قرار است طبق شواهد موجود فیلم «فروشنده» از 10 شهریورماه به پرده سینماها درآید و متاسفانه صحبت هایی شده که یکی از نهادهای شناخته شده انقلابی چون حوزه هنری هم این فیلم را در سینماهای خود به اکران درآورد! در خصوص این نوع مواجهه مرکزی انقلابی با فیلمی ضد اسلامی و ضد ایرانی که آشکارا پیام بی حیایی و بی غیرتی برای مخاطب ایرانی صادر می کند، می توان در زمان مناسبی به تامل و نقد پرداخت و این که چگونه می شود که نهادی همراستا با آرمان های انقلاب اسلامی جهت مقاصدی نامناسب به دنبال اکران فیلمی چنین متضاد با اندیشه های اسلامی باشد، نکته ها و نقدهای بسیاری خواهد بود که در جای خود و شاید فرصتی مجزا در صورت وقوع این فعل به یادداشت در می آید.

فروشنده حیا!

پیش از این هم درباره اثرات مخرب اکران فیلم گستاخانه «فروشنده» در پایگاه خبری تحلیلی سراج24 مطالبی را به انعکاس درآوردیم و هشدارهای لازم را به متولیان فرهنگی دولت و وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی در قالبی یادداشت مطرح ساختیم که فارغ از علایق و سلایق شخصی خود نسبت به فیلمی چون «فروشنده» از منظری اسلامی نسبت به این منوی پیشنهادی غربی برخورد نمایند نه نگاهی برآمده از جشنواره ای چون کن! و به دور از هرگونه شیفتگی نسبت به فیلمساز جشنواره ای و اثر مورد توجه فرانسوی ها هرگونه اظهار عقیده و نگاه شیفته وار خود را درباره اکران فیلمی که هویت خانواده های ایرانی را هدف قرار داده و در پی ترویج نگاهی غربی و براساس مفاهیمی غیر دینی است، مورد لحاظ قرار دهند.

در غیر اینصورت ملت دین مدار و مخاطبان واقعی سینمایی شریف و اصیل خودشان در برابر این نوع ناملایمات رخ داده در فرهنگ به شکلی انقلابی عمل می کنند. در واقع هنگامی که مسئولان فرهنگی دولت توان مقابله با جریانات منحرف را ندارند و یا حتی خدای ناکرده در موضعی خاطرخواهانه نسبت به فیلم در پی آن هستند که عکس شان در کنار به ظاهر روشنفکران هنری و بازیگران چهره و شهرزادهای زمانه! و آبشخوران جشنواره منعکس شود، آن زمان است که ملت غیور و با حیای ایرانی در برابر ضد ارزش های موجود در فضای جامعه خواهند ایستاد.

وضعیت تجسمی ما با برپایی انواع تابلوهای بی هویت و غیراسلامی چنان بی پرده درآمده و انواع تئاترهای برآمده از داستان ها و نمایشنامه های غربی را جلوی دید مخاطبان برافراشتند ولنگاری فرهنگی کشور را بیش از پیش به نمایش گذاشت و حالا هم می خواهند سینما را با طیف بالای مخاطبانش و قدرت فراگیری که به لحاظ بصری بر روح و روان مخاطب باقی می گذارد، چنان در لجن زار فضایی بی اخلاقی بکشانند که دیگر نمی توان این مدیوم زیبا و باشکوه را برای خانواده های ایرانی حتی حلال دانست!

سوغات فرنگ!

«فروشنده» ی فرهادی سوغات فرنگ است؛ سوغات رویای پوچی که می خواهد انسان را از مفاهیمی والا چون شرم و حیا و غیرت دور سازد، چرا که همگان می دانند غیرت ایرانی مهم ترین ابزاری است که هنوز هم در عصر مدرنیته و فضای مخدوش اخلاقی در غرب نزد ایرانیان به عنوان پیشوایان اخلاق گرایی و تمدن باقی مانده است و حتی طاغوت پهلوی هم نتوانست خدشه ای بر آن وارد سازد. حال فیلمساز جشنواره ای در فیلم «فروشنده» یا به قول فرانسوی ها؛ «مشتری» دکانی اشتباهی را گشوده است که پیکر و روحی غیر ایرانی دارد و بهتر است همان اروپایی ها به تماشایش بنشینند و دقایقی بسیار به تشویق درآورندش!

هفته گذشته در اولین اکران فیلم «فروشنده» در ایران که به شکل خصوصی در حوزه هنری صورت یافت، با اثری برخورد کردیم که به شکلی زیرکانه و با استفاده از ظرافت های درام می خواهد به القای نگره ای متفاوت بپردازد؛ تشویق به جهانی که ناموس پرستی در آن جایی ندارد! در واقع هنگامی که رگ گردن «عماد» بابت نگاه نشسته در اذهانش مبنی بر رابطه هایی مشکوک بیرون می زند، فیلمساز این نوع پندار را به شدیدترین و البته سینمایی ترین مسیر محکوم می نماید! در واقع فرهادی با رندی خاص خود، تصویرگر جهانی است که در آن دفاع از ناموس و شرف و خانواده و حتی قد علم کردن درباره ناهنجاری های بی اخلاقی تصویری در راستای تروریسم بودن به مخاطب جهانی می دهد.

