مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: ائمه(ع) فرموده‌اند نَحنُ المَشیَّه. ماییم مشیت خدا. او برای ما این چنین تقدیر کرده است. وقتی دانستیم او برای ما درتس کرده است خیلی راحت می‌شویم. راحت می‌خوری و می‌پوشی و می‌شنوی و خوب هم نگاه می‌کنی. جمال او هم برایت تجلّی می‌کند. خدا همین عیال را عوض می‌کند. پیش از این که نگاه می کردیم خیال می‌کردیم خودمان تهیه کرده‌ایم، زشت بود. از دیشب تا به حال که به نظرمان آمده است او را خدا برایمان بریده است، تماشا دارد. خانه‌مان چه زیبا شده است، همان خانه‌ای که از آن خسته شده بودم، جان کنده بودم، پول قرض و نزول کرده بودم و در این اواخر دیگر حتّی نمی‌خواستم داخل آن بروم، می‌خواستم آن را به کسی بفروشم، اینک که در آن رفته‌ام می‌گویند تو این کارها را نکردی، ما آن را برایت بریدیم، هم خستگی‌هایم در رفت و دانستم که خستگی‌ها بی‌خود بود و هم حیاطم عوض شد. رفیقانت را خدا و مشیّت برایت بریده است - رفقای خوب را - مخصوصاً شما که همه زیباپسند و رفیق پسندید. همه اینها را خدا و ائمه(ع) برایمان بریده‌اند.
اقرار به مشیّت، تمامی آسمان و زمین را زینت می‌دهد. وقتی که این کار را کردی خودت هم برای ائمه(ع)زینت می‌شوی. فرمود کُونوُا لَنا زَیناً. ما زنیت و انگشترِ دست و کفش پای آنها می‌شویم. فرمود با جمال و راه و اخلاق خوب، زینت ما باشید. وقتی که دوست، خود را معرفی کرد و ما به او اقرار کردیم زندگی خودمان زینت می‌یابد. اگر زشت‌تر از او کسی نباشد، وقتی که در آیننه نگاه می‌کند مجبور است که بر محمّد و آل محمّد(ص) صلوات بفرستد. آدمی چیزی را که مشیّت برای شبریده است با جان و دل می‌گیرد. اگر چه تلخ یا شور باشد، می‌گوید بده، زیرا آقا آن را داده است. اگر من در منزلی وارد شوم و صاحبخانه بگوید این غذا را از منل همسایه داده‌اند، تصادفاً سوال خواهم کرد همسایه کیست؟ زیرا آدمی در ابتدا کُره دارد. ولو اینکه میهمان صاحبخانه هستم و هر غذایی که بیاورد می‌خورم، آن هم متعلق به دوست اوست و گوارایم است، منتهی می‌پرسم کدام همسایه؟ می گوید فلانی. می‌بینم او هم دوست است، از دوستان و بندگان خدا و رفیقان مقصد است. آن وقت خیلی خوبتر و بیشتر می‌خوری. صاحبخانه که دوست، غذا هم که از آن یکی دوست، دوست به دوست خورده است. حال ببین که ما چه کار می‌کنیم. این حکایتِ غذا ظاهری است. غذای معنوی هم این طور است. چرا وقتی که حدیث می‌خوانیم همین که گفته می‌شود قال الصّادق(ع) همه چیز آدمی برای خوردن آماده است؟ همین طور قال الباقر(ع) و ...

کتاب طوبی محبت؛ جلد3 - ص 171
مجلس حاج محمد اسماعیل دولابی