بازیگر «زیر آسمان شهر» داستان این گریم سنگین را اینگونه روایت کرد: «پنچ ساعت روی صندلی گریم نشستم وهرکی میومد نظرمی‌داد. اول طراح گریم وبعد کارگردان وتهیه‌کننده و فیلمبردار و... ولی جالب اینجاست که یه سکانس سه دقیقه‌ای بازی داشتم ومن ناراحت شدم گفتم منو که بیننده اینجوری نمیشناسه خوب بجای این همه وقت وهزینه یکی رو پیدا می‌کردین اینجوری ازش استفاده می‌کردین وقهرکردم لوکشن راترک کردم. البته بایک گالن چهارلیتری الکل پاک کردم چون همش لایتکس وچسب بود با الکل پاک میشه.

حالاداستان این بود مردی فوت کرده ودرغسالخانه ناگهان زنده میشه وبه دوپسرش وصیت می‌کنه ودوباره می‌میره. اسم این فیلم. اگه می‌تونی منو بگیر. که نقش پدر و دوبرادر را درسه نقش بازی می‌کنم‌. البته فیلم متوسط هست قصه چفت وبند نداشت ضعیف بود ولی کارگردان خوب.»

حمید