باید و نباید سینمای دینی از نظر یک بازیگر معروف
بازیگر و مدرس حوزه سینما گفت: تاکید دارم سینمای دینی باید در سطح مطلوب ارائه آثار داشته باشد و در واقع یک سینمای کیفی و جذاب باشد.
محمد صادقی در نهم خرداد ماه سال ۱۳۳۶ در مشهد متولد شد، و با علاقه ای که به حوزه سینما و تئاتر داشت این مسیر را در پیش گرفت و در حال حاضر علاوه بر تدریس در دانشگاه، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است که سالها با نقش آفرینی در فیلم ها و سریالهای متعدد در خاطر بسیاری از مردم به خوبی ماندگار شده است.
محمد صادقی را بیشتر با نقش ماندگار مامون به خاطر داریم اما او در طول فعالیتهای هنریاش، حضور پررنگی در ژانرهای مختلف اجتماعی، درام، دینی و پلیسی داشته است.
وی تا کنون در آثار مختلفی چون ولایت عشق، پایاننامه، دوران سرکشی و بیقرار، نقشآفرینی کرده است، همچنین در مجموعه سالهای مشروطه نقش امیر کبیر را به خوبی ایفا کرد.
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفت وگویی است با این بازیگر محبوب، پیرامون سینمای دینی انجام داده است.
*فیلمسازان جوان که به موضوعات دینی و مذهبی می پردازند چگونه درگیر ظواهر و کلیشههای ذهنی نشوند؟
در ابتدا باید اشاره ای داشته باشیم به اینکه سینمای دینی چه چیزی هست و گاه به نظر من تلقیها به حاشیه میرود یا اینکه تلقیها چندان درست نیست، اصولا هر فیلمی که اخلاق مداری و انسان دوستی را به نوعی و کیفیت والای انسانی را مثل ایثار، فداکاری، شجاعت، راستگویی و از این خصوصیات انسانی را مطرح بکند، این سینمای دینی را دارد به شکل مستقیم یا غیر مستقیم مضمون و محور قرار می دهد. این که صرفا یک شخصیت دینی در یک فیلم باشد یا صرفا ما به یکی از اماکن دینی برویم، یا در مورد یکی از افرادی که در تاریخ یکی از ادیان یا پیامبران یا معصومین و غیره مرتبط بوده اثری بسازیم، نمی توان گفت فقط این موارد فیلم دینی است.
در واقع دین ابزاریست برای نوع بشر تا به اخلاق مداری و انسان دوستی و خصوصیات والای انسانی دسترسی پیدا بکند. بنابراین من فکر میکنم ما در نمایش سینمای دینی میتوانیم از فیلمهایی که همین خصوصیات خوب را عنوان میکنند استفاده کنیم. اما باید مراقب باشیم که تنها در یک چهار چوب خاص و با یک نشانههای خاص خودمان را محدود نکنیم زیرا ممکن است شخصی فیلمی بسازد که در مورد یکی از شخصیتهای دینی باشد ولی این فیلم اثر خوبی نباشد و به لحاظ کیفی زیر خط حداقلها قرار بگیرد پس واضح است که این فیلم در هیچ منشی پذیرفته شده نیست لذا تاکید دارم سینمای دینی بایددر سطح مطلوب ارائه آثار داشته باشد و به صورت واقع یک سینمای کیفی و جذاب باشد.
*در ارائه یک محتوای دینی خوب در یک فیلم، نقش فیلمنامه نویس پر رنگ تر است یا کارگردان ؟
خشت اول حقیقا فیلمنامه است هر چه به جوانها و به فیلمسازانی که می خواهند کسب تجربه بکنند روی این قضیه تاکید کنیم، باز هم کم است. اصولا گفته میشود که فیلم روی کاغذ ساخته میشود. این که روی کاغذ ساخته می شود به این معناست که باید نوشته کامل و بینقص باشد و به لحاظ سکانسبندی که بزیر بنای فیلم را تعیین می کند و به لحاظ شخصیت پردازی، قصه و به ویژه به لحاظ محتوا غنی باشد.
متاسفانه فیلمهای زیادی را شاهد بودم که کلید زده میشود و هنوز فیلمنامه در دست نگارش است. این روش غلطی است. باید فیلمنامه کامل بشود، مشاوره گرفته شود. اگر لازم باشد بازنویسی بشود و بعد با اطمینان خاطر وارد ساخت بشویم. بنابراین اگر فیلمی را میبینیم که خوب نیست، بله، اولین اشارات به سمت نویسنده است.
باید نوشته، نوشتهای پخته و به قوام آمده و کامل باشد، اگر نوشته خوب باشد و در ضمن تولید و فیلمبرداری و قسمتهای فنی مثل تدوین مثل صدا گذاری یا موسیقی و غیره به نحو شایسته کار انجام شود، طبیعتا باید با یک کار کیفی مواجه باشیم.
