ناگفته های خواننده جنجالی!/عکس
آرام و سربهزیر به نظر میرسد اما یک ساعت که از همنشینی با او بگذرد، میتوان فهمید آنقدرها هم ساکت و آرام نیست!
آرام و سربهزیر به نظر میرسد اما یک ساعت که از همنشینی با او بگذرد، میتوان فهمید آنقدرها هم ساکت و آرام نیست! عصر یک روز بهاری «سینا شعبانخانی» همراه با مدیر برنامههایش به دفتر ما آمد و با هم از گذشته و آینده حرف زدیم.
فکر میکنم سال سوم راهنمایی بودم. یکی از بستگانمان -که نوازنده ارکستر سمفونیک تهران بود- در خانهشان یک پیانو داشت که برای من خیلی جالب بود و همان پیانو را از او خریدیم. با اینکه سازهای دیگری وجود داشت که هم یادگیریشان راحتتر بود و هم قابلحمل بودند، اما من از پیانو و صدایش خوشم آمده بود و تصمیم گرفتم نواختنش را یاد بگیرم. قبل از آن، من فقط شنوندهی موسیقی بودم و هیچ فعالیت موسیقایی نداشتم. بعد از خرید آن پیانو، 4 یا 5 سال فقط نوازندگی میکردم. استادم با من سبک کلاسیک کار میکرد. اما همان اوایل، این سبک برایم خستهکننده شده بود. پیانو زدن را یاد گرفته بودم و دوست داشتم آهنگهایی که شنیدهام را بنوازم و با آن بخوانم. لابهلای همین نواختنها و خواندنها، به این علاقهمند شدم که خودم آهنگ جدیدی بسازم و روی آن بخوانم.
در کودکی رویای خوانندگی نداشتی؟ اینکه مثلاً بُرس در دست بگیری و جلوی آینه بخوانی!
در آن حد نه! ولی آهنگهایی که میشنیدم و دوست داشتم را میخواندم و ضبط میکردم و لذت میبردم! (خنده)
میدانم که به استاد «ایرج» خیلی علاقه داری. این مسئله هم تأثیری در خواننده شدنت داشت؟
در اینکه به سمت خوانندگی بیایم، تأثیری نداشت؛ اما در روند کاریام چرا. مثلاً در تغییر روند کاری و استفاده از تکنیکهای خوانندگی. هم جنس صدای زیبای ایشان و هم تکنیکها و تحریرهای فوقالعادهشان همیشه مورد توجه من بوده و سعی کردهام اینها را با آنچه خودم در ذهن داشتهام، ترکیب کنم.
اولین قطعهات را چه زمانی منتشر کردی؟
سال 90 قبل از رفتن به خدمت سربازی، قطعهای به نام «بدون تو تنهام» و بعدها قطعه دیگری به نام «کابوس تنهایی» منتشر کردم که تنظیمهایشان از خودم بود. دوست داشتم این کارها را بخوانم و پخش کنم و البته بازخورد خاصی هم از آنها نگرفتم! دوستان و اطرافیانم ایراداتی به کار میگرفتند که مربوط به تنظیم و میکس بود. در نتیجه، تصمیم گرفتم سراغ یک تنظیمکننده بروم و خودم بیشتر تمرکزم را روی خوانندگی بگذارم. آن موقع از یک آهنگ ششوهشت سامان جلیلی خوشم آمده بود که در انتهای آن اسم «حامد برادران» به عنوان تنظیمکننده معرفی شده بود. تصمیم گرفتم برای همکاری، سراغ حامد بروم و بعد از آن قطعاتم را با تنظیم او منتشر کنم.
«جادوی خاص» چندمین همکاریات با حامد برادران بود؟
چهارمین کارمان بود. اولین همکاریمان قطعهای به نام «ملکبانو» بود که برای فوت مادربزرگم خواندم. بعد قطعه «وای که دلم» که استایل ترکی داشت و پس از آن «تنگ غروب» را ساختیم و منتشر کردیم که اتفاق خاصی برایشان نیفتاد. مهرماه سال 91 یا 92 «جادوی خاص» را منتشر کردیم و بعد از 4-5 ماه بازخوردهای خوبی از آن دریافت کردیم.
