اعتدال انقلابی و اعتدال سازشکارانه
باید این دوگونه اعتدال را شناسایی کرد و در مجامع مختلفی این بحث را بیان کرد و شاخصهای هر یک را مشخص کرد، مبادا که مبهمگویی و کلیگویی موجب شود تا ذیل شعار اعتدال از مواضع دینی و عقلانی فاصله بگیریم و بهانهای هم به دست دشمنان خود بدهیم که از آن سوءاستفاده کنند.
حجتالاسلام ذوعلم استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نوشت:
ما وقتی که درباره اعتدال صحبت میکنیم باید از دو نوع اعتدال بحث کنیم و در واقع تعریف هر یک را مشخص کنیم چون گاهی در مباحث مختلف این دو نوع اعتدال روی هم خلط میشوند و این اتفاق نتایج نادرستی را برای مخاطب ایجاد میکند. یک نوع آن اعتدال انقلابی است و دیگری اعتدال سازش کارانه است. این موضوع که اعتدال امر درستی است و ما باید دائماً از افراط و تفریط پرهیز داشته باشیم، یک مساله عقلانی است؛ در حدیثی هم که از حضرت علی (ع) در نهج البلاغه نقل شده است به این موضوع اشاره شده که جاهل یا طرف افراط را میگیرد یا اینکه تفریط میکند و از مسیر اعتدال خارج میشود. بنابراین مسیر اعتدال مسیری است که مقتضای عقلانیت است و در اسلام نیز بر این اعتدال تاکید شده است و قطعاً ما میتوانیم بگوییم که حضرت علی (ع) مظهر اعتدال هستند و در دوره معاصر ما حضرت امام خمینی (ره) هم مظهر اعتدال بودند و اعتدالی که این بزرگان داشتند اعتدالی مبتنی بر اسلام و باورهای قرآنی است در حقیقت این اعتدال به این معناست که دوست و دشمن آنچه را که حق است دنبال کنیم و مراقب باشیم که در حق دوستان و دشمنان اجحاف و تعدی صورت نگیرد ولی در آنجایی که دشمن به ما تجاوز میکند و ما را فریب میدهد و به عهد و پیمان خود پایبند نیست، آنجا آن آیه قرآن کریم که خداوند میفرمایند: «فَمَن اعتدَی عَلَیکم فَاعتَدُوا علیه بمثلِ ما اعتدی علیکم» برای ما معیار است و در مواجهه با دوستان باید جانب محبت و مدارا را رعایت کنیم.
در دوران انقلاب اسلامی هم امام خمینی (ره) در مبارزه با رژیم پهلوی سختترین مواضع را اتخاذ میکردند و در همان زمان هم گرایشهای سازشکارانهای بود که به حضرت امام توصیه میکردند که با رژیم پهلوی خیلی تند برخورد نکنید و موافقت کنید که رژیم پهلوی باقی بماند و به یک سری اصلاحات ظاهری اکتفا شود و حضرت امام به هیچوجه قبول نمیکردند. در حقیقت انقلاب اسلامی همان اعتدال انقلابی را ظهور داد و در مواجهه با دشمن و لحن مواجهه با دشمن هم ما میتوانیم از شهید بهشتی یاد کنیم که سریعاً خطاب به آمریکا گفت: ای آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر و شعار مرگ بر آمریکا را نیز در واقع بهشتی تأیید کرد و خود ایشان ادبیاتشان با دشمن ادبیاتی بسیار قاطع بود. باید به این نکته اشاره کرد که ما نباید به بهانه اعتدال دچار انفعال و یا سازشکاری شویم چون این اعتدال سازشکارانه خواهد بود.
متاسفانه در این 4 سالی که شعار اعتدال مطرح شده است تعریف دقیقی از شاخصهای اعتدال انقلابی ارائه نشده است ولی برای ما آنچیزی که اصل و مبنای نظری انقلاب اسلامی است، اندیشه حضرت امام است که ایشان هم در ادبیاتشان و در جهتگیری سیاسی خود مصادیق اعتدال را برای ما نشان دادند و به همه گفتند که انقلابی بودن از مسیر اعتدال جدا نیست. باید این دوگونه اعتدال را شناسایی کرد و در مجامع مختلفی این بحث را بیان کرد و شاخصهای هر یک را مشخص کرد، مبادا که مبهمگویی و کلیگویی موجب شود تا ذیل شعار اعتدال از مواضع دینی و عقلانی فاصله بگیریم و بهانهای هم به دست دشمنان خود بدهیم که از آن سوءاستفاده کنند.
گاهی هم صحبت از لحن مبارزه با دنیا مطرح میشود که به بهانه اعتدال توصیه میشود که با دنیا به نرمی سخن بگوییم و از ادبیات تند پرهیز کنیم که در این خصوص هم باید این مساله مطرح شود که مواجهه ما با دوست و دشمن کاملاً متفاوت است. ما در مواجهه با دشمن نباید به هیچوجه دچار سازش و انفعال شویم و باید همانگونه که آنها از خود شدت عمل نشان میدهند ما نیز باید مقابل آنها ایستادگی کنیم. ما با استقامت و ایستادگی در برابر دشمن میتوانیم زمینههای اقتصاد را برای خود فراهم کنیم. از طرف دیگر در مواجهه با دوستان باید با نرمی سخن بگوییم ولی میبینیم گاهی خلاف این عمل میشود، بعضی از مسوولان سیاسی در مواجهه با منتقدان خود و کسانی که به آنان رأی ندادند و به آنها انتقاد دارند، بسیار درشت سخن می گویند و از هیچ چیز پرهیز نمیکنند ولی در مواجهه با دشمن توصیه به نرمی میکنند که این ضد آن مسیری است که حضرت امام برای ما ترسیم کرده است. ما باید مواظب باشیم که مسیر درست را نشان دهیم تا تاریخ دچار تحریف نشود.
ارسال نظر