بهره از وجود مقدس اهل‎بیت(ع) منحصر در سیره اخلاقی، رفتاری و فقهی ایشان نیست، بلکه علاوه بر پایبندی به این ابعاد، باید به ابعاد بالاتر ائمه(ع) نیز التزام داشته باشیم و از آن بهره ببریم. بُعد روحی و نوری اهل‎بیت(ع) از جمله ابعاد دیگر امامان معصوم(ع) است که در روایات مختلفی به آنها اشاره شده است.

به عنوان مثال، رسول گرامی اسلام در حدیثی به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «... یاعلی، اولین موجودی که خدای عزوجل خلق کرد، روح ما بود که آن [ارواح را] به توحید و تمجید خود گویا فرمود. سپس ملائک را خلق کرد. پس چون آنان ارواح ما را [به صورت] «نوری» واحد مشاهده کردند، شأن و منزلت ما را عظیم داشتند» (مصباح‌الهدایة، ص77) یا در حدیث دیگری فرمود: «هنگامی که خداوند خواست جهان را بیافریند، نور مرا شکافت و از آن عرش را آفرید؛ پس نور عرش از نور من است و نور من از نور خداست و من برتر‌ از عرش هستم. آنگاه نور علی بن ابی‌طالب(ع) را شکافت...»

پس باید نگاهی فراتر از یک انسان معصوم و دارای صفات نیکو نسبت به اهل‌بیت(ع) داشته باشیم؛ این بدین معناست که حقیقت وجود اهل‌بیت(ع) جسم دنیایی این بزرگواران نیست، بلکه حقیقت آنان فراتر از این مسائل است، لذا باید به جنبه‌های نورانی امامان معصوم(ع) معرفت پیدا کرد. از سوی دیگر اهل‏‌بیت(ع) توجه شیعیان را به این نوع معرفت «ابعاد نوری» جلب کردند تا جایی که التزام به آن را از واجبات یک فرد مؤمن بر شماردند.

سلمان و ابوذر در روایت مشهورِ «معرفت به نورانیت» از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند: «یا امیرالمؤمنین، آمدیم بپرسیم شما را چگونه با نورانیّت می‎توان شناخت. فرمود: «إِنَّ ذَلِکَ الواجب [وَاجِبٌ‏] عَلَى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَة»، حال که امیر مومنان(ع) چنین معرفتی را بر هر مرد و زن مومنی واجب می‌شمارند، شایسته است رفتاری مناسب در قبال این موضوع داشته باشیم.

در این حدیث شریف درجاتی از این نوع معرفت را می‎توان از رفتار سلمان در قبال ابوذر متوجه شد. در ابتدای روایت ابوذر غفاری نزد سلمان می‌آید و از معرفت به نورانیتِ امیرالمومنین(ع) سؤال می‌کند و سلمان که توان پاسخگویی را در خود نمی‌بیند، به دنبال امام می‌روند تا این نوع معرفت را از امام عصر خویش جویا شود. این در حالی بود که مراجعات بسیاری از صحابه رسول گرامی اسلام(ص) به حضرت اندک شده بود و هر شخصی به دنبال راه و روش خود رفته بود و رفتارهای ضعیفی از خود نشان می‎دادند. این نوع رفتار سلمان و ابوذر در آن مقطع زمانی به قدری برای حضرت جلب توجه کرد که امام(ع) فرمودند: «مرحبا به شما دو دوست متعهد که در راه دین کوتاهى ندارید؛ مَرْحَباً بِکُمَا مِنْ وَلِیَّیْنِ مُتَعَاهِدَیْنِ لِدِینِهِ لَسْتُمَا بِمُقَصِّرَیْن‏».

همین یک صحنه به ما این درس را می‌دهد که اگر می‌خواهیم نسبت به اهل‌بیت(ع) و از جمله امام عصر(عج) معرفت پیدا کنیم و از وجه نورانی ایشان بهره ببریم، لازم است در مسائل مختلف زندگی اعتقادات و افکارمان را به امام(ع) عرضه کنیم  و از حضرت درخواست اصلاح آنها را داشته باشیم، زیرا خداوند از پنجره وجود امام عالم، به مؤمنان و شیعیان معرفت ساطع می‏‎کند.

حال که ما دعب تشیع داریم، چگونه در قبال معرفت به امام زمانمان رفتار کردیم؟ بیاییم این مسأله را بار دیگر در خود بسنجیم. مؤمنان و شیعیان طبق فرموده امیرالمؤمنین(ع) شعاعی از نور اهل‌بیت(ع) هستند؛ «شِیعَتُنَا مِنْ‏ شُعَاعِ‏ نُورِنَا» حال با وجود چنین نزدیکی معنوی به این ذوات مقدس، میزان بهرۀ ما از جنبه نورانی آن بزرگواران در چه حدی است؟ پس لازم است بار دیگر در ایمانیات و اعتقادات خود نگاه تازه‌ای کنیم تا با بررسی علل آن، حرکتمان در این مسیر با قوت بیشتری همراه باشد و دائم به دنبال رصد و بهره از وجه نورانی اهل‎بیت(ع) باشیم. 