با این کار حس کردی معروف شدهای؟
راستش تقریباً یک سال بعد فهمیدم چه خبر است!
بعد از «جادوی خاص» کدام کارها را ساختید و چه بازخوردی داشت؟
پس از مدتی، «اگه نباشی» را منتشر کردیم که زیاد موفق نبود. اما بعد از آن «چشمای مست» و «تب چشمات» بود که خیلی شنیده شدند و بازخوردهایشان عالی بود.
«جادوی خاص» با چند ورژن منتشر شده؟
سه ورژن. یک ورژن را قبلاً خودم تنظیم کرده بودم که اصلاً شنیده نشد. بعدها حامد آن را شنید و از آن خوشش آمد و تنظیم جدیدی روی آن انجام داد که خیلی موفق بود. بعد از یک سال هم «مهران عباسی» از من خواست وکال را در اختیارش قرار دهم تا کار را ریمیکس کند.
نسخه دیگری از آن هم نوروز امسال در برنامه احسان علیخانی پخش شد.
بله، زحمت آن را «امیر علیزاده» کشید و نسخه متفاوتی هم بود و مورد استقبال واقع شد. البته تنظیم دیگری از این کار هم روی استیج اجرا خواهد شد!
مدتی قبل در اینجا قطعات هیت پس از انقلاب را بررسی میکردیم. بخش عمدهای از این قطعات متعلق به دهههای 70 و 80 بودند و در سالهای اخیر قطعات هیت کمتری داشتهایم. به نظرت دلیلش چیست؟
به نظر من دلیل اصلیاش این است که در سالهای اخیر، موسیقی ما در حال پوست انداختن و در واقع در دورهی گذار است. سبک شعرها و موسیقیها، سلیقهی مردم و حتی موزیسینها در حال تغییر است و شاید کسی هم نداند بعد از این دورهی گذار، چه فضایی بر موسیقی حاکم خواهد شد. گاهی این نکته عنوان میشود که موسیقی ما ضعیف شده. من با این حرف موافق نیستم و به نظرم همان پوستاندازیای که گفتم باعث بروز برخی تغییرات شده است. در گذشته هم این مسأله اتفاق افتاده؛ مثلاً زمانی فضای موسیقی قمرالملوک وزیری یا تاج اصفهانی حاکم بود اما بعدها فضا پاپیولارتر شد.
آن موقع که این قطعه به موفقیت رسید، دلیلش را نمیدانستم و هنوز هم نمیدانم! فقط این را میدانم که آن موفقیت باعث شد بعد از آن حساسیت و وسواس بیشتری روی قطعات داشته باشم. بعضیها لطف دارند و میگویند صدایت خوب است و باعث استقبال از کارها میشود. من این را قبول ندارم. چون خیلی افراد دیگر هستند که حتی شغلشان خوانندگی نیست، اما صدای بسیار بهتری دارند. پس فقط صدا ملاک نیست. موقعیت زمانی انتشار، شعر، ملودی، تنظیم و بهطور کلی، فضای کار در موفقیت آن تأثیر دارد. البته به نظرم شانس هم مقداری دخیل است.
در مورد «جادوی خاص» تنظیم، میکس و مسترینگ حامد برادران خیلی موثر بود. به نظرم شاید شعر و ملودی هم خوب بود ولی اگر یک تنظیم معمولی روی آن قرار میگرفت که مناسب صدای من نبود، مسلماً نتیجهای حاصل نمیشد. به نظر من تنظیمهای حامد فضای گرم و تازهای دارد و کمتر کسی در آن فضا کار کرده است. این فضا با سبک و صدای من همخوانی دارد.
