چقدر میتوان به آمارهای فروش موسیقی اعتنا کرد؟
آمارهای فروش سایتهای دانلود قانونی موسیقی که بعضا روی خروجی برخی از رسانههای رسمی نیز قرار میگیرد، بدون عنوان کردن «تعداد» نسخ فروخته شده ارایه میشوند. یک آلبوم به عنوان پرفروشترین معرفی میشود اما تعداد نسخههای به فروش رفته اعلام نمیشود! حال معلوم نیست آلبوم مربوطه ۱۰ نسخه فروخته یا ۱۰۰۰۰نسخه!
با فعالشدن سایتهای فروش دیجیتال آلبومهای موسیقی، در حال حاضر بخش عمدهای از بار فروش محصولات موسیقی بر عهده سایتهای دانلود قانونی موسیقی هستند. اما این سایتها که به واسطه کوتاه بودن عمر فعالیتشان نمیتوان چندان به آنها اعتماد کرد، به طور مرتب آمارهای فروش خود را منتشر میکنند.
اما نکته جالب اینجاست که آمارهای فروش این سایتها که تحت عنوان «پرفروشترین آلبومهای هفته»، «پرفروشترین آلبوم ماه» و ... معرفی میشوند و بعضا روی خروجی برخی از رسانهها هم قرار میگیرند، بدون آمار عددی فروش ارایه میشوند. مثلا یک آلبوم به عنوان پرفروشترین معرفی میشود اما تعداد نسخههای به فروش رفته اعلام نمیشود! حال معلوم نیست آلبوم مربوطه 10 نسخه فروخته یا 10000 نسخه!
فرض کنید آمار فروش فیلمهای سینمایی که هفتگی و منظم اعلام میشود بر همین مبنای بازار موسیقی بود. مثلا گفته میشد «خوب بد جلف» پرفروشترین فیلم حال حاضر سینمای ایران است اما رقم فروش و تعداد دقیق بلیتها فروخته شده اعلام نمیشد! هدف از این قیاس نشان دادن بیاعتباری و حتی خندهدار بودن ارایه آمار بدون عدد سایتهای فروش آلبوم موسیقی است!
اما ظاهرا کسی نیست که به سایتهای فروش آلبوم (در حال حاضر بیپتونز و ریتمو فعالترین سایتهای فروش آلبوم قانونی هستند) بگوید نمیتوان گفت فلان اثر پروفروش است و تعدادی عنوان نکرد! ضمن این که متاسفانه در مواردی مشاهده شده که به واسطه قرارداد همکاری سایت مربوطه-که گاها در نقش تهیهکننده هم ظاهر میشوند- با یک هنرمند یا گروه، به یک آلبوم ضریب خاص داده میشود و برای تبلیغات بیشتر به عنوان اثر پرفروش «جا زده» میشود.
قطعا وقتی آمار عددی فروش اعلام نمیشود راه برای انواع کلاهبرداریها و دروغهای این چنینی هموار میشود. البته شاید بیشترین سود از عدم ارایه آمار فروش را خود سایتهای فروش ببرند. چرا که میتوانند یک اثر را –هر آلبومی که دلشان خواست- به عنوان پرفروش معرفی کنند و با راهکاری کثیف تبلیغاتی و رسانهای، یک هنرمند یا گروه را برجسته و مطرح کنند؛ از طرفی عدم ارایه آمار دقیق فروش، راه را برای فرار مالیاتی هم هموار میکند.
تلاشهای چندباره خبرنگار برای دریافت آمار عددی فروش از سایتهای فروش آلبوم بینتیجه مانده و مدیران این سایتها هم عدم رضایت تهیهکنندگان برای درج آمار عددی فروش را دلیل اصلی عنوان نکردن تعداد دقیق نسخههای فروخته شده عنوان میکنند. اما نکته تاسفبار این است که سایتهای فروش آمارهای بیحساب و کتاب و بدون عدد و رقم را برای رسانهها نیز ارسال میکنند و برخی از رسانهها هم بدون اعتنا به صحت و سقم ان اقدام به انتشار آن میکنند!
البته بازار دروغهای این چنینی در دنیای موسیقی ایران داغ است و هر کس به سهم خود در این بازار دروغپرداز شریک است؛ یکی اثر خود را به دروغ «آلبوم شماره یک کلاسیک جهان» (!) معرفی میکند و دیگری ادعا میکند که دهها تکنیک به یک ساز اضافه کرده! یکی میگوید پرفروشترین خواننده صحنهای ایران است و یکی دیگر رزومه دروغ از کارنامه تحصیلی و کاری خود ارایه میدهد و بدون نظارت دستگاههای مربوطه کماکان در بر روی همان پاشنه میچرخد!
ارسال نظر