نور هدایت اثر عبدالحمید قدیریان

راهب مسیحی که نور امام(ع) را دید

معرفت به بعد نورانی اهل‌بیت حتی مورد توجه برخی هنرمندان نیز واقع شده است و تصویرهایی را در این باره ترسیم کردند که از جمله آنان «عبدالحمید قدیریان» است. او در یکی از آثار مجموعه آسمان حسین(ع) تصویری درباره مواجهه یک راهب مسیحی با نور امام(ع) کشیده است. ماجرای این راهب از این قرار است: 

وقتی لشکر ابن‌زیاد لعین در کنار دیر و عبادتگاه راهب مسیحی ساکن شد، سر مبارک امام حسین(ع) را در صندوق گذاشتند و به روایت «قطب راوندی» در کتاب الخرائج و الجرائح (راوندی، الخرائج و الجرائح، ج2، ص 579 ـ 580)، آن سر را بر نیزه کرده و دور او نشسته و از آن حراست می‌کردند. پاسی از شب را به شرب خمر و شادی مشغول شدند و کمی بعد به خوردن غدا پرداختند که ناگهان با حوادث عجیبی روبر شدند و باعث شد غذا بر آنان ناگوار شود و با ترس بخوابند. «راوندی»، از محدثین شیعه، داستان و ماجرا را از زبان یکی از لشکریان ابن‌زیاد را چنین گزارش می‌دهد: «... نیمه شب، صدایی به گوش راهب رسید، چون گوش داد ذکر تسبیح و تقدیس الهی را شنید. برخاست و سر از پنجره دیر بیرون کرد، دید از صندوقی که در کنار دیوار گذاشتند نور عظیمی به سوی آسمان بالا می‌‌رود «...فَرَأَى نُوراً سَاطِعاً مِنْ فَوْقِ الرَّأْس».

این راهب نور امام(ع) را دید، نوری که موجب شد مسیر زندگی‌ آن راهب به کلی تغییر کند. ما نیز به عنوان محبان و شیعیان آن حضرات معصومین(ع) شایسته است بیش از پیش برای دستیابی به معرفت نورانی آن ذوات مقدس تلاش و همت کنیم.

«اربعین حسینی» موقفی برای بهره از معرفت نورانی اهل‌بیت(ع)

یکی از عرصه‎های بسیار مهمی که خداوند متعال در این سالیان اخیر برای بهره از نورانیت اهل‎بیت(ع) و معرفت به آن برای محبان و شیعیان رقم زده است، جریان «اربعین حسینی(ع)» است. زائران در آن بازه زمانی در فضای اربعینی احساس تعلقات دنیایی نمی‌کنند و خود را متعلق به اهل‎بیت(ع) می‎دانند. نور این ماجرا به حدی تأثیرگذار است که ابعاد وجود انسان‎ها را تحت تأثیر قرار می‎دهد و باعث ارتقای معرفتی، ایمانی و اخلاقی افراد می‎شود تا حدی که افراد به نهایت تواضع می‎رسند و به صورت‎های مختلف به دنبال نقش‎آفرینی مثبت در این حریم الهی هستند. به عبارت دیگر، در اربعین حسینی فضایی سرشار از محبت، ایثار و عشق وجود دارد و به تبع همین مسأله، زیباترین رفتارها را از مردم شاهدیم. در چنین موقعیتی احساس تحول و ارتقای صفات را می‌شود با تمام وجود حس کرد، این همان جایگاه حقیقی شیعه است، یعنی ارتفاعات و آسمانی شدن. 

قدم نخست این است که خودمان را وارد جریان اربعینی کنیم و این فضای نورانی را با تمام وجود حس کنیم و در نتیجه از خداوند پیوسته توفیق آشنایی هر چه بیشتر با نور اهل‌بیت(ع) را طلب کنیم؛ به خصوص  در دوران آخرالزمان. بنابراین خداوند همواره با صحنه‎های مختلفی مثل انقلاب اسلامی و اربعین حسینی(ع) راه را برای معرفت به ابعاد نورانی اهل‎بیت(ع) هموار می‎کند و شایسته است ما هم با فاصله گرفتن از گناه و غفلت‎ها راه را باید برای درک بیشتر از این انوار مقدس هموار سازیم.