بعد از این قطعه هم بیشتر همکاریهایی که با هم داشتید، خوب نتیجه داد. مدل همکاریتان چطور است که نتیجهاش این میشود؟
مدل همکاری ما، اشتراکی است. البته نمیدانم، شاید در مورد بقیه خوانندههایی که حامد با آنها کار کرده هم همینطور باشد. وقتی قرار است کاری تنظیم شود، من خیلی وسواس به خرج میدهم و برعکس، حامد خیلی حسی و بدون وسواس عمل میکند و در عین حال، باهوش و دقیق است. ترکیب این ویژگیها باعث میشود کار بهتر جلو برود. حامد از من میخواهد ایدههایم در مورد تنظیم را بگویم و من هم سعی میکنم تا جایی که حق دارم، نظرم را بگویم و زیاد وارد حیطه تخصصی او نشوم. این مدل همکاری برایمان دلچسب است.
این وسواسی که گفتی برای انتشار کارهای جدید در تو به وجود آمده، خوب است یا بد؟
هم خوب است و هم بد. خوب است به این دلیل که به خودم اجازه نمیدهم هر آهنگی بخوانم. بد است به این دلیل که هم انتخاب برایم سخت شده و هم اینکه وسواس زیاد، گاهی باعث میشود ریسک کردن را تجربه نکنم. در حالی که لازم است گاهی ریسک کنیم، شاید به ریسکش بیارزد و کار موفق شود.
کاری بوده که در آن از این ریسکها کرده باشی؟
بله. «اگه نباشی» و «آخر کار خودتو کردی» از این کارها بودند که آنطور که باید شنیده نشدند. همینطور «من بی تو» که اشتباه کردم و ترجیعبندش را عوض کردم، در حالی که حامد با این کار موافق نبود. اما برای «چشمای مست» خیلی فکر کردیم و موفق هم شد.
بهمنماه 94 آخرین قطعهی تو منتشر شد و درست در روزهایی که کارَت گل کرده بود، روند انتشار آثارت متوقف شد. دلیل این مسأله چه بود؟
آن روزها آلبومی داشتم که بعد از انتشار قطعه «همخونه» قصد داشتیم آن را منتشر کنیم. اما حس کردیم آلبوم آنطور که باید نیست و تصمیم گرفتیم بعضی قطعات را حذف کنیم و در برخی هم تغییراتی ایجاد کنیم. این اولین دلیل آن توقف بود. از طرفی تصمیم گرفتیم همزمان با اعمال این تغییرات، روال اداری را هم پیگیری کنیم که در زمان صرفهجویی شود؛ اما در این بخش به مشکل خوردیم و این دلیل دوم بود.
چرا این روال طولانی شد؟
این اولینباری بود که من برای اخذ مجوز اقدام میکردم و به همین دلیل، بررسیها بیشتر طول کشید. شوراهای مربوط به اخذ مجوز از افراد و مراجع مختلفی تشکیل شدهاند که ممکن است در مورد یک خواننده و آثارش با یکدیگر همنظر نباشند و این باعث طولانی شدن پروسه خواهد شد. اما بههرحال مساعدت کردند و خدا را شکر بالاخره مجوز فعالیتم صادر شد.
چه کار خارج از چارچوبی انجام داده بودی؟
من نه ویدئوکلیپ داشتم و نه همکاریای با افراد یا شبکههای غیرمجاز انجام داده بودم. اما تکآهنگهایی که منتشر کردم، در سایتهایی قرار گرفت که قانونی و مورد تأیید نبودند. این نکته باعث ایجاد حساسیت شد که البته خدا را شکر، به مرور مسئله حل شد. اما به کسانی که قصد دارند کارشان را به صورت جدی و حرفهای شروع کنند، توصیه میکنم از همان روز اول، همهچیز را با مجوز و طبق روال انجام بدهند تا بعدها به مشکل نخورند. من هم اگر آگاهی بیشتری داشتم، نمیگذاشتم کار به این شکل پیش برود. البته در آن زمان این قانون که برای هر تکآهنگ مجوز اخذ شود، وجود نداشت.
در آستانه برگزاری جشنواره موسیقی فجر سال گذشته، نامت به عنوان یکی از گزینههای اجرا در بخش پاپ این جشنواره مطرح شد. اصلاً صحبتی در این زمینه شده بود یا کل ماجرا شایعه بود؟
نه شایعه نبود. اولش به صورت قطعی چیزی به ما گفته نشد و فقط در این حد بود که فلان تاریخ برای شما در نظر گرفته شده و به زودی مشخص خواهد شد. اما وقتی به برگزاری جشنواره نزدیک شدیم، گفتند که قطعاً در این جشنواره حضور خواهم داشت. کمی بعد عنوان شد که امسال امکان حضور در جشنواره را ندارم و انشاءالله در دوره بعدی و پس از اخذ مجوز این اتفاق خواهد افتاد.
