انسان‌ها را تغییر می‌دهد. حسن خلق با ایمان ارتباطی تنگاتنگ دارد و کج‌خلقی نشانه ضعف ایمان به حساب آمده است. نرم‌خویی و خوش‌اخلاقی تا بدان جا اهمیت دارد که امام رضا(ع) آن را از ویژگی‌های مؤمن معرفی می‌کنند. [مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۱] آن حضرت در جای دیگری فرموده‌اند: مؤمن، مؤمن نیست مگر اینکه در او سنت نبی(ص) باشد. سنت پیامبر(ص) مدارا کردن با مردم است. [کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۴۱]

شیخ صدوق در روایتی نقل کرده حسین‌بن خالد از یاران امام هشتم، از ایشان درباره عقل سؤال کرد. امام فرمودند: عقل یعنی نرم‌خویی با دشمنان و مدارا با دوستان.
رفق و مدارا پیامدهای مثبتی در جامعه دارند. تحقیقات نشان داده مدارا با دوستان و دشمنان در کاهش اختلاف‌هاب عاطفی-رفتاری و نیز درمان اختلال‌های روانی مؤثر است. این ارزش انسانی می‌تواند موجب کاهش رفتارهای هنجارشکنانه باشد. از سوی دیگر، نرم خویی و ملاطفت قادر است از بروز یا تشدید بیماری‌های جسمی جلوگیری کند.

خوش‌اخلاقی و مدارا می‌تواند موجب افزایش برکت در زندگی باشد. هرکس از رفق محروم باشد، از تمامی خیرها و برکت‌ها محروم می‌شود. بدیهی است که مدارا با مردم می‌تواند موجب تقویت اعتماد شود و در صورتی که میزان اعتماد و اعتبار فردی بالا رود، وسیله توسعه رزق‌اش فراهم خواهد شد. حضرت رضا(ع) در این باره می‌فرمایند: رفق و خوش‌اخلاقی، سرزمین‌ها را آباد می‌‌سازد و روزی‌ها را افزایش می‌دهد. [حرّانی، تحف‌العقول، ص۳۹۵]
* خوشرویی به زندگی‌ها برکت می‌دهد
«آسان‌گیری» یکی دیگر از شکل‌ها و مصداق‌های حسن خلق است و از ارزش‌های دینی و انسانی که جایگاه مهمی در فرهنگ اسلامی دارد. اگر افراد یک جامعه بر یکدیگر سخت بگیرند، آفت‌های زیادی نظیر خیانت و بدخلقی رواج می‌یابد. در حدیث نبوی(ص) آمده است: هرگاه خداوند بخواهد جماعتی را رشد دهد، آن‌ها را آسان‌گیر و عفیف می‌کند و اگر بخواهد قومی را منقرض کند، درهای خیانت را به سویشان می‌گشاید.
خداوند به سخت‌گیری رضایت نمی‌دهد، چون خودش اینگونه نیست. تمام شرایع بر اساس اصل آسان‌گیری بنا شده‌اند. اگر به دیگران آسان گرفتیم، دیگران هم تشویق به آسان‌گیری و پرهیز از خشونت‌طلبی می‌شوند. حضرت رضا(ع) در این باره می‌فرمایند: مؤمن، خوش‌اخلاق و آسان‌گیر است. در مقابل، کافر بداخلاق و سخت‌گیر. [مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۴۴]
آسان‌گیری شاخص‌ها و مؤلفه‌های متنوعی در جامعه دارد که آسان‌گیری در ازدواج و آموزش، دو نمونه از بارزترین آن‌هاست. آسان‌گیری در پذیرفتن عذر نیز یکی از مصادیق است. حضرت رضا(ع) در این باره می‌فرمایند: اگر فردی به تو بدی کرد و سپس از تو عذر خواست، عذرش را بپذیر و سخت نگیر! [حرّ عاملی، وسائل‌الشیعه، ج۸، ص۵۵۳]
آسان‌گیری در روابط اجتماعی هم از سفارش‌های اکید دین اسلام است، موضوعی که این روزها کمتر در سازمان‌ها و اداره‌ها دیده می‌شود و بروکراسی سخت‌گیرانه‌ای بر مردم تحمیل می‌کنند، در حالی که رسول ختمی‌مرتبت فرموده‌اند: از کسانی مباش که بر مردم سخت بگیرند. سخت‌گیری نه تنها در رابطه با دیگران که در رابطه با خود نیز مصداق دارد و مذمت شده است. انسانی که خطا کرده است به طور طبیعی به خودسرزنشی مبتلا می‌شود. این سرزنش‌ها از نیرویی درونی به نام وجدان یا نفس لوّامه سرچشمه می‌‌گیرد. انسان خطاکار در این مواقع دو گونه رفتار می‌کندک یا بی‌اعتنا به خطاهای پیشین همچنان مسیر غلط را ادامه می‌دهد، یا از خطای خویش توبه می‌کند و از اعماق وجودش از خدا بخشش می‌طلبد. در این حالت باید به فضل و بخشش خدا امیدوار بود و احساس گناه را تا پایان عمر همراه نداشت و از این طریق خودآزاری نکرد.
* تواضع با دوستان و مراقب از دشمنان
«مهرورزی» از واژ‌ه‌های جذاب در جهان است، چون از رفتاری جاذبه‌دار و طبعی زلال برآمده. محبت و مودت فضیلت متعالی بوده و انسان می‌تواند به آن آراسته شود. بخش مهمی از حسن خلق در مهروزی متجلی می‌شود و کلیدی برای گشودن قلب‌ها و تحکیم رابطه‌هاست. مواجهه و انسان در صورتی مستحکم شده و استمرار می‌یابد که با عطوفت و محبت همراه باشد. با مهربانی می‌توان غم‌ها را زدود و خاطری شاد برای دیگران به ارمغان آورد. سیره حضرت رضا(ع) سرشار از محبت و کرم است که در ادامه می‌توان به نمونه‌هایی از آن‌ها اشاره کرد.
حضرت می‌فرمایند اگر در شخصی پنج چیز نباشد، امیدی به او نیست. سپس آن پنج مورد بیان می‌شود که یکی از آن‌ها عبارت است: «والرصانه فی خلقه؛ و بزرگی و مهربانی در خلق او» [مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۳۹]
در حدیثی که شیخ کلینی در جلد هشتم کتاب کافی روایت کرده، امام هشتم برای یاران خود چهار توصیه می‌کنند: از نزدیک‌شدن به پادشان پرهیز کنید. با دوستان متواضع و مراقب دشمنان باشید و با عموم مردم با ملاطفت و مهربانی برخورد کنید.
برخورد امام رضا(ع) ‌با مخالفان نیز بسیار جالب است. حضرت در ارتباط با اهل کتاب و دیگر مخالفان، اصل مهمی را رعایت می‌کردند و آن مهرورزی و مودت است تا از این راه، دین را به قلب آن‌ها وارد کرده و بذرهای حقیقت را در وجودشان بنشانند.