*آیا این صحبت که فیلم برگرفته از درون کارگردان و نمایشی از نگاه و نگرش کارگردان است، دیدگاه صحیحی است؟
بله، کارگردانی انتقال یک غریزه است، انتقال یک حس که متعلق به کارگردان است و همین حس به پرده منتقل میشود. فیلمها وقتی موفق هستند که یکی از احساسات یا یکی از غرایز را عنوان میکنند.
وقتی میگوییم مسائل انسانی منظور چیزی است که محدودیت زمانی و مکانی نداشته باشد. اگر فیلم را در فیلیپین هم نمایش دادند آنها بفهمند هدف و پیام فیلم چه بوده است. ممکن است این فیلم در مورد شجاعت، ایثار، فداکاری باشد یا در مورد طمع، خشم یا غفلت باشد. ممکن است در مورد عشقهای معنوی و آسمانی باشد یا در ارتباط با عشق زمینی، فرقی نمی کند، اینها مسائلی است که همه افراد بشر از هزاران سال پیش تا کنون با آن هم ذات پنداری داشتهاند.
در مورد موضوعات دینی هم همین طور است. وقتی میگوییم آن غرایز یا آن احساسات در مورد گارگردان است منظور این است که کارگردان چنین باورهای دینیای دارد و گرایشهای دینی قوی وقتی با تخصصهای فیلمسازی و غریزه خاص انسانی عجین میشود، یک اثر خوب به دست میآید.
فکر نمیکنم صرفا فیلم کوتاه یا فیلم بلند در این مسئله تغییری ایجاد بکند. این اشراف کارگردان یا سازنده بر روی مطلبی که میخواهد بگوید خیلی موثر است. وقتی که با موضوع آشنا است و روی آن اشراف دارد، به شکل قاطع و متمرکز در فیلم سخن خواهد گفت.
*اگر معتقد باشیم که فیلم برگرفته از درون و دیدگاههای کارگردان است، نقش مشاورهای و هدایت گری کارشناس را چگونه باید تعبیر کنیم؟
خوب قابلیتهای فیلمسازان از شخصی با شخصی متفاوت است. یک فیلمساز ممکن است فقیه باشد، فردی باشد که مطالعات وسیع دینی داشته و با سینما هم آشنایی پیدا کرده است. گاهی هم ممکن است فردی که اصولا آموختههای دینی زیادی ندارد میخواهد فیلمی را در بستر نمایشی و دراماتیکی بسازد که موضوعش یک موضوع دینی است. این فرد البته نیاز به مشاور دارد. نیاز به کارشناسی دارد و این مسئله از فردی به فرد دیگری متفاوت است.
اما توجه داشته باشید که در فیلم، درام و پرداخت نمایشی و دراماتیکی در واقع ابزار اصلی کار است و ما اگر می خواهیم مسائل دینی، اخلاقی و انسانی را در آن عنوان کنیم نباید غافل از این باشیم که قطعا این آموزهها باید در یک بستر دراماتیکی و نمایشی عرضه بشود تا جذاب باشد و بیننده را به دنبال خود بکشد. اگر به جز این باشد فیلم شکست خواهد خورد.
*به نظر شما مدیران دولتی که دغدغه دین دارند مناسب است که سفارش دهنده یک فیلم دینی باشند؟
من موافق هستم که کسی سفارش بدهد تا در رسانه فیلم، کاری ساخته شود با مضمون دینی. اما نکته اینجاست که ممکن است آن فرد از نظر دینی مطلع باشد اما حتما باید به لحاظ سینمایی یا از نظر فیلمسازی هم اطلاعات مفید داشته باشد تا وقتی مشاوره میدهد یا راهکاری پیش پای فیلمساز میگذارد، خطا نرود و برای فیلمساز محدودیت ایجاد نکند. اگر مدیری فقط از دیدگاه دینی به قضیه نگاه بکند و محدودیتها و یا بضاعتهای فیلمسازی را نشناسد ممکن است به کار لطمه بزند وحتی آن سرمایهای که صرف کار میشود را هم از بین برد.
*به عنوان آخرین سوال بفرمایید که جشنوارهها ی سینمایی را چگونه ارزیابی میکنید؟
جشنواره ها اولا عده زیادی را دعوت به مراودات اجتماعی میکنند که به خودی خود بسیار فعالیت سلامتی است. گروهی با یک هدف مشترک با هم مراودات اجتماعی دارند. مرکز و مجموعهای هم که این فیلمها را میپذیرد و عدهای را دعوت به ساختن و عرضه کردن فیلم میکند نیز یک حرکت مثبتی را در جامعه ایجاد میکند.
به نظرم بهتر است با خوشبینی به قضیه نگاه کنیم، عدهای از دوستان همواره دنبال به رخ کشیدن نیمه خالی لیوان هستند. البته ممکن است این جشنوارهها در دورههای اول خیلی تخصصی و کارآمد نباشند و رفته رفته شکل بگیرند اما باید دانست که این روند برای هر حرکتی طبیعی است و این که بگوییم جشنوارهها اصلا نباشند گفته مناسب و درستی نیست، این طور فکر میکنم بودنشان بهتر از نبودنشان است.
ارسال نظر