حالا که مجاز شدی، چه حس و حالی داری؟
حس و حالم خیلی خفن است! (خنده). راستش هنوز هم در شوک هستم.
چهطور از مجاز شدنت باخبر شدی؟
با کامبیز طاهری (مدیر برنامههایم) و یکی از دوستان در کافهای قرار داشتیم. منتظر بودم که جواب ماجرا را بشنوم و اگر منفی بود، کافه را به هم بریزم! (خنده) اما خدا را شکر آن خبر خوب را شنیدم و احساساتی شدم. هنوز از خوشحالی آن روز سرحال هستم.
و حالا در آغاز فعالیت رسمی، چه برنامهای داری؟
اول باید غیبتی که داشتم را جبران کنم و با انتشار آثار خوب، پاسخ مخاطبینی که در این مدت پشتم را خالی نکردند، بدهم. این عزیزان سرمایههای معنوی من هستند و خودم را مدیونشان میدانم. در روزهایی که اجازه کار نداشتم و خیلی از این بابت ناراحت بودم، کامنتها و پیامهایشان در من انگیزه ایجاد میکرد که صبرم را بیشتر کنم. حالا نوبت من است که در حد توانم و با تنها کاری که بلدم یعنی موسیقی، تا حدی این لطف را جبران کنم. دو قطعه به نامهای «من بیقرارم» و «عمداً» تا کنون پخش شدهاند و چندین قطعه دیگر هم آماده انتشار دارم که بهترینهایشان را منتشر خواهم کرد. در این زمینه، برنامهی مدون و مشخصی داریم که طبق آن عمل خواهیم کرد.
قصد انتشار آلبوم نداری؟
آلبومم آماده انتشار است و به زودی در مورد آن تصمیمگیری خواهیم کرد. اما احتمالاً بعد از ماه مبارک رمضان اگر خدا بخواهد منتشر میشود.
کنسرت چهطور؟
بعد از مشخص شدن زمان انتشار آلبوم، بلافاصله برای کنسرتها برنامهریزی میکنیم که زمان آن قطعاً بعد از عید فطر خواهد بود. قراردادهایی برای چند شهرستان بسته شده است. کنسرتهای تهران هم به تهیهکنندگی آقای «شاهین ترابی» برگزار خواهد شد.
این مسأله کاملاً درست است و این شباهت وجود دارد. البته این چیزی نیست که در اختیار من باشد. کما اینکه خوانندههای دیگری هم داشته و داریم که صدایشان شبیه به خوانندهی دیگری بوده و من این را نکتهی بدی نمیدانم. زمانی که احسان خواجهامیری آغاز به کار کرد، خیلیها فضای کاریاش را نزدیک به محمد اصفهانی میدانستند. به هر حال وقتی خوانندهای وارد عرصه میشود، از آنجاییکه مردم ذهنیت خاصی نسبت به او ندارند، ممکن است کارهایش را شبیه به خواننده دیگری بدانند. این به هوشمندی و توانمندی آن خواننده برمیگردد که بتواند آن فضا را تکمیل یا بهروز کند تا نامش زیر سایه خواننده دیگری نباشد. درست مثل احسان خواجهامیری که امروز کسی نمیتواند بگوید شبیه فلانی است.
اما اگر در فضای کاری من هم این شباهت احساس شود، شاید به این دلیل است که من هم آن فضا را دوست دارم. هرچند به نظرم خط کاری و استایل من و احسان متفاوت است و جدا از این، احسان خواننده بسیار توانمند و باتجربهتری است.
از این نگاه ناراحت نمیشوی؟
نه، اتفاقاً خیلی هم خوشحالم میشوم. احسان خوانندهی مورد علاقهی من است و این برایم خیلی خوشحالکننده است که با این خواننده بزرگ مقایسه شوم.
غیر از احسان خواجهامیری، کار کدام خوانندهها را دوست داری؟
رضا صادقی و محمد علیزاده را هم دوست دارم. اما احسان خواجهامیری خوانندهای بود که من از ابتدا طرفدارش بودم.
برخی معتقدند بعد از موفقیت «جادوی خاص»، تو سعی کردی همان فضا را دنبال کنی و شاید به نوعی خودت را تکرار کنی. با این موافقی؟
زیاد موافق نیستم. چون خودم هم به این آگاهم که خواننده نباید خودش را به خط کاری خاصی محدود کند و تکراری شود. البته شاید این برایم خوشایند باشد که این استایل از ترنس را به نام خودم جا بیندازم، اما به نظرم انرژی گذاشتن روی چنین چیزی زیاد عقلانی نیست. چون استایلهای نوینتری هم در ترنس داریم. معتقدم کار باید زایندهی یک اتفاق خوب باشد؛ حالا سبک و فضایش هر چه که میخواهد باشد. ترنس، ششوهشت یا اسلو، فرقی نمیکند. این نگاه کلی من است.
اما صد در صد گاهی دوست دارم به آن فضایی که از من مورد توجه قرار گرفته و مخاطب آن را پسندیده، دوباره اشاره کنم. مثلاً در «من بیقرارم» آگاهانه این کار را انجام دادیم. چون میخواستم قطعهای که بعد از مدتها از من منتشر میشود، تداعیکنندهی آثار موفق قبلی باشد. اما اصلاً قرار نیست همیشه در همین فضا بمانم.
عوامل آلبومی که آماده انتشار داری چه کسانی هستند؟
مدیریت تولید آلبوم را «حامد برادران» بر عهده دارد و بیشتر تنظیمها را هم انجام داده است. هومن نامداری، معین راهبر و نیمان غفاری سایر تنظیمکنندگان آلبوم هستند. یک ملودی از «امیرعباس حسنزاده» دارم و بقیه را خودم ساختهام. در بخش ترانه هم علاوه بر سرودههای خودم، ترانههایی از عاطفه حبیبی، نرگس جعفری، حدیث دهقان، مهرزاد امیرخانی و فرهاد جهانی را خواهید شنید.
پس در کارهای جدید بیشتر از ساختههای دیگران استفاده میکنی.
من اصراری به اینکه ساختههای خودم را بخوانم ندارم و قبلاً هم با دیگران کار کردهام. اگر شعر یا ملودی خوبی باشد، حتماً میخوانم. اما چیزی که به آن اصرار دارم، مدیریت خودم روی ملودی است. دوست دارم کار برای خودم دلچسب باشد و معتقدم چیزی که به دل خودم ننشیند، قطعاً روی مخاطب هم تأثیر نخواهد گذاشت. طبیعتاً وقتی خودم مینویسم و میسازم، میدانم که چه میخواهم.
تو ترانهسرا و آهنگساز هستی و در مارکت شناختهشده هم هستی، اما همکاریهای زیادی در این زمینه با دیگران نداشتهای. با اینکه انتظار میرفت حالا که نمیتوانی مثل بقیه از کنسرت درآمد داشته باشی، از این راه کسب درآمد کنی. دلیلش چه بوده؟
البته همکاریهایی با محمد علیزاده، پیام صالحی، میثم ابراهیمی، مصطفی پاشایی و... داشتهام. اما درست است؛ تعدادشان چندان زیاد نبوده است. دلیلش هم این است که من فروختنِ ملودی را به عنوان شغل دوست ندارم. نمیخواهم به عنوان آهنگساز در مارکت موسیقی شناخته شوم. من خوانندگی را دوست دارم.
شاید هم از نظر مالی تأمین بودی و دغدغهی اینچنینی نداشتی.
