امیرحسین آرمان در سال گذشته یکی از چهره‌های سال تلویزیون به‌شمار می‌آمد که با مجموعه «پریا» درخشید و توانست نگاه‌های زیادی را به‌خود جلب کند و با حضور در دوباره‌اش در این مدیوم و در یک مجموعه طنز توانست در عین حال هم مردم را بخنداند و هم با «پریا» متاثرشان کند به‌همین خاطر با او گپی زدیم که در ادامه می‌خوانید.

سال ۹۵ برای شما چطور گذشت؟ به‌نظر می‌رسد در تلویزیون خیلی بیشتر درخشیدید.

در سال ۹۵ برای من در تلویزیون، اتفاقات بسیار خوبی افتاد برعکس سینما که کارهایم با توقیف و اکرانی دیر و بد، مواجه شد. پس از بازی در سریال‌های «کیمیا» و «پریا»، برنامه‌ای برای حضور دوباره در تلویزیون نداشتم چون نمی‌خواستم خودم را تکرار کنم و از طرفی همه پیشنهادها شبیه کارهای قبلی‌ام بود. این اتفاق بعد از پخش مجموعه «پریا» هم افتاد و از من برای حضور در ۹۰درصد سریال‌های تلویزیون دعوت شد که من هیچ‌کدام را نپذیرفتم. مدتی بعد از «پریا» حسین سهیلی‌زاده با من تماس گرفت و گفت که کاری برای ایام عید با موضوع طنز داریم و از من دعوت کرد تا گفت‌وگویی درباره آن با یکدیگر داشته باشیم. ما نیز با هم صحبت کردیم تا در ابتدا ببینیم می‌توانیم این کار را انجام دهیم یا نه؟ زیرا اگر انجام نشود هر جفتمان زیر سوال می‌رفتیم. قصه را خواندم و گفتم که این کار شدنی است اما باید روی آن کار کرد. سعی کردم خودم روی این تیپ کار کنم و حتی پیشنهاد عینک و بند عینک را هم خودم مطرح کردم و سهیلی‌زاده نیز قبول کرد. از این رو ما کار را جلو بردیم و تمام لذت«مرز خوشبختی» در این بود که با آنچه تا کنون در سینما و تلویزیون بازی کرده بودم کاملا تفاوت داشت. «مرز خوشبختی» بیشتر برایم مثل یک فرصت بود تا این‌که فقط بخواهم کاری را به کارنامه‌ام اضافه کنم.

چقدر از خروجی این سریال راضی هستید؟

باید درباره «مرز خوشبختی» بگویم که ما در شرایط بسیار بدی این سریال را ساختیم. چه از لحاظ مالی، چه حضور افرادی که خیلی کاربلد نبودند و از طرف دیگر آلودگی هوا و سرمای شدید همه و همه دست به‌دست هم داد تا کار به سختی تولید شود و در کنار همه این‌ها این کار شصت تا هفتاد لوکیشن داشت که این برای سریالی ۱۵ قسمتی خیلی زیاد است. درنهایت وقتی کار را دیدم خدا را شکر سطحش خیلی بیشتر از انتظاری بود که زمان تولید داشتیم. هرچند معتقدم این کار می‌توانست خیلی بهتر از این هم باشد اما نشد. به‌هر حال آن چیزی که آمار و شواهد نشان می‌دهد این است که «مرز خوشبختی» توانسته بود مخاطبان زیادی را جذب کند. برخی دوستان من از انگلیس و آمریکا با من تماس داشتند و راجع به آن با من حرف زدند این یعنی که حتی خارج از ایران نیز «مرزخوشبختی»را می‌دیدند و استقبال خوبی از آن شده بود.

