وجود نرم افزارهای کتابخوان این روزها روی گوشی و تبلت‌های هر جوان و نوجوان ایرانی موردی عادی به شمار می‌آید، اما آنچه این روزها بیش از هر چیز با ورود به صفحه اصلی برنامه‌های کتابخوان به چشم می‌آید، تبلیغ کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده است. این کتاب به تازگی وارد بازار نشر شده است. مسئله‌ای که در این باره جالب‌توجه به نظر می‌رسد، دست و دلبازی برنامه‌های کتابخوان در عرضه رایگان این کتاب است که به نوعی امکان دانلود رایگان آن را برای مخاطبان فراهم می‌آورد و از خیر سود الکترونیکی آن می‌گذرد. اخیراً ناشر جلد هشتم این کتاب نیز اقدام به تبلیغات پرهزینه‌ای در رسانه‌ها و مطبوعات به منظور جشن امضای مترجم این مجموعه کرده است. 
      
هری پاتر مجموعه کتاب‌هایی ویژه کودکان و نوجوانان است. داستان هری پاتر فراتر از یک داستان معمولی برای رده سنی کودک و نوجوان است. هری پاتر که به شدت از قوه خیال بهره می‌برد و در عین حال همچون اسطوره‌ها یک سیر منطقی را دنبال می‌کند، دارای محتوایی مخفی و حساب شده است. محتوای پنهانِ این داستان دارای مضامین تاریخی و واقعی است. 

به عبارت دیگر هری پاتر به‌ظاهر داستانی است خیالی درباره سحر و جادو و جامعه جادوگری ولی این داستان به ظاهر خیالی دارای چندین لایه مفهومی است که سطحی‌ترین لایه آن را دنیای اسرار آمیز کاراکتر اصلی در میان جادوگران تشکیل می‌دهد، ولی لایه‌های پنهان داستان به طور ناخودآگاه در ذهن خواننده نقش می‌بندد و در جای خود نمود می‌کند و از آنجا که کودکان و نوجوانان آمادگی و استعداد بیشتری نسبت به بزرگسالان برای دریافت و تثبیت مفاهیم در ذهن دارند، این مجموعه داستانی می‌تواند اهمیت ویژه‌ای داشته باشد. 
   
هری؛ الگوی جوانان و نوجوانان 
داستان هری پاتر از شخصیت‌های چند بعدی برخوردار است و به شکلی غیرمستقیم مفاهیم متعددی را که مغایر با نظام ارزشی و فکری جامعه ماست، اشاعه می‌دهد. در این کتاب مفاهیمی چون هولوکاست، آخرالزمان، منجی، انسانگرایی، ماوراء الطبیعه به شکلی غیراصولی به کودکان ارائه می‌شود. 
   
هری پاتر؛ نماد یک ناجی 
 هری پاتر نماد یک ناجی است که وظیفه‌اش نجات جامعه است؛ در سر راه به کمال رسیدن این ناجی موانعی وجود دارد. این ناجی که از سوی مربیان ماهری تربیت می‌شود، امیدی است برای نجات جهان؛ منجی که همچون حضرت موسی(ع) در یک محیط ناخواسته بزرگ می‌شود (خانه خاله هری) و همچون مریم مقدس، گاه برای رهایی از دست فشار اطرافیانش (شوهر خاله خشنش) باید روزه سکوت بگیرد، مانند دیگر منجیان و دیگر قهرمانان تاریخ، باید پالایش شود، باید تنها لکه آلوده در خود را که باعث آشفتگی و عصبانیت‌های گاه و بی‌گاهش می‌شود ( انرژی پلیدی که در زمان کودکی به طور ناخواسته از ولدمورت گرفته است ) از خود بیرون کند و این تنها با یک خودکشی داوطلبانه صورت می‌گیرد و او از این پس پاک به حساب می‌آید!
   
