انگار همین دیروز بود. سریال خاک سرخ که در سال 1381 پخش می شد، سریالی به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا با بازی حبیب رضایی، پرویز پرستویی، بهناز جعفری، مهتاب کرامتی و جوانی به نام لاله اسکندری- از آن روزها 15 سال گذشته و لاله خانم اسکندری همچنان جزو بازیگرانی است که در خاطره ایرانی ها مانده است.

نوروز و قدمت چند هزار ساله

من اصولا به سنت ها، آیین ها و مراسم همه کشورها احترام می گذارم. چرا که برای شناخت هر کشوری باید به فرهنگ و آیین آن نگاه کرد تا به تاریخ آن کشور پیبرد. من در تمام سفرهایم سعی می کنم سنت ها و فرهنگ آن کشورها را بشناسم و به رسوم آنها احترام بگذارم. عید نوروز هم برای ما یکی از سنت های مهم در فرهنگ مان است و آیین نوروز که قدمتی چند هزار ساله دارد، برای من همیشه جذاب بوده است. هر چند امسال اولین سالی است که آن را بدون پدرم شروع می کنم و قطعا برایم سخت خواهدبود.
 
لاله اسکندری: 95 یکی از بدترین سال های زندگی ام بود

سلامتی بالاترین نعمت

شاید این آرزو و دعا دیگر کلیشه ای شده باشد ولی اولین دعای من برای همه سلامتی است چرا که امسال خودم درگیر بیماری بودم و هم پدرم را به دلیل بیماری از دست دادم و کاملا این را درک می کنم که بالاترین نعمت، سلامتی است و برای همه مردم کشورم و عزیزانم اول از همه سلامتی می  خواهم. بعد از آن صلح و دوستی را برای مردم می خواهم و امیدوارم اتفاقاتی که این روزها در خاورمیانه رخ می دهد و آرامش همه را به هم ریخته، از بین برود و اتفاقات تلخ و ناگوار را شاهد نباشیم.

این دو آرزو مهم تری آرزوهایی است که همواره می شود داشت چرا که هیچ وقت کهنه نمی شوند. در نهایت آرزو می کنم در سال 96 به نگاه و برنامه ای که در ذهن دارم، برسم و بتوانم چیزی را که در درونم هست، در حوزه تجسمی و حوزه تصویر، به نمایش بگذارم.
 
لاله اسکندری: 95 یکی از بدترین سال های زندگی ام بود

شروع نامتعارف سال گذشته

متاسفانه همانطور که گفتم سالی که گذشت برای من اصلا سال خوبی نبود و شاید این موضوع از همان عید سال 95 شروع شد. زمانی که در لحظه تحویل سال من نه در خانه خودم بودم و نه در خانه پدری ام، بلکه در فرودگاه بودم و حس می کردم شاید امسال قرار است سفرهای زیادی داشته باشم که آن را با سفر آغاز کرده ام ولی متاسفانه نه تنها این طور نشد، بلکه اتفاقات بد، یکی پس از دیگری رخ داد!

تحویل سال در جمع خانواده

من تا زمانی که مجرد و در خانه پدری ام بودم، معمولا تحویل سال را در کنار هم بودیم و حتی زمانی که پدربزرگ و مادربزرگم زنده بودند، به کاشمر سفر می کردیم تا نوروز را کنار آنها باشیم و پس از فوت آنها، پدرم بزرگترین عضو خانواده بود و معمولا تحویل سال دور هم جمع می شدیم. از زمانی هم که ازدواج کردم، تحویل سال را معمولا در خانه خودم بودم و گاهی هم در خانه پدری ام و امسال هم چون اولین عیدی است که پدرم حضور ندارد، قطعا در کنار مادرم خواهم بود.

حضور در حوزه تجسمی و تولید

مشغله های کاری ما در دنیای نمایش و بازیگری باعث می شود یک زمان هایی به شدت از دنیای تجسمی فاصله بگیریم. من دوست دارم در سال 96 تمرکز بیشتری در حوزه تجسمی داشته باشم و یک نمایشگاه از کارهایم برگزار کنم و حضور پررنگ تری در این حوزه داشته باشم. همچنین در سال های گذشته همواره تلاش کردم به فضاهای تولید وارد شوم و کارهای کوتاه و مستند انجام دهم تا در آینده در ابعاد بزرگ تری به تولید بپردازم چون شخصا معتقد هستم که تولید، موتور یک محصول فرهنگی است و تا آن موتور راه نیفتد، آن محصول هم به خوبی ارائه نمی شود.
 
 لاله اسکندری: 95 یکی از بدترین سال های زندگی ام بود
 

می دانم کار سختی است و شاید از نظر خیلی ها کار آرتیستی و هنری محسوب نشود، ولی به نظرم گردآوری آدم ها برای تولید یک کار، چیدمان آنها در کنار همدیگر و تولید یک اثر خوب، خودش یک هنر است. من ذاتا آدمی هستم که از خلق کردن لذت می برم و برایم جذاب است و در حوزه تجسمی هم سال ها ار با شهرداری و خلق محصولات جسمی و اسخراج آن به صورت تابلوهای بزرگ دیواری، برایم لذتبخش بود.

امیدوارم در سال جدید بتوانم این آرزوهای کاری را برآورده کنم و انرژی و پتانسیلی که دارم را در این زمینه بیشتر صرف کنم (خیلی از دیوارهای شیک تهران که با سنگ های جالبی زیباکاری شده، کار لاله خانوم و همکاران شان است).

یکی از بدترین سال های من

متاسفانه سال 95 از هر نظر برای من سال بدی بود و به جرات می توانم بگویم که یکی از بدترین سال های زندگی ام را سپری کردم و فکر می کنم برای خیلی های دیگر هم این حس و حال وجود داشت چون با خیلی از دوستان که صحبت می کنم، همه از اتفاقات پیرامون و مسائل مختلف ناراضی هستند. از نظر کاری امسال فقط در یک فیلم برای جشنواره فجر حضور داشتم و برعکس سال های قبل که معمولا در چند کار سینمایی و تلویزیونی کار می کردم. از نظر کاری، سال خوبی نداشتم.
 
از طرف دیگر پدرم را در این سال از دست دادم که ضایعه بزرگی برای من و خانواده ام بود وخودم هم درگیر بیماری بودم که خوشبختانه رفع کسالت شد. ولی به صورت کلی از نظر کاری، از نظر عاطفی و شخصی اصلا سال خوبی برای من نبود. ضمن این که امسال اتفاقات بد زیادی را در کشورمان داشیتم. از دست دادن برخی از چهره های حوزه هنر و فرهنگ، سیل، بهمن، زلزله، پدیده گرد و خاک و آتش سوری و... همه این ها باعث شد تا امسال برای خیلی ها سال خوشایندی نباشد.