علیرهبری: تالار وحدت میتواند «پلاسکو» دیگری باشد
علی رهبری معتقد است ساختمان تالار وحدت ایمنی لازم را ندارد و اگر در آنجا حریقی رخ دهد ممکن است فاجعهای دیگر مانند فاجعه پلاسکو رخ دهد.
آواربرداریِ ساختمان پلاسکو به نیمههای راه رسیده است. پیکر آتشنشانان و افرادی که زیر آوار ماندهاند، در حال پیدا شدن و شناسایی است. دود سفید هنوز هم از بقایای ساختمان پلاسکو برمیخیزد. تحلیلها و کارشناسیها درباره علت وقوع این حادثه ادامه دارد.
همگان بر یک نکته اتفاق نظر دارند و آن هم ایمن نبودن ساختمان و رعایت نشدن اصول ایمنی در پلاسکو است. یکی از پرسشهای مهمی که این روزها افکار عمومی را به خود مشغول کرده این است که؛ چند ساختمان دیگر مانند پلاسکو در تهران وجود دارد که امکان وقوع فاجعهای اینچنین در آنها وجود دارد.
شاید مهمترین کاری که اکنون میتوان انجام داد، معرفی ساختمانهای غیرایمن است تا شاید شرایط جلوگیری از وقوع فجایع دیگر فراهم شود.
درهمینباره علی رهبری مدیر هنری پیشین ارکستر سمفونیک تهران با نوشتن یادداشتی، هشدارهایی درباره ایمن نبودن ساختمان تالار وحدت و ساختمان هفتطبقه آن داد.
تالار وحدت یکی از مجهزترین و بزرگترین تالارهای اُپرا، موسیقی و تئاتر ایران است که توسط اوژن آفتاندلیانس (یوگینا آفتاندلیانس) بر اساس مدل نمونهٔ اپراهال وین ساخته و به نام شاعر و نوازندهٔ بزرگ ایرانی ابوعبدالله رودکی در سال 1346 افتتاح گردید.
تالار وحدت هماکنون 46ساله است.
متن یادداشت علی رهبری که در اختیار خبرنگار تسنیم قرار داده شده به این شرح است:
آتشسوزی وحشتناک ساختمان پلاسکو در تهران بنده را بهیاد یکی دیگر از سهلانگاریهای وزارت فرهنگ و ارشاد انداخت که خدمتتان عرض میکنم؛ ساختمان تالار وحدت هم میتواند خدای ناخواسته بهسادگی به یک حریق وحشتناک گرفتار شود.
در روز سوم مرداد 1394 قبل از رهبری ارکستر فیلهارمونیک چین در پکن 2 مورد بسیار مهم نظر من را به خود جلب کرد.
اول، تمیزبودن بینظیر سالن اجرا و اتاقهای تمرین نوازندگان، بهخصوص سرویسهای بهداشتی (درست عکس تالار وحدت و تالار رودکی خودمان).
دوم، کنترل بسیار منظم درهای ضدحریق خروج اضطراری و پله فرار که برای مواقع آتشسوزی پیشبینی شده بودند. این مورد برای بنده به هیچ وجه تازگی نداشت چون سالهای سال که در سالنهای اپرای لندن، لیدس، ژنو، بارسلونا، براتیسلاوا، برن، مانهایم، اشتوتگارت، پالرمو، مالاگا و چند سالن دیگر کار میکردم این کنترل یک روند روتینی داشت که همه جا قبل از تمرینها و اجراها انجام میشد.
از آنجایی که در آن زمان ما هم ارکستر چین را به ایران دعوت کرده بودیم بهمحض ورودم به تهران، در روز 5 مرداد 1394 در تهران این 2 سوژه بسیار مهم (حداقل از نظر بنده) را با مدیر عامل بنیاد رودکی آقای بهرام جمالی درمیان گذاشتم و با اصرار بسیار بنده گروهی را بهمدت 2 هفته در اختیارم گذاشتند که با نظارت بنده (مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران) تمام نقاط مختلف تالار در حد امکان شستوشو شود، نقاطی که خدا میداند چند سال تمیز نشده بودند.