وقتی اومانیسم حرف آخر را می‌زند 
هری پاتر در نمایی دیگر، نماد اومانیسم و نماینده اصلی آن در جهان امریکاست که سعی در نجات جهان از دست ظالمان دارد. در کتاب گفته می‌شود که هری پاتر در برخورد با ولدمورت (در یک دید کلی نماد دشمنان آزادی است.) کمی از قدرت او را به طور غیرارادی می‌گیرد (جادوی سیاه ) و این نشان می‌دهد که منجی رگه‌هایی از ظلم را در برخورد خود با جوامع اعمال می‌کند، ولی همان طور که داستان سعی در القای آن دارد، این خشونت و ظلم، به صورت غیرارادی از سوی منجی نشان داده می‌شود و همان طور که در داستان به صورت بسیار واضح بیان شده، هری پاتر از جادوی خلع سلاح استفاده می‌کند و با این طلسم است که در نبرد‌های خود پیروز می‌شود و در داستان از قول یاران دامبلدور نقل شده که این جادو به نوعی امضا و مشخصه هری پاتر است، در حالی که ولدمورت و یارانش بیشتر از طلسم مرگ استفاده می‌کنند.
 
 پرواز جادوگر جاروسوار بالای سر نوجوانان
این نشان‌دهنده گفتار مسلط جهان‌بینی لیبرالیسم است که می‌گوید ما برای خلع‌سلاح به کشور‌ها حمله می‌کنیم و قصدمان فقط خلع سلاح است. پاتر در زبان لاتین به معنای پدر است و احتمالاً اشاره به این دارد که همه اقدامات امریکا پدرانه و از روی دلسوزی است. یک سِبقه تاریخی هم می‌توان برای واژه پاتر پیدا کرد و آن در امپراطوری روم است که عده‌ای اشراف وجود داشتند که به خود لقب پاترسین می‌دادند و این به معنای پدران است، یعنی این افراد پدران ملت هستند. 
   
جایی برای خدا نیست
در مجموعه کتاب‌های هری پاتر همه جور جانور و موجودات مختلف جولان می‌دهند، ولی هیچ خبری از خدا نیست. مخاطبان با دنیایی شگفت‌انگیز روبه‌رو می‌شوند که معلوم نیست قدرت‌های پنهانی و جادویی این دنیا از چه منشئی سرچشمه می‌گیرند. رولینگ در کتاب هفتم از مجموعه هری‌پاتر کوشیده بود با آوردن جمله « با امید به خدای آسمان » به این بحث خاتمه بدهد و کتاب‌های خود را مبری از ترویج به بی خدایی کند اما با آوردن این جمله در اواخر داستان یک نکته دیگر به چشم می‌خورد و آن این است که چرا گفته شده خدای آسمان، به بیان دیگر چرا از یای نسبت استفاده شده است. این یادآور چند خدایی و وجود الهه‌های چند‌گانه در حوزه تمدن غرب است. غرب در حال رجوع به عصر اسطوره‌های خود است که همان عصر پیش از مسیحیت است. رولینگ می‌توانست به‌جای واژه خدای آسمان، از اصطلاحاتی مانند خدای آسمان و زمین یا خدای توانا یا خدای قدرتمند استفاده کند که این اسامی صفات خدا را که در ذات اوست، نشان می‌دهد. 

شیطنت‌های رولینگ در مجموعه کتاب‌های هری پاتر بسیار فراتر از چند نمونه خاص است. او زمانی که یکی از کاراکترهای اصلی به عنوان یک الگوی قوی برای خوانندگان در آمده و کودکان و نوجوانان او را دوست دارند به یک باره اعلام می‌کند که دامبلدور همجنس‌باز است یا برای نمونه نویسنده یکی از شخصیت‌های داستان را که همسان اسقفان کلیسا است، ابتدا به اوج می‌برد و سپس به حضیض می‌کشاند. 

وردها و جادوهایی که رولینگ در داستانش به کار برده یا ریشه در زبان لاتین دارند یا زبان عبری و در واقع ارجاعات مفهومی کتاب‌های او ریشه در آموزه‌های اسرارآمیز و مخفی عهد باستان دارد. بعید است که جی کی رولینگ در این سن تا به این اندازه در سر هم کردن هنرمندانه این همه داستانک در لایه‌های مختلف بدون مشاوران حرفه‌ای عمل کرده باشد. 
عرضه رایگان نسخه الکترونیکی نسخه هشتم کتاب هری پاتر در کنار تبلیغات پرهزینه ناشر این کتاب برای جشن امضای مترجم آن تا حدود زیادی عادی به نظر نمی‌رسد و می‌تواند برای خردمندان و البته دلسوزان حوزه کودک و نوجوان قابل تأمل به شمار آید.