آیت‌الله سیدمحمد ضیاءآبادی از اساتید برجسته اخلاق در شهر تهران است. در ادامه پای سخنان ارزشمند این مفسر قرآن کریم می‌نشینیم:

از حضرت امام صادق(ع) پرسیدند: سرّ غیبت چیست؟‌ فرمود: «لامر لم یؤذن لنا فی کشفه؛ سرّی دارد که ما مأذون به کشف آن نیستیم»!

«هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَیْبٌ مِنْ غَیْبِ اللَّهِ؛ این کار از کارهای پنهان خدا و سرّی از اسرار نهان خداست».

«و متی علمنا انه عز و جل حکیم صدقنا بان افعاله و اقواله کلها حکمه و ان کان وجهه غیر منکشف لنا؛ وقتی ما معتقد به این شدیم که خداوند عز و جل حکیم است، تصدیق می‌کنیم که تمام گفتارها و کردارهایش براساس مصلحتی حکیمانه است؛ هر چند رمز حکمتش برای ما معلوم نباشد.»

«اصبغ بن نباته» گفته است: روزی بر امیرالمؤمنین(ع) وارد شدم و دیدم روی زمین نشسته و با انگشت خود روی زمین خطی می‌کشد و فکر می‌کند. سلام کردم و گفتم: مولای من! چرا متفکرید؟! آیا به زمین رغبتی پیدا کرده‌اید؟! فرمودند: نه! به خدا قسم من یک روز هم به زمین و آنچه در دنیا هست رغبتی نداشته‌ام؛ اینکه به زمین نگاه می‌کنم؛ می‌اندیشم درباره‌ فرزندی که از صلب من خواهد آمد! او یازدهمین فرزند من مهدی است که این زمین را پر از عدل و داد می‌کند؛ همانگونه که از ظلم و جور پر شده است. او غیبت طولانی خواهد داشت و اقوامی در غیبت او، گمراه و اقوام دیگری راه یافته خواهند شد!

آری، در سرّ غیبت فرموده‌اند: تا زمان ظهور حضرت مهدی موعود(ع) راز اصلی غیبت آشکار نمی‌شود و امام صادق(ع) فرموده‌اند، همانطور که سوراخ کردن کشتی توسط جناب خضر(ع) و کشتن پسربچه، بر جناب موسی(ع) مکشوف نبود تا وقتی که خواستند از هم جدا شوند، سرّ غیبت ولیّ زمان نیز بر احدی روشن نخواهد شد تا خودش ظاهر شود.

غیبت امام، ابتدا موقت و محدود بود؛ هفتاد سال بیش نبود، در این مدت که غیبت صغری نامیده می‌شود، چهار نفر از بزرگان شیعه که نواب خاص امام شناخته شده‌اند به نوبت در میان امام واسطه بودند و مردم به وسیله‌ آنها خدمت امام عرض حاجت می‌کردند و امام نیز ابراز عنایت می‌فرمودند، تا آخرین نایب که «علی بن محمد سیمری» است، نامه‌ای از طرف امام به دستش رسید که مرقوم فرموده بودند: «ای علی بن محمد سیمری! خدا اجر برادرانت را درباره‌ تو بزرگ گرداند. از وقتی که نامه‌ من به تو برسد، تا شش روز دیگر خواهی مرد. آماده‌ رفتن باش و احدی را برای جانشینی خودت [به نیابت خاص از من] بعد از وفاتت معین نکن چرا که زمان غیبت تامه فرا رسید. دیگر ظاهر نخواهم شد مگر بعد از اذن خداوند تعالی آن هم پس از گذشت زمان دراز و قسی گشتن دل‌ها و پر شدن زمین از جور و ستم».

آنگاه در پایان نامه مرقوم فرموده‌اند: ««وَ سَیَأْتِی إِلَى شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ»؛ پس از این از میان شیعه‌ من کسانی پیدا می‌شوند که ادعا می‌کنند مرا دیده‌اند».

«الا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو کذاب مفتر؛ توجه! پس هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه [هر دو از علایم نزدیک ظهور است] ادعا کند که مرا دیده است، او دروغ گفته و افترا بسته است».

البته این مربوط به نیابت خاصه است که کسی ادعا کند مرا دیده و شخصاً از جانب من به نیابت برگزیده شده است. این دروغ و افترا است. من احدی را شخصاً به نیابت از خودم برنگزیده‌ام ولی بسیارند نیک‌بختانی که در زمان غیبت کبری به شرف زیارت و مشاهده‌ جمال نورانی آن نور الهی مشرف شده‌اند و هنیئاً لارباب النعیم نعیمهم.