حواشی جشنواره سی‌وپنجم فیلم فجر

حواشی‌ها بخش جدایی ناپذیر یک جشنواره هستند؛ بخشی که در هر جشنواره متفاوت است و فضای متفاوتی را ایجاد می‌کند و می‌تواند یک جشنواره را تا مرز یک ویرانی جلو ببرند؛ البته بستگی دارد که چه کسانی آنها را می‌سازند و چه هدفی از این کار دارند. دفتر سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر نیز مانند ادوار گذشته بسته شد و به تاریخ پیوست؛ جشنواره‌ای‌ که حواشی‌های بسیاری داشت. حواشی‌هایی که بعضاً اتمسفر کاخ جشنواره را فرا می‌گرفت و ضربه مهلکی به این جشنواره وارد می‌کرد. حواشی‌های سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر ابعاد بسیاری دارد که به بخشی از آن اشاره می‌شود. 

هنرمندان، ناراضی از جشنواره سی‌وپنجم 

جشنواره فیلم فجر یکی از معدود جشنواره‌هایی که هنرمندان آن را از خود می‌دانند و سعی می‌کنند تمام توان خود را برای بهتر برگزار شدن آن به خدمت بگیرند؛ با این حال جشنواره سی‌وپنجم این امید را در دل هنرمندان کم فروغ کرد و برخورد‌های سلبی به حد اعلای خود رساند. کمتر هنرمندی را می‌شد در کاخ جشنواره سی‌وپنجم یافت که از شرایط سخت ورود به کاخ جشنواره سخنی نگوید. هنرمندانی که آمده بودند تا در جشنواره‌ای که با نام آنها و برای آنهاست شرکت کنند. اوج این برخورد‌ نادرست را می‌توان در برخورد با بهزاد فراهانی یافت؛ برخوردی که تصاویر آن به سرعت در فضای مجازی دست به دست شد و واکنش همگان را به آن سمت معطوف کرد و می‌توان شنید که بسیاری از هنرمندان می‌گفتند دیگر به اینجا نمی‌آییم.

مهمان‌ها، زاپاسی برای جلوه‌گری فیلمها 

برخی از فیلمهای جشنواره سی‌وپنجم مهمانان بسیاری داشت؛ مهمانانی که بعضاً تعداد آن از یکصد نفر تجاوز می‌کرد و تمام فضای کاخ جشنواره را تحت تاثیر خود قرار می‌داد؛ فضایی که در سالن نمایش جلوگری بیشتری می‌کرد و تمام ظرفیت صندلی‌های آن را تکمیل می‌کرد. ظرفیتی که قرار بود در اختیار رسانه‌ها باشد تا بتوانند در فضایی آرام فیلم‌ها را مشاهده کنند و نقد و تحلیلشان را از آن فیلم در رسانه‌های خود بنویسند. نقد و تحلیلی که نکات کوچکی از آن در نشستهای خبری مطرح می‌شد و گاه فیلمسازان را تا سر حد فوران عصبانی می‌کرد. فیلمسازان مهمانانشان را عوامل فیلم معرفی می‌کردند؛ عواملی که بعضاََ آنقدر کثیر بودند که می‌توان با آنها چندین سریال تاریخی ساخت! 

نشستهای پرجنجال؛ جنجالهای حاشیه‌دار 

یکی از بخش‌های جدایی ناپذیر جشنواره فیلم فجر بخش نشست خبری فیلمهای حاضر در جشنواره است. نشستهایی‌ برای فیلمهای امتیازی ویژه به حساب می‌آیند و برایشان «هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو» است. امتیازی که در جشنواره سی‌وپنجم برخی از فیلمسازان به اشتباه انداخته بود و آنها را در خیالی فرو برده بود که از آنجا به خبرنگاران از بالا نگاه کنند و هر چه می‌خواهد به اهالی قلم بگویند و بعضاً به آنها توهین کنند. توهینی که در نشست خبری فیلم «قاتل اهلی» به حد اعلای خود رسید و هر چه از دهان مبارکشان درآمد به مظلوم رسانه مرحمت فرمودند؛ تا جایی که مسعود کیمیایی که خود را یگانه فیلمساز بی‌همتای سینما ایران می‌داند، در جواب نقد خبرنگاری گفت«چند فیلم ساخته‌ای عزیزم؛ اصلاً می‌دانی دکوپاژ چیست، هر زمانی فیلم ساختی درباره یک اثر همتای فیلم خود نظر بده!». البته این موضوع به همین جا ختم نشد و در آخر به درگیری لفظی تهیه‌کننده اثر با مسعود کیمیایی انجامید و آن نشست را به جنجالی‌ترین نشست جشنواره سی‌وپنجم بدل کرد. 

اختتامیه سی‌وپنجم؛ حاشیه حاشیه حاشیه 

اختتامیه سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر پنجشنبه 21 بهمن‌ماه در حالی برگزار شد که بسیاری در اطراف مرکز‌همایش‌های برج میلاد به دنبال جایی برای پاک ماشین خود می‌گشتند پارکینگ‌ها یک ساعت قبل از شروع اختتامیه پر شده‌ بودند و بر‌خی از آسانسورهای مرکز همایش‌ها برای بخش vip بسته شده‌ بودند و ناگزیر مراجعان می‌بایست 6 طبقه را با پله بالا می‌رفتند.

حدود 500 متر قبل از ورودی مرکز همایشهای برج میلاد راه را بسته بودند و کارتها را چک می‌کردند. عده بسیاری که کارت نداشتند و جلو ورودی را بسته بودند به دنبال خرید کارت اختتامیه بودند و هر کارتی را حدود350 هزار تومان می‌خریدند.

مراسم اختتامیه این جشنواره با 20 دقیقه تاخیر آغاز شد. قرار بود هیچ شخصیتی در این مراسم سخنرانی نکند؛ اما سخنرانی مراسم افتتاحیه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باری دیگر توسط صفحه نمایش مراسم پخش شد. 

جنجالی‌ترین بخش اختتامیه سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر را صحبتهای وحید جلیلوند دانست، که خطاب به برنامه هفت و بهروز افخمی گفت«سعی کردی تا بین ما کارگردانان جشنواره فیلم فجر اختلاف بیاندازی خدا را شاکرم که در کارت موفق نبودی». 

قابل تحسین‌ترین حرکت مراسم اختتامیه را سید محمود رضوی انجام داد و آن  آوردن دختر کوچک خود به روی صحنه بود؛ دختر کوچکی که با حجاب برتر خود یعنی چادر درست بزرگ جشنواره فجر با جسه کوچک خود داد و اتمسفر مراسم اختتامیه را به سمت خود معطوف کرد. این دختر کوچک این درس بزرگ را زمانی داد که دقایقی قبل باد کلاه بازیگری را روی صحنه برده بود.