در طول تاریخ اسلام، فرزانگان بسیاری بوده اند که با بهره گیری از فروغ وحی و استفاده از گوهر کلام ائمه علیهم السلام توانسته اند راه سعادت را بنمایانند و با کنار زدن پرده های غفلت از دیدگان قلب ها، مردم را بر کنار مائده الهی بنشانند و لمعات قرآنی را بر جانشان بیفشانند. زیرا قرآن، کتاب هدایت همه انسان ها در همه اعصار است و نور هدایتش، اختصاص به اقلیم یا نژادی خاص ندارد. امیرالمؤمنین علیهم السلام فرمود: «قرآن را فرا گیرید که نیکوترین سخن است و به فهم عمیق آن دست یابید که مایه خرمی دل هاست و از نور آن شفا جویید که شفای بیماری های روحی است».

آنچه از این پس در ادامه می‌خوانید، گزیده‌ای از نکات تفسیری قرآن کریم از کتاب‌ها و دروس تفسیر حضرت آیت الله جوادی آملی است که حدود ده سال پیش بیان شده‌اند. با این امید که خداوند سبحان، قلوب همه ما را ظرف معارف قرآن و اهل بیت قرار دهد و ما را در عمل به معارف قرآنی، توفیق روزافزون دهد. 

معنای توفیق

در فرهنگ قرآن کریم، توفیق به معنای «آسان کردن» است؛ یعنی خدای سبحان، پیمودن راه را برای انسان آسان تر می کند؛ چه از طرف مثبت که همان صراط مستقیم است و چه از جانب منفی که کج راهه است. آن جایی که خداوند به کسی توفیق می دهد، به این معناست که گرایش قلبی او به سمت امور خداپسند، آسان تر می شود و اسباب و علل حرکت در این مسیرها، برایش فراهم تر می گردد و بهتر معارف را درک می کند و راحت تر عمل می کند؛ البته این به معنای آن نیست که راه گناه برای او بسته است - و الا جبر به وجود می آید - بلکه گناه کردن برای وی سخت است.

عکس توفیق، حالت بی توفیقی است؛ یعنی به واسطه گناه پی درپی، گرایش قلبی انسان به سمت امور ناپسند، آسان می شود. چنین فردی، راحت دروغ می گوید؛ راحت به نامحرم نگاه می کند و با سختی، معارف الهی را می فهمد و عمل می کند؛ نسبت به مسائل معنوی، بی میل است؛ ترک گناه برای او سخت می شود و اذعان دارد که دلم می خواهد گناه نکنم؛ ولی نمی تـوانم!

پس توفیق در هر دو مسیر، به معنای سهولت است. قرآن کریم درباره گروه اول می فرماید: «فامّا من اعطی واتّقی و صدّق بالحسنی، فسنیسّره للیسری؛ (لیل، آیة 5-7)

 و اما آن کس که برای رضای خدا از مال خویش بخشید و تقوا پیشه کرد و نیکوترین وعده خدا را در مورد انفاق کنندگان راست شمرد، به زودی او را برای ورود به بهشت، آماده خواهیم ساخت و به آسایش و زندگی آسوده می رسانیم». (برگرفته از ترجمة قرآن براساس تفسیر المیزان، سیدمحمدرضا صفوی) 

قرآن درباره گروه دوم نیز می فرماید: «و امّا من بخل و استغنی و کذّب بالحسنی فسنیسّره للعسری؛ (لیل، آیه 8-10) و اما آن کس که بخل ورزید و با گردآوری ثروت، در پی توان گری بود و نیکوترین وعده خدا را دروغ شمرد، به زودی او را برای دشواری و عذاب، آماده خواهیم ساختم»

بنابراین، راه برای هر دو گروه باز است. گروه اول به راحتی کار خیر انجام می دهند و در عین حالی که می توانند گناه کنند، گناه کردن برایشان سخت است و گروه دوم به راحتی گناه انجام می دهند و در عین حالی که می توانند توبه کنند، توبه کردن برایشان سخت است. پس هر دو گروه با اختیار خود، مسیر حرکت خود را انتخاب می کنند؛ هم گروه اول، توان گناه کردن دارند، ولی با اختیار خود گناه نمی کنند و هم گروه دوم توان توبه دارند، ولی با اختیار خود و به سختی، توبه می کنند یا موفق به توبه نمی شوند (تقریرات درس تفسیر، سورة یونس، آیة 88)

حضرت امام (قدس سره) هم در مورد ارتباط اعمالی که انسان انجام می دهد و توفیق یا سلب توفیقی که نصیب او می شود، می فرمایند: «ممکن است یک نظر به نامحرم یا یک لغزش کوچک لسانی، مدت ها انسان را از سرایر و حقایق توحید باز دارد و از حصول جلوات محبوب و خلوات مطلوب که قره العین (نور چشم) اهل معرفت است، باز دارد». (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص69)