من کلاً آدم قانعی هستم! (خنده)
ارکسترت را تشکیل دادهای؟
بله، حدود یک سال است که این کار را کردهام. «امیر علیزاده» که موزیسین باسابقهای است و نیاز به معرفی ندارد، رهبری ارکستر من را بر عهده دارد. سعید عباسی، مرتضی کوراوقلی، عظیم روحانی، علی قاسمی، هادی جداری و محمدعلی نصری بدنه اصلی ارکستر را تشکیل میدهند و ممکن است تا زمان اولین اجرا، بنا به تشخیص امیر علیزاده تغییراتی در گروه ایجاد شود و افرادی اضافه شوند.
حضور نوازندگان مشترک با ارکستر سابق محمد علیزاده در گروهت، اتفاقی بوده؟
این ارکستر به انتخاب امیر علیزاده شکل گرفته و طبیعی است افرادی که قبلاً با آنها کار کرده را برای همکاری انتخاب کند. البته همه دوستان زمانی با ما وارد همکاری شدند که در ارکستر دیگری حضور نداشتند و در واقع جدا شده بودند.
حضورت در ویژهبرنامه سال تحویل «سهستاره» چطور رقم خورد؟
خیلی اتفاقی در جلسهای که ربطی هم به ما نداشت، با آقای «عباس اختری» کارگردان این برنامه آشنا شده و به هم معرفی شدیم. ایشان گفتند که با احسان علیخانی صحبت میکنند تا با هم همکاری داشته باشیم. مدتی بعد جلسهای با احسان علیخانی داشتیم و قرار شد که به ما خبر بدهند. در روزهای نزدیک با ما عید تماس گرفته شد و گفتند که حضور من قطعی شده است. تصمیم گرفتیم «جادوی خاص» و «چشمای مست» را با تنظیم جدیدی در این برنامه اجرا کنیم که زحمتش را امیر علیزاده کشید و بازخورد خیلی خوبی هم داشت.
حضور در «دورهمی» چطور بود؟
خیلی خوب بود. در آن برنامه، حدود 20 ثانیه از یک قطعه آوازی را به صورت زنده خواندم. من خیلی به موسیقی سنتی علاقه دارم. از آنجایی که مخاطبین با این وجه سینا شعبانخانی آشنا نبودند، بازخورد جالبی داشت.
کدام خوانندگان موسیقی سنتی ایران را دوست داری؟
بیش از همه به استاد ایرج علاقه دارم. استاد شجریان، همایون شجریان و مرحوم بنان را هم دوست دارم.
چطور تو در برنامه «دورهمی» مهران مدیری و «سهستاره» احسان علیخانی حضور پیدا کردی، اما همچنان مجوز فعالیت رسمی نداشتی؟
راستش خودم هم درست نمیدانم چرا! به طور کلی سیاستهای وزارت ارشاد و صداوسیما در این مسئله با هم متفاوت است. اما اگر وزارت ارشاد به صورت جدی مخالف بود، شاید صداوسیما هم رغبتی برای دعوت من به خرج نمیداد. از طرفی من کار خاصی نکرده بودم و پیشینهی مشکلداری نداشتم که از حضورم در تلویزیون ممانعت شود.
از آثاری که سال گذشته منتشر شدند، کدام مورد پسندت بود؟
من قطعه «عشقم این روزا» از محمد علیزاده و تکآهنگهایی که حامد همایون قبل از آلبومش منتشر کرد را دوست داشتم.
نظرت درباره حامد همایون که چهره جدید موسیقی پاپ در سال گذشته بوده، چیست؟
خواننده باهوشی است و آگاهانه عمل کرده. به نظرم لحن و جنس صدایش و واژههایی که در ترانههایش به کار میرود، عامل موفقیتش بوده است.
اگر قرار باشد در پوستاندازی موسیقی پاپ چهرههای جدیدی به جریان اصلی وارد شوند، تو یکی از کسانی هستی که این شانس را داری. فکر میکنی جای کدام خواننده را در مارکت پاپ بگیری؟
اصلاً قرار نیست من جایگزین کسی شوم و ابداً چنین قصد و تفکری ندارم. اما فکر میکنم طیف مخاطبینی که به سمت کارهای من جذب میشوند با توجه به صدا و سبک و سیاق کاریام با طیف هواداران خوانندگانی نظیر احسان خواجهامیری و محمد علیزاده مشترک باشد.