تصویری که محصول اندیشه و رفتار غربی است که در آن به شکلی واضح انواع تن خوابی ها و بی حیایی ها و چند همسری ها و همجنس گرایی ها حتی تبلیغی فرقه ای و نمادی عرفانی به خود می گیرد! جهانی که ظاهری گل و بلبل دارد و نگاهی روشن و صلح آمیز را به دیده ها می دوزد اما حقیقت درونی اش، حکایتی دیگر دارد و پر از فساد و تباهی و خودکشی و تن فروشی و فرزندان نامشروع و بی هویتی است و انواع کشتارهایی که از دل همین فضای به ظاهر سرسبز مدرنیته بیرون می زند.

شیفتگی مسئولان!

فیلم «فروشنده» تبعات تفکری است که افق نگاهش رو به آسمان غرب است و برخلاف دیدگاه ایوبی که در جمعی گفته بود: ««فروشنده» فیلمی است که مردم ایران بسیار دوست خواهند داشت و این را بگویم که فرهادی برای مردم ایران فیلم ساخت نه به جهت حضور در جشنواره‌ها. پس زمانی که شما برای مردم فیلم می ‌سازید، دنیا آن را خواهد دید.» اما واقعیت این است که تماشای «فروشنده» نشان داد که اصغر فرهادی نه برای مردمش بلکه برای سیاستمداران جشنواره ای و مخاطبان غربی فیلم ساخته است و از این رو نباید مسئول سینمایی به شکلی علنی و از همان ورودی بازگشت از فرانسه در فرودگاه دم از ارزش های فیلمی بزند که ماجرایش در فضایی بیگانه و براساس نگاهی غربی رخ داده است. از این رو جناب ایوبی که روزگاری نه چندان دور را در کشور زیبای فرانسه گذرانده و شاید تعلق خاطری هم به این سرزمین داشته باشد، نباید در مقام شخصیتی حقوقی که متصدی تصمیم گیری های سینمای کشور است، اظهارنظری چنین شیفته وار از خود ارائه کند.

رئیس سازمان سینمایی نه تنها این فیلم را باور داشته بلکه آن را شاهکاری می داند و درباره فیلم فرهادی عنوان می کند: «در وهله اول فیلمنامه «فروشنده» نظر من را به خود جلب کرد. البته بقیه بخش‌های فیلم اعم از بازیگری و ... شاهکار و درخشان است. نگاه متفاوت و متن بسیار قوی به موضوع و سوژه ‌ای که شاید فیلم های زیادی با این محوریت ساخته شده و پرداخت درست آن «فروشنده» را به اثری قابل تامل و با ارزش تبدیل کرده است.» شاهکار خواندن فیلمی که در آن به شکلی طرح ریزی شده دفاع از ناموس در زمره فعالیتی تروریستی قلمداد می شود، آیا از طریق مسئول اصلی سینمای کشور قابل هضم خواهد بود؟! آیا مسئولان فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم در برابر جاذبه جشنواره ها و هیاهوی رسانه های روشنفکری خلع سلاح شده اند و توان برخورد با فیلمی غربی چون «فروشنده را ندارند؟!

دغدغه های مردمی

مردمان معتقد این دیار از مسئولان فرهنگی و از متولیان سینمایی انتظار برخوردی لازم درباره اکران فیلم «فروشنده» را دارند و دست اندرکاران این دولت یاید بدانند که با همه فضاسازی هایی که برخی رسانه های مدعی آزادی و هنرمندان آرزو به دل جشنواره ها برای فرهادی و فیلمسازانی از این دست دارند، حکم نهایی را مردم متدین ایران زمین صادر می کنند؛ آن ها که هیچ زمان و به هیچ وجه اندیشه های اعتقادی و مفاهیم اخلاقی را به فروش نمی رسانند و حتما هم چنین اندیشه ای مشتری های غربی نخواهد داشت؛ چون اصالتی ایرانی و اسلامی دارد.

از این رو باز هم هشداری دوباره به متولیان امر از وزارت خانه تا سازمان سینمایی است تا براساس دغدغه های مردمی و در راستای حفظ ارزش های جامعه به دور از هرگونه ارادت ورزی های شخصی نسبت به فیلمساز و آثار جشنواره ای همچون مسئولی در کیان نظام اسلامی با «فروشنده» های غربی و «مشتری» های جشنواره ای و آثاری شبهه دار برخورد نمایند و درباره حوزه هنری هم به عنوان نهادی اسلامی این انتظار بیشتر خواهد بود که مهم تر از مناسبات هنری و تجاری، پایندی به ارزش هایی است که نمی توان هیچ قیمتی در بازار بر آن گذاشت.