«963+» این روزها در تماشاخانه موج نو بر روی صحنه است. نمایشی مونولوگ که در آن فقط باران کوثری بازی می کند. او در نقش دختری سوری و اهل شهر حلب، با تلفن، نامزدش را راهنمایی می کند تا خانه شان را در این شهر مخروبه پیدا کند.

سفر به قلب حلب با «963+»

دخترِ سوریه ایِ این نمایش، قبل از روشن شدن آتش جنگ در این کشور، نامزدش را دیده و حالا بعد از 5 سال به صورت تلفنی او را راهنمایی می کند تا بتواند از میان پل های خراب شده و خیابان های پر از تک تیرانداز و تانک، خودش را از بین پاساژها و پارک ها و از کنار مجسمه هایی که دیگر نیستند، به خانه آن ها برساند.

دختر در میان صحبت هایش گریزی به حال و هوای خیابان های حلبِ پیش از جنگ خانمان برانداز می زند و به خوبی وضعیت زندگی شاد و سرخوش مردم در آن را بیان می کند اما ناگهان متوجه می شود که آن روزهای شیرین تمام شده و باید نامزدش را در بین خیابان ها و کوچه های پر از خطر راهنمایی کند.

رفت و برگشت او در میان واقعیت و خیال، به خوبی درد و حزن مردمان رنج کشیده این سرزمین را به تماشاگر منتقل می کند.

«963+» بیش از هر چیز مدیون متن زیبا و محققانه «نرگس فرشی» است که به خوبی جزئیات دقیقی را از جغرافیا و حال و هوای حلب ارائه کرده است.

سفر به قلب حلب با «963+»

باران کوثری هم نام های نسبتا سخت خیابان ها و معابر حلب را با تلفظ اصلی و به خوبی ادا می کند که این دقت، باورپذیری نمایش را به شدت بالا برده است.

«963+» کوتاه است و مثل یک رؤیای تلخ و شیرین، خیلی زود می آید و می رود اما قلب تماشاگر را در کوچه پس کوچه های حلب، مشغول قدم زدن و نفس کشیدن می کند.

در میانه نمایش می شود احساس کرد که اگر خدای ناکرده چنین اتفاقی برای تهران می افتاد، با این ایده باید از خیابان های مرکزی شهر می گفتیم و مثلا از مجسمه فردوسی که در میدانی نشسته و جنایت های تروریست ها را نظاره کرده است.

«963+» بیشتر از هر چیز، طعم امنیت را به کام تماشاگر می چشاند. دخترِ نمایش در میانه راه از موشک های تروریست ها یاد می کند و می گوید: موشک که آمد؛ هم تلفن قطع شد، هم پای من... و این یکی از تعلیق های حساب شده و اثرگذار نمایش است. دختری که حالا اگر دوباره نامزدش را ببیند، نمی تواند به راحتی پله ها را بالا برود و روی پشت بام، شادی کنند. البته که حالا از آن چند طبقه خانه هم خبری نیست و فقط مخروبه ای یک طبقه باقی مانده است.

دختر سوری در جایی مجبور می شود با یکی از تروریست ها، تلفنی صحبت کند و به او بفهماند که نامزدِ آن مرد است و آن ها جزو هیچ گروه و دسته ای نیستند. حتی مجبور می شود دروغ بگوید و از عقاید و رهبر تروریست آن سوی خط تعریف کند! این بخش از نمایش هم از جمله بخش های ماندگار و تاثیرگذار است. بخشی که ذلت مردم، پس از جنگ و خونریزی و ناامنی را به کام تماشاگر می چشاند.

«963+» در کارگردانی هم دچار زیاده گویی نشده و با صحنه ای خلوت، نواهایی اندک و نورهایی حساب شده، سعی دارد حواس تماشاگر را از متن و محتوا پرت نکند.

«963+» نمایش مختصر اما عمیق و تاثیرگذاری است که این روزها در گوشه ای از تهران روی صحنه است. نمایشی که به راحتی می تواند شما را از سالنی کوچک و محقر به وسط مخروبه های حلب ببرد و گاهی حتی اشکتان را هم دربیاورد... «963+» پیش شماره تلفن سوریه است و به خوبی می تواند تماس شما را با این سرزمین برقرار کند.