فیلم رکود بزرگ (The Big Short) محصول سال 2015 و به کارگردانی اَدَم مک کِی براساس کتابی غیر داستانی نوشته مایکل لوییس درباره بحران اقتصادی 2007-2008ساخته شده و بازیگرانی ازجمله کریستین بیل، استیو کَرِل، رایان گاسلینگ، برد پیت در آن ایفای نقش کرده اند.

 
«رکود بزرگ» آمریکایی و سقوط کاپیتالیسم 
 
 
 
«رکود بزرگ» با این نقل قول از مارک تواین آغاز می‌شود: آنچه شما را به دردسر می‌ ‌اندازد، چیزهایی نیست که نمی‌دانید؛ چیزهایی است که یقین میدانید امّا به اشتباه!

 

جمله‌ای هوشمندانه که پیام اصلی فیلم را در خود جای می‌دهد: نظام سرمایه‌داری امریکا چنان به کارآمدی سیستم بیمارش یقین داشت، که اشتباهات مهلکش را ندید (یا نخواست که ببیند) و نهایتاً در سال‌های 2007 تا 2008 دچار فروپاشی شد و بحران اقتصادی جهانی را رقم زد.

 

آخرین ساخته ادم مک‌کی داستان معدود آدم‌هایی است که درست در اوج بازار مسکن در امریکا، سقوط قیمت مسکن و مستقلات را پیش‌بینی کردند و روی آن شرط بستند. فیلم می‌کوشد که دلایل بحران اقتصادی 2007-2008 را – که از امریکا شروع شد و تبعاتش دامن اروپا و دیگر نقاط جهان را نیز گرفت – به زبان ساده برای مخاطب عام توضیح دهد.
 
 «رکود بزرگ» آمریکایی و سقوط کاپیتالیسم
 
البتّه نباید انتظار داشته باشید که همه‌چیز را خیلی راحت و بی‌دغدغه متوجّه شوید! به‌هرحال مسائل اقتصادی و بانکی و بازار بورس برای من و شمایی که تخصّصی در این زمینه نداریم، از پیچیده‌ترین مباحث است. پیچیدگی ماجرا برای مخاطبان فارسی‌زبان که مجبورند اصطلاحات انگلیسی را به فارسی ترجمه کنند تا بفهمند بیشتر هم می‌شود. (برای مثال «رکود بزرگ» به هیچ‌وجه ترجمه اسم انگلیسی فیلم نیست و شاید «سَلَف‌خری بزرگ» ترجمه دقیق‌تری باشد). به همین خاطر اگر به زبان انگلیسی تسلّط کافی ندارید، داشتن یک زیرنویس فارسی خوب برای دیدن این فیلم از نان شب هم واجب تر است.

 

امّا نگران نباشید. فیلم از هر حربه‌ای استفاده می‌کند تا سخت‌ترین مفاهیم مالی و بانکی را به مخاطبش آموزش دهد و در عین حال هنر اصلی‌اش اینجاست که به هیچ‌وجه یکنواخت و خسته‌کننده نمی‌شود. اساساً ساخت یک فیلم سینمایی داستانی با اقتباس از یک کتاب غیرداستانی که به تحلیل مسائل پیچیده مالی و اقتصادی می‌پردازد، کار عجیب و جسورانه‌ای است. امّا مک‌کی و رندولف به خوبی از عهده این کار برآمده و فیلمنامه‌ای نوشتند که نهایتاً با کارگردانی کم‌نقص مک‌کی به فیلمی تبدیل شد که هم آموزنده است، هم جذاب؛ و البتّه برایشان اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را هم به ارمغان آورد.
 
«رکود بزرگ» آمریکایی و سقوط کاپیتالیسم

 

 
 
 
«رکود بزرگ» ریتم بسیار تندی دارد. ریتمی تند و البته به‌ظاهر آشفته که مدیون دکوپاژ و تدوین خاصی است که اشفتگی شخصیت‌ها و شرایط را به خوبی القا می‌کند. کات‌های تند و ناگهانی به همراه گنجاندن تصاویر آرشیوی و اخبار تلویزیونی لابلای صحنه‌های مختلف فیلم و فیلمبرداری با دوربین روی دست، باعث شده از طرفی ریتم تند و فضای تنش‌زای فیلم تا آخر حفظ شود و از طرف دیگر فیلم حال و هوایی مستندگونه به خود بگیرد و تماشاگر فراموش نکند که با ماجرایی واقعی سر و کار دارد. از سویی دیگر، شخصیت‌پردازی‌های قوی که با بازی‌های درخشان تکمیل شده، باعث می‌شود با تک تک کاراکترهای متعدّد فیلم همراه شویم و حتّی با آن‌ها همذات‌پنداری کنیم و نگرانشان باشیم. جالب اینجاست مک‌کی برای چنین فیلمی که به بحران اقتصادی‌ای می‌پردازد که میلیون‌ها نفر را بیکار و بی‌خانمان کرد، لحنی طنزگونه انتخاب کرده است؛ طنزی سیاه که ممکن است پوزخندی تلخ بر چهره‌تان بنشاند.

 

درباره بحