پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- عباسی- جنجالی شدن موضوع خانم مجری و کمی قبل تر دو مداح معروف در فضای مجازی و بی اخلاقی ها و فخر فروشی های حال بهم زن متاثر از فاجعه دوقطبی بودن جامعه ما که انسان ها را ازهویت انسانی شان تهی و در حد طرفدار بی منطق دو باشگاه ورزشی تنزل میدهد درس ها و تجربیاتی برای متولیان و دلسوزان فرهنگ جامعه دارد تا بیش از این،این بیمار بد حال را رها نکرده و فکری برای علاج آن داشته باشند، هم این خانم و دو آقای اخیرالذکر و هم رجالی که طی ماههای اخیر چنین گزارشاتی در موردشان چون رعد و برقی زده شد و بعد بدون توضیحی رفتند و...جملگی از خواص جامعه بودند آنها که به «الیت» در جوامع غربی مشهورند و منشاء اثر و البته در مجموعه «تصمیم سازان» چه مستقیم چه با تولید خرده فرهنگ های متاثر از «بودن» و «حضورشان» در جامعه، آن هم جامعه ای که به دلیل ویژگیهای بیمارگونه اش گاهی الگوهایی برای جامعه موثرتر از مسئولین موظف، به اصطلاح از پایین جدول به یکباره خود را به فینال اثرگذاری بالا میکشند تا جائیکه برای جلب آرای مخاطبین آن «ته جدولی» گاهی مدعیان ردیف اول مجبور به ناز خریدن آنها و شاید سلفی گرفتن با آنها میشوند !! بدون توجه به اینکه این بده و بستان ها بر وخامت حال این جامعه بیمار میافزاید.  مقوله مراقبت و پایش فرهنگی را به متولیان عنوان دار یا بی عنوان این امر مهم وامی نهیم و اما بعد :

از منظر مراقبت های امنیتی نسبت به جامعه ای که به حفظ و ارتقاء آن موظیم نباید به اینگونه وقایع بی تفاوت بود که البته این نگرانی با امنیتی کردن همه چیز متفاوت است والا زود انگ "دایی جان ناپلئون "نثارمان میشود و با تعابیر شیکی چون "متوهم توطئه " به کناری زده میشویم و حرفمان نیز به مسلخ برده خواهد شد.

برای اعمال مراقبت از داشته های جامعه اول باید تعاریف نفوذ و اثر گذاری دشمن در جامعه را بشناسیم، در عرف متداول سرویس های اطلاعاتی جدای از منابع " دوبل " که محل بحثش در اینجا نیست نفوذی ها به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:

نفوذی جلبی 

نفوذی رخنه ای 

«نفوذی جلبی» یعنی کسی که در جامعه هدف دارای دسترسی و اثر گذاری مورد توجه بوده و با به خدمت گرفتن پنهانی آن میتوان به اهداف مورد نظر دست یافت. این نفوذی ها بسته به نقاط ضعف و علاقمندی هایی که دارند طی عملیات زمانبری دز مسیر شناسایی، آماده گری واستخدام قرار میگیرند که نقش عناصر ناشناخته و لو نرفته حریف در اجرای این مراحل از نشان، آماده گری و استخدام  بسیار مهم و تعیین کننده است در اکثر موارد این عناصر پس از اجرای موفق عملیات صحنه را ترک مینمایند تا کمتر شناخته و زیر ضرب قرار گیرند و برای عملیات بعدی مترصد بمانند و این منابع پس از تسلیم و تمکین به پیشنهاد حریف (چه قهریه و چه با تطمیع) بعنوان نفوذی جلبی سرویس اطلاعاتی حریف فعال میشوند و چه بسا تا آخر عمر نیز هیچگاه ماهیت واقعی آنها افشا نشود، پس جلب همکاری از عناصر خوش سابقه و مورد تایید به مراتب ارزشمندتر است.

