نمایش و تئاتر یکی از گرایش های گسترده دنیای هنر هستند که همواره مخاطبان ویژه خود را داشته و دارند.
در این عرصه مانند بسیاری از مشاغل افرادی وجود دارند که با نوآوری، ابتکار و خلاقیتشان اثر متمایز و منحصر به فردی را خلق می کنند که زبان زد خاص و عام می شود.
این نمونه ها در کشور ما نیز که ید طولایی در نمایشنامه نویسی و اجرای انواع هنرهای نمایشی دارد، کم نیستند؛ یکی از آخرین رویدادهای برجسته ای که در این عرصه چندی پیش توجه هنرمندان و هنردوستان به خود جلب کرد اجرای نمایش "پرتره مرد ریخته" توسط اصغرهمت بود که به نویسندگی و کارگردانی مشترک غلامحسین دولت آبادی و آراز بارسقیان در سنگلج روی صحنه رفت.
مضمون این نمایش حول عبدالحسین نوشین بنیان گذار تئاتر نوین ایران می گذرد که قصه او را در دو پرده روی صحنه تئاتر نشان داده شده است.
اما مسئله ای که این اثر نمایشی را با دیگر آثار متمایز کرده و موجب درخشیدن آن شده بازی اصغر همت درهشت شخصیت متفاوت است.
بازیگری که از دوران کودکی به تئاترهای تخت حوضی و تعزیه علاقه داشت و از دوران دبیرستان به فعالیت در تئاتر در این زمینهها روی آورد.
وی در این اثر علاوه بر بازی در نقش عبدالحسین نوشین نقش شخصیت هایی که در طول داستان با وی روبه رو می شوند را نیز ایفا کرده است.
وی در گفتگویی در خصوص دشواری های ایفای این نقش این چند شخصیت عنوان کرده بود: از همان اول دلشوره داشتم.وقتی به اجرا فکر می کردم ضربان قلبم بالا می رفت،به هر حال اولین تجربه ی من بدین شکل بود.۵/۱ ساعت تنهای تنها روی صحنه ، من در نمایش های بزرگ و پر دیالوگ زیادی بازی کرده ام ، براند، میتوس بیچاره ،جزیره ،اتللو ، خواجه نظام الملک و... شاید بیش از اینها هم دیالوگ داشته ام ، اما جایی هم برای نفس کشیدن و استراحت داشتم .در این نمایش می دانستم هیچ پاساژی در اختیارم نیست و پاساژها فقط مفصل هایی بودند که مدام عوض می شدند و در عین حال کارم را سخت تر می کردند. اگر یک مونولوگ یک سره در نمایش اجرا می کردم بازهم کارم راحت تر بود.اما من می بایست در قالب شخصیت های متفاوت در طول نمایش بازی کنم.
همت که تا کنون در نمایش ها و آثار گوناگونی چون "آهسته با گل سرخ، بیتوس بیچاره،ملودی شهر بارانی" و... اجرای موفقی را ارائه داده بود، در خصوص برقراری ارتباط با شخصیت اصلی قصه برای ایفای هر چه بهتر نقش نوشین عنوان کرد: بازی های نوشین را که ندیده ام. اما طبق روال آن روزگار باید بازی های نوشین کمی اغراق آمیز و به قولی اگزجره می بود و من سعی کردم در بخش زال و رودابه این وجه بازیگری نوشین را نشان بدهم. از دیدن عکس های موجود به چنین استنباطی رسیدم.تئاتری بودن نوشین از نقاط اشتراکمان بود و خیلی چیزهایش برایم ملموس بود.
موقعی که نوشین به گروهش و تئاترش فکر می کند اینها همه فصل های مشترک من و نوشین است و زندگی تئاتری نوشین خیلی به من نزدیک است . زندگی سیاسی او با تفکر من از سیاست بسیار متفاوت است. من از دوران جوانی اعتقاد داشتم که تئاتر را نباید در خدمت چیزی غیر از بشریت قرار داد .در طول زندگیم هم به این اصل و تفکر پایبند بودم. هیچ وقت آدم کانالیزه ای نبودم . هیچ وقت زیر هیچ پرچمی سینه نزدم . اینجا در تعارضی که با نوشین در این بحث داشتم ، می توانستم این حس را برای خودم داشته باشم. در کلیت بازی در نقش هنرمندی که از جنس خودم بود کمی کارم را راحت تر می کرد.
ارسال نظر