چقدر کارهای دیگر را در ایام عید تماشا کردید؟

یکی از سریال‌هایی که خیلی دیده شد «دیوار به دیوار» بود که من مقایسه این مجموعه با «مرز خوشبختی» را قیاسی مع‌الفارق می‌دانم زیرا سریال سامان مقدم مختص ایام عید نبود بلکه سریالی شصت قسمتی است که پخش آن از ایام عید آغاز شد. کاری که برای ایام عید ساخته می‌شود تعریف خاص خودش را دارد و در ۱۳ تا ۱۵ قسمت ساخته می‌شود و تعریف مشخصی در شروع، نقطه اوج و پایان دارد مثل دیگر سریال‌های مناسبتی. نمی‌توانم خیلی «دیوار به دیوار» را سریالی نوروزی به حساب بیاورم به‌خاطر این‌که کاری شصت قسمتی است. اما به‌طور قطع کار خوبی است و کماکان مخاطبان خودش را دارد ولی با توجه به بودجه‌ای که کار ما داشت بجز کارهای مطرح بوده است. البته شنیده‌ام که «علی‌البدل» نیز بسیار موفق بود.

آیا امسال شاهد حضور دوباره‌ شما در تلویزیون هستیم؟

امسال و در ادامه فکر نمی‌کنم که برای تلویزیون کار کنم. مگر این‌که کار ویژه‌ای باشد و با کارهای قبلی‌ام فرق کند اما بعید می‌دانم که فعلا چنین کاری ساخته شود زیرا کار کردن در تلویزیون به‌خصوص در زمینه سریالسازی واقعا کار سختی است و چندین ماه کار کردن فرسایشی است. خیلی باید داستان، شخصیت و شرایط خوبی باشد که بتوانم قبول کنم زیرا غیر از این‌که باشد ما فقط خودمان را تکرار می‌کنیم و این اصلا خوب نیست و مخاطب هم این را دوست ندارد.

شما کمی از سینما فاصله گرفتید. این انتخاب به‌خاطر شرایط سینماست و پیشنهاد خوبی نداشته‌اید یا حضور در این مدیوم را فعلا برای خودتان صلاح نمی‌بینید؟

در سینما نیز پیشنهاداتی داشته‌ام اما همان‌طور که می‌دانید سینما هم فصلی است مثل تلویزیون. وقتی نزدیک ایام عید می‌شود همه می‌گویند که باید کارمان را بسازیم؛ سینما نیز تا زمانی که نزدیک به جشنواره می‌شود همه شروع به کار می‌کنند. پیشنهاداتی که به من شد همه در زمان فیلمبرداری «مرز خوشبختی» بود. در آن زمان هم اصلا شرایطش فراهم نبود زیرا من در کاری که ۹۰ تا ۱۰۰ روزه بود در کل چهار تا پنج روز استراحت داشتم اما برایم اصلا ناراحت‌کننده نیست که بگویم از سینما فاصله گرفته‌ام زیرا سینمای امروز شرایط ایده‌آل و خوبی ندارد که بشود در آن کار کرد یا اگر کار هم نکنم نمی‌گویم چیزی را از دست دادم چون اصلا اینطور نیست. البته در کل دنیا، تلویزیون با شیب بسیار ملایمی در حال سبقت گرفتن از سینماست. من هم مثل اغلب هنردوستان درحال حاضر از مخاطبان سریال‌های نمایش خانگی هستم و می‌بینم که کیفیت این سریال‌ها گاهی از تولیدات سینما هم بالاتر و با سینما قابل رقابت است.

به‌نظر می‌آید که از سینما دل پری دارید!

ببینید وقتی می‌خواهیم راجع به سینما حرف بزنیم باید تعارف را کنار بگذاریم؛ من به‌عنوان کسی که از سال ۸۳ در سینما فعالیت می‌کند این اجازه را به خودم می‌دهم که بگویم ما راجع به کدام سینما صحبت می‌کنیم؟ سینمای اکشن؟ سینما موزیکال؟ سینمای تاریخی؟ سینمای انیمیشن؟ سینمای علمی-تخیلی؟ ابر قهرمانی؟ ورزشی و...کدام سینما؟ ما هیچ‌کدام از این‌ها را در سینمایمان نداریم و این قیاس‌مع‌الفارق است که بخواهیم خودمان را با آن طرف آبی‌ها مقایسه کنیم. در سال گذشته گردش مالی سینما نزدیک به ۱۷۰ میلیارد تومان بوده است این مبلغ معادل پول یک روز گردش مالی نفت این کشور است. اندازه خروجی سینما در اقتصاد کشور ما هیچ چیز نیست، سینمای ما در سینمای اجتماعی و کمدی خلاصه شده است آن هم نه آن کمدی که در همه جای دنیا رایج است. حدود دو سال است که من در سینما نبوده‌ام اما احساس نمی‌کنم که چیزی را از دست داده‌ام. ما اوایل کارمان را شروع کرده بودیم هم کم‌تجربه بودیم، هم خیالپرداز. درعین حال فکر می‌کردیم کار فقط در سینماست ولی وقتی وارد آن شدیم دیدیم که اینطور نیست. البته شرایط کاملا عوض شده است و کارهایی که در تلویزیون ایران و جهان ساخته می‌شود عالی هستند.