در مورد نکته دوم که مسئلهای حیاتی بود این ایمیل را در تاریخ 7 مرداد 1394 برای آقای علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئول اصلی سالنها فرستادم، که البته در این مورد تا وقتی من در ایران بودم یعنی 8 ماه بعد، هنوز هیچ توجهی به آن نشده بود.
متن ایمیلی که برای آقای مرادخانی فرستادم به این شرح بود:
«طبق قوانین بسیار سخت بین المللی پشت صحنه هر تئاتر و یا اُپرایی باید دری دایم باز وجود داشته باشد که در مواقع (خدانکرده) آتشسوزی در فراری برای مردم باشد.
تالار وحدت فقط یک در دارد و این هم اغلب نهتنها بسته است بلکه برای بازکردنش باید دقایقی بهدنبال شخصی گشت که کلید در را دارد.
مسئولان بهاستناد اینکه شبها در را باز میکنند اغلب در موارد تمرین و یا ساعات کار کارکنان این در که باید بهاجبار تمام مدت تا وقتی که کسی پشت صحنه حضور دارد باز باشد؛ نهتنها بسته، بلکه قفل شده است.
چارهای که میماند این است که این در حداقل از داخل باز شود و یا اینکه واقعاً شخصی مراقب این در باشد تا خدای نکرده در مواقع آتشسوزی کارکنان و هنرمندان بتوانند از این در کوچک که تنها در فرار از پشت صحنه است استفاده کنند.
با احترام فراوان
علی رهبری»
ضمناً تا وقتی که بنده در ایران بودم وضع سیمکشیها و فیوزهای تمام ساختمان تالار آنقدر قدیمی و اغلب خراب بود که در اروپا معمولاً استفاده از این ساختمان بهکلی ممنوع میشود.
جناب مرادخانی، شاید بعد از سالها سهلانگاری و بیمسئولیتی بالاخره از این فاجعه اسفناک درس بگیرید.
ضمناً طبق قوانینی که من میشناسم اغلب مواد و مصالحی که پشت صحنه تالار انبار کردهاند از نظر قوانین آتشنشانی قابل قبول نیست.
بهیاد دارم وقتی دیدم بعد از مدتی آقای مرادخانی معاون هنری و جمالی مدیر عامل بنیاد رودکی (در آن زمان) یعنی مسئولان مستقیم این مهم، کاری در این مورد انجام ندادهاند به حراست مراجعه کردم، در جواب اینکه چرا در فرار باید در ساعات تمرین قفل باشد، گفتند، "به ما دستور داده شده این در را قفل نگه داریم که دزد نیاید»، به همین سادگی... .
البته گذشته از وجود چند دفتر اداری پشت صحنه که جانشان همیشه در خطر بوده در تالار وحدت گاهی 150 تا 200 نفر روی صحنه مشغول تمرین هستند و این در اگر هم باز باشد بسیار کوچک است.
نباید فراموش شود که در زمان تمرینهای خانمها نیز تا آنجایی که من اطلاع دارم این در فرار اضطراری بهکلی قفل بوده است.
در مورد تمیز نبودن تالار هم بهیاد دارم؛ در فروردین 1395 بعد از استعفای بنده وقتی بهدرخواست آقای جنتی وزیر سابق با آقای مرادخانی حدود 2 ساعت در خدمتشان بودیم و در مورد مشکلات مختلف صحبت کردیم من حتی به 2 هفته تمیز کردن تالار و آمدن چینیها اشاره کردم؛ آقای مرادخانی گفتند این کارها که دیگر جزو وظایف مدیر هنری نبوده است.
درست بهیاد دارم همان روزها در حضور چند تن از افراد مسئول تالار با نگرانی مطرح کردم که اگر خدای ناخواسته روزی حریقی در این تالار روی دهد بهخاطر این سهلانگاری معاون وزیر و مدیر دفتر موسیقی و مدیر عامل بنیاد رودکی را قطعاً زندانی خواهند کرد، متأسفانه واکنش این آقایان با کمی لبخند و تمسخر همراه بود.
ارسال نظر