«نفوذی رخنه ای» یعنی کسی از وابستگان به سرویس اطلاعاتی حریف که ضمن آموزش و توجیه کامل قبلی روش های رخنه را به منظور کسب اطمینان های لازم و ورود به اهداف به اجرا در میاورد و با قرار گرفتن در مناصب و موقعیت های دارای دسترسی به انجام ماموریت های مورد نظر حریف مشغول میشود، در نمونه های موفق اینگونه از «الی کهن» بعنوان یکی از مهمترین آنها که توسط «موساد» به درون کشورهای عربی نفوذ داده شده بود و حتی پس از کشف توسط سرویس مخابرات سوریه حافظ اسد رئیس جمهور وقت به هیچ وجه حاضر به باور آن نبود نام میبرند!

منابع نفوذی از هرنوع برای رشد و تعمیق دسترسی ها نیاز به هادیان عملیات زبده دارند تا ضمن تامین حفاظت ایشان نهایت استفاده را از آنها در اهداف مورد نظر به عمل آورند.

مسئله مهم در هدایت منابع نفوذی «ارتباطات» است که با شزایط فعلی جهانی بسیار سهل و راحت تر از قبل شده و در زمان های جنگ و صلح دیگر محدودیتی ندارد و البته قرار گرفتن سرویس های اطلاعاتی در مسیر ارتباطات یکی از کمینگاه های مناسب برای شناسایی مامورین حریف است حال چه ارتباطات حضوری باشد چه با استفاده از فضای مجازی یا ابزار ویژه تبادل پیام.

بحث ما ورود به این مسائل نبود اما جهت تقریب به ذهن و زمینه سازی به بحث اصلی شاید اجتناب ناپذیر!

گاهی اطلاع از ماهیت یک نفوذی دشمن بخصوص اگر جلبی باشد آنقدر برایمان سخت و غیر قابل باور مینماید که حتی ورود به عملیات افشاء و خنثی سازی شاید به تعارضاتی در داخل جبهه خودی منجرگردد بخصوص اگر آسیب پذیری های متاثر از دوقطبی سازی افراطی که در فراز اول تقدیم شد را نیز در جامعه شاهدباشیم که کار صد البته سخت تر میشود. مثلا در کشف عوامل نفوذی در قتل های زنجیره ای و کشف رد عمیق نفوذ دشمن باور ان برای برخی سخت بود و دربرابر ان مقاومت می کردند وان را به انگیزه مذهبی و یا اقدامات خودسرانه تعبیرمی کردند. 

نتیجه گیری:

باور داشته باشیم که جامعه و کشور ما هدف جدی دشمن برای انهدام است و نفوذ موثرترین حربه آنها بوده و خواهد بود.

نفوذی ها دارای انیفورم و علائم هشدار دهنده نیستند و داخل جامعه و خیلی نزدیک به ما در فعالیت هستند چه با سابقه تدین و انقلابی و چه با غیر آن، باید فرهنگ باور و شناسایی ایشان در جامعه تبیین و ارتقاء یابد.

تحزب افراطی، دو قطبی سازیهای کور و کر کننده از جدی ترین سپرهای محافظتی نفوذیها میتواند باشد.

تاثیر پذیری از شایعات، رواج فرهنگ رسانه ای «زرد» و بی بصیرتی سم مهلکی است که دشمن در ذائقه جامعه ما وارد کرده است.

بی تفاوتی به وحدت ملی و عوامل افتخار آفرین ملی و اعتقادی و منزوی شدن مردم در اتفاقات از ترفندهای موثر دشمن بوده و هست.

و از همه مهمتر صحبت صادقانه مسئولین با مردم و پرهیز از مخفیکاری از موثر ترین عوامل ارتقاء توان ملی در این مبارزه بی امان خواهد بود.

حال با تو ضیحات فوق یکبار دیگر به همین رخداد های اخیر مروری مجدد کنید.آیا تحلیلی واقعی تر بدست نیاوردید ؟ 

مراقب "نامدار"ان باشید!