حالا که کمی دورتر از سینما ایستاده‌اید در سال گذشته فیلم درخور توجهی دیدید؟

هر وقت کاری از مضامین تکراری فاصله بگیرد از آن استقبال می‌کنم. متاسفانه نه فقط در سینما بلکه در موسیقی و تجارت‌هایمان وقتی کاری گل می‌کند همه به سمت و سوی آن می‌روند تا کاری شبیه به آن را بسازند، در حدی که همان کار اولیه نیز خراب می‌شود.این خوب است در کارهایمان از خوب‌ها الهام بگیریم اما برخی می‌خواهند دقیقا شبیه به همان کار را بسازند. این به‌طور قطع نتیجه‌ای نخواهد داشت و در بهترین حالت ما می‌خواهیم عین همان را بسازیم. کار خوب همان کار اصلی هست دیگر چه نیازی به ساختن دوباره است؟

در تلویزیون این کپی‌کاری‌ها به‌خاطر موارد زیادی کمتر اتفاق می‌افتد و برای همین شاید پیشنهادات تکراری در آن کمتر اتفاق بیفتد.

بله؛ البته این اتفاق در تلویزیون به‌خاطر داستان‌ها و طراح‌هایی که برده می‌شود متفاوت است زیرا تلویزیون به‌طور کل سیاست‌ها و مولفه‌های خودش را دارد. از طرفی در تلویزیون رقابت به این شکل وجود ندارد و خوشبختانه این بخش رقابتی‌نبودن به تلویزیون کمک کرده است اما متاسفانه این اتفاق در سینما زیاد می‌افتد.

به‌نظرتان این کارهای تکراری تا چه اندازه نتیجه متن‌های تکراری است و چقدر حرف همکارتان، حمید گودرزی را درباره نوید محمدزاده قبول دارید؟

نظری راجع به حرف‌های حمید گودرزی مبنی بر این‌که سینما دست یک عهده افتاده است ندارم و ترجیح می‌دهم خود را درگیر کار کنم و کاری به حواشی ندارم. هنر ارث پدری کسی نیست که فردی بخواهد نسبت به آن احساس مالکیت داشته باشد؛ هنر چیزی است که در ذات آدم‌ها وجود دارد و هرکسی آن را با توانایی‌های خودش نشان می‌دهد. هزینه سینما با گردش مالی که دارد داستان قبری است که در آن مرده نیست و نباید این‌طور به‌خاطر آن به‌هم حمله کنیم و خوب نیست. آدم‌ها باید خودشان را در دل کار نشان دهند و موج سواری بیرون از آب خیلی کار خوبی و پسندیده‌ای نیست. همیشه ترجیح می‌دهم در دریا موج سواری کنم تا در رسانه و فضای مجازی!

پیش‌بینی‌تان درمورد سال ۹۶ چه است؟ آیا نقشه خاصی برای فعالیت‌هایتان دارید؟

نمی‌دانم سال ۹۶ از نظر کاری برایم چطورخواهد بود اما اگر کاری باشد به‌طور قطع با کیفیت است و کمیت آن اهمیتی برایم ندارد. قبل از عید نوروز و همین الان پیشنهاداتی دارم اما آن‌طور نبوده که بخواهم به آن فکر کنم. متاسفانه انتخاب‌های ما در کشور چه در سینما و چه در تلویزیون محدود است و خیلی نمی‌توانیم برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشیم و بگوییم؛ می‌خواهم در این ژانر و فضا کار کنیم نه این‌طور نیست؛ فضا محدود است و نمی‌توان به‌راحتی تصمیم گرفت ولی اگر بخواهم در موسیقی یا در تصویر کاری کنم به‌طور قطع کار با کیفیتی خواهد بود تا مخاطبانم از آن لذت ببرند