از حس و حال روزهایی که اجازه فعالیت نداشتی بگو.
خیلی روزهای تلخ و ناراحتکنندهای بود. همهاش در این فکر بودم که آخرش چه میشود! یک حس سردرگمی همیشه همراهم بود.
به اینکه شاید هیچوقت مجوز نگیری هم فکر کردی؟!
بله، مگر میشد فکر نکرد؟ با خودم فکر میکردم اگر به هر دلیلی نشد، مجبورم به اجراهای خصوصی بسنده کنم. چون من واقعاً فقط همین کار را دوست دارم و همین را هم بلدم.
در سال 95، چند نفر از خوانندههایی که ممنوعالفعالیت بودند، به عرصه رسمی وارد شده و روی صحنه رفتند. وقتی خبر مجاز شدن آنها را میشنیدی چه حسی داشتی؟
اصلاً یک وقت به این فکر نکنید که دلم میخواست آنها را بکُشم! (خنده) اما راستش را بخواهید واقعاً حسودیام میشد. از طرفی برایم خوشحالکننده بود، چون این نوید را میداد که به زودی نوبت من هم خواهد شد. از سویی به خودم میگفتم مگر من چه کار کردهام که باید اینقدر سختی بکشم. وقتی به کنسرت دوستانم میرفتم هم باز همین حس و حال را داشتم. اما به هر حال خدا این طور خواسته بود و خدا را شکر که آن روزها تمام شد.
از میان خوانندگانی که به کنسرتشان رفتهای، اجرای کدام را بیشتر میپسندی؟
امید حاجیلی و محمد علیزاده.
دو خوانندهای که نام بردی، هر دو از جملهی موفقترین خوانندگان پاپ یکی دو سال اخیر در زمینه برگزاری کنسرت بودهاند. با توجه به اینکه اجرای آنها را دیدهای، به نظرت دلیل موفقیت آنها و استقبال مردم از اجراهایشان چیست؟
علاوه بر موسیقیِ خیلی خوبشان که مورد پسند مردم است، طبیعتاً اجراهای بسیار خوبی روی استیج دارند که باعث رضایت مردم میشود. تفاوتشان این است که به نظرم در کنسرت امید، آنچه میبینیم در لحظه رخ میدهد اما محمد علیزاده برای اجرایش با برنامه و تفکر قبلی روی صحنه میرود. در پایان اجرای هر دو نفر، مخاطب این رغبت را دارد که بار دیگر به تماشای اجرای آن خواننده و گروهش بنشیند.
با توجه به این مسأله، برای اجراهای خودت برنامهای داری؟
بله، قطعاً. در خصوص موارد مختلفی از فن بیان و ارتباط با مردم گرفته تا فضای آهنگها و سورپرایزها برنامهریزی کردهایم.
اینکه مدتی حضور کمرنگی داشتی، روی تعداد مخاطبین و به طور کلی جایگاهت در بازار موسیقی تأثیری داشت؟
قطعاً تأثیر گذاشته است. ما وارد مسیری شدیم که ناخواسته خیلی طولانی شد. بعضیها میگویند مخاطبِ امروز، بیوفا است. من این را قبول ندارم. مخاطب میخواهد موسیقی گوش کند. اینکه من نتوانم به هر دلیلی، اثری به گوش مخاطب برسانم، تقصیرش به عهده من و شرایط است. با این حال من مخاطب باوفایی دارم؛ با اینکه حضور پررنگی نداشتم اما فراموشم نکردند و هر روز از انرژی مثبت و دلگرمیهایشان بهرهمند بودم و این خیلی با ارزش است.
حرف آخر؟
در این مدت خیلی غصه خوردم و سختی کشیدم ولی به قول دوست خوبم مهدی یغمایی، «ناامیدی ممنوع»! اتفاقهای خوب وقتی میافتد که اصلاً انتظارش را نداری. ما برای روزهای خوب و اتفاقهای خوب برنامهریزیهای کامل و مفصلی کردهایم و این تازه شروعِ راه طولانی سینا شعبانخانی در بازار است.
ارسال نظر