شخصی به نام اسماعیل‌بن فضل از حضرت ثامن می‌پرسد آیا می‌توان با آن‌ها دشمنی کرد؟ امام می‌فرمایند نه! سپس می‌پرسد اگر دشمنی خدا را اظهار کردند، تکلیف چیست؟ امام می‌فرمایند: نه، مادامی که اقدامی نکرده‌اند با آن‌ها مهربانی کنید. [مجلسی، بحارالانوار، ج۴۸، ص۲۶۴]
نمونه‌های مذکور نشان می‌دهد که سیره و رویه حضرت رضا(ع) اینگونه بوده است که در برخورد با دیگران حسن خلق داشتند و مهربانی پیشه می‌کردند. آن بزرگوار خلقی مرورز، بی‌کینه و ملایم داشتند. مهربانی ایشان در سراسر مدینه و طوس پیچیده بود و هر کسی می‌خواست خلق ملایم و فردی با عطوفت را نشان دهد، به آن امام همام اشاره می‌کرد.

* «تبسم» از مصادیق کار نیک است

از مصادیق کار خیر و نیکی به دیگران، «تبسم» و گشاده‌رویی است. فرض کنید صبح از منزل خارج شده‌اید و در کوچه یا خیابان یا محل کار، فرد یا افرادی را می‌بینید که خنده بر لب ندارند، اخم کرده‌اند و پیشانی در هم کشیده‌اند و عصبانی به نظر می‌رسند. یک بار دیگر عکس این موضوع را فرض کنید و تصور کنید اول صبح با چهره‌هایی بشاش، گشاده و متبسم روبه‌رو می‌شوید. واقعاً کدامیک از این دو وضعیت برای شما خوشایند است و برای فعالیت روزانه به شما نیروی می‌بخشد؟ بر همین اساس که ابراهیم‌بن عباس از یاران وفادار ثامن‌الحجج درباره آن حضرت می‌گوید: هرگز امام رضا(ع) را ندیدم که تبسم نداشته باشند. [صدوق، عیون اخبارالرضا، ج۲، ص۱۸۴]
یکی از کارکردهای سودمند تبسم، شادکردن دیگران است. اگر شخصی عبوس باشد، دیگران را متأثر کرده و ناراحت می‌سازد. در این صورت، رابطه‌ها ضعیف شده و حرف‌ها ناگفته می‌ماند. تبسم موجب ایجاد رابطه محبت‌آمیز میان دوستان می‌شود، در حالی که ترشرویی و رخسار درهم، باعث فاصله گرفتن دوستان از یکدیگر است. خنده‌رویی و بشاش‌بودن به دیگران جرأت می‌بخشد، هراس و نگرانی‌ها را از دل می‌برد و بار سنگین غم را از جان دوستان بر می‌دارد. این موضوع تا آنجا اهمیت دارد که از معصوم نقل شده «لبخند انسان به چهره برادر دینی‌اش، حسنه است». بهره‌مندی از هنر غمزدایی، قلبی مهربان و عاطفه‌ای سرشار می‌طلبد. می‌توان با نگاه یا کلام یا رفتار، دل انسانی غم‌دیده را مسرت بخشید و از این راه خدا را از خودمان خشنود ساخت. پیشوای هشتم شیعیان در این باره می‌فرمایند: هر مسلمانی که با مسلمانی دیدار کند و او را شاد سازد، خداوند وی را خوشحال و مسرور خواهد ساخت. [کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۹۲]
منبع: جلد نخست «سبک زندگی رضوی» (با تلخیص و ویرایش)