بدون تردید سریال «دلیران تنگستان» به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز را باید پیش قراول چنین آثاری برشمرد، اثری که در آن مبارزات «رییسعلی دلواری» سردار استعمارستیز بوشهری را با نیروهای انگلیسی روایت می کرد.

گرچه این سریال 14 قسمتی پیش از انقلاب ساخت شد و به نمایش در آمد، اما بازپخش این اثر در دهه 60 همچنان مخاطب و مردم را پای تلویزیون می نشاند.

در دهه 60، سینماگران نیز پای در این عرصه گذاشتند و مسعود جعفری جوزانی با ساخت فیلم سینمایی «شیر سنگی»(1365) چراغ این گونه سینما را در قالب یک یک اثر ملی روشن کرد و متعاقب آن در مسیر «تندباد»(1367) را به روی پرده برد.

 

محمد بزرگ نیا نیز با دستمایه قرار دادن موضوع استعمار انگلیس همزمان با فیلم «در مسیر تندباد»، در سال 1367 «کشتی آنجلیکا» را ساخت و روانه اکران کرد.

گرچه در دهه 70 شمسی اقبال به تولید چنین فیلم های کاهش یافت و روند تولید آثار آپارتمانی در دهه 80 شمسی، مجالی برای پرداختن به این موضوع باقی نگذاشته بود، اما مهدی صباغ زاده فیلم «خاک و آتش» را ساخت که هر چند خوش ساخت نبود اما آن را می توان باز تعریف نبرد قهرمانان ملی با استعارگران دانست.

** و اکنون «یتیم خانه ایران»

این روزها فیلم «یتیم خانه ایران» ساخته ابوالقاسم طالبی بر روی پرده نقره ای جا خوش کرده است.

ابوالقاسم طالبی کارگردان «قلاده های طلا»(1390) با ساخت «یتیم خانه ایران» همچنان ثابت کرد که قصد دارد فیلمسازی استراتژیک بماند.

به نحوی که طالبی در «قلاده های طلا» به بازسازی حوادث پس از انتخابات سال 88 می پردازد و در «یتیم خانه ایران» پرده از خیانت ها و قلدری های دولت متجاوز انگلیس بر می دارد تا بقول خود، یکی از مهمترین اتفاقات این سرزمین را واکاوی و تعریف کند که میلیون ها ایرانی در آن جان خود را از دست دادند.

فیلم سینمایی «یتیم خانه ایران» داستان یتیم خانه ای است که توسط افراد مذهبی و متدین اداره می شود و پس از فوت قیم و سرپرست اصلی، مسئولیت این نوانخانه به قهرمان فیلم با بازی علیرام نورایی می رسد.

قوای انگلیس که در آن زمان تسلط و تاثیر مهمی در روابط داخلی ایران داشتند، غذا و آذوقه یتیمان و یتیم خانه را غارت می کند و این بهانه ای می شود تا قهرمان فیلم که قبلا در جنگل با انگلیسی ها در جنگ بوده و زخمی به آنها زده است، غیرتش به جوش بیاید و برای تامین غذای این کودکان یتیم به مبارزه با انگلیسی ها و عمال ایرانی آنها بپردازد.

در این بین فیلمساز قصد روشن کردن چهره واقعی افرادی را دارد که در بین مردم ایران و در بازار و مطبوعات رخنه کردند و با مردم این مملکت نشست و برخواست دارند و اما از جای دیگر کسب در آمد می کنند.

داستان فیلم بیش از این چند خط نیست و در طول فیلم بارها و بارها تعارض و مقابله قهرمان با این عناصر منفی فیلم را شاهد هستیم که به بهانه های مختلف تکرار می شود و در این بین وضع مردم ایران روز به روز بدتر می شود و بیماری و گرسنگی جان میلیون ها ایرانی را می گیرد.

فیلم «یتیم خانه ایران» از نظر ساختار فنی یک امتیاز و یک رشد برای سینمای ایران به حساب می آید زیرا عباس شوقی به عنوان طراح جلوه های ویژه، صحنه هایی را برای طالبی خلق کرده که به راحتی قابل مقایسه با سینمای هالیوود است و نشان از رشد فنی و تکنیکی سینمای ایران در این سالهاست که نه تنها در این مورد و برخلاف برخی آثار مشابه این سالها از عوامل فنی خارجی در «یتیم خانه ایران» استفاده نشد، بلکه می توان این فیلم را اثری خودکفا در عرصه صنعتی سینما در تاریخ سینمای بعد انقلاب دانست.

بطور کلی به جز چند بازیگر خارجی که در نقش عمال انگلیسی ظاهر شده اند، «یتیم خانه ایران» پروژه ای کاملا ایرانی با عوامل با تجربه و حرفه ای داخلی است.

به عنوان نمونه فیلمبرداری اصغر رفیعی جم در سکانس های اولیه فیلم در شمال ایران بسیار قابل اعتنا و جذاب از کار در آمده است.

در آثار خارجی که علیه ایران تولید می شود، تصویرسازی های دروغپردازانه و اغراق آمیزی انجام می گیرد، «یتیم خانه ایران» از مهمترین آثار سال های اخیر سینمای ایران است که ضمن ارتقای تکنیکی و پرداختن به واقعه ای مهجور و فراموش شده، پاسخی محکم و در خور به این داستانپردازی های دروغ ها می دهد.

طالبی افرون بر بهره مندی از تکنیک های خوب سینمایی، بازی های متقاوتی از بازیگران خود در «یتیم خانه ایران» گرفته به نوعی که پس از سالها شمایل قهرمان در سینمای ایران با نقش علیرام نورایی را به نوعی احیا کرد و فیلم خود را یکی از فیلم های قهرمان ساز سالهای اخیر سینمای ایران به ثبت رساند.

جعفر دهقان که نقش های متفاوت و فراوانی در کارنامه کاری خود دارد در «یتیم خانه ایران» با گریمی استثنایی، نقشی متفاوت و جذاب ارائه می دهد و برگ زرین دیگری در کارنامه بازیگری خود به یادگار می گذارد.

به هر روی گرچه «یتیم خانه ایران» به رغم هزینه های میلیاردی تولید، در چرخه اکران ناکام ماند و به خوبی دیده نشد، اما این فیلم را باید در فهرست اثری ملی و ماندگار دانست و به سازندگانش به خاطر یادآوری و ستایش روحیه استعمار ستیزی مردم ایران زمین دست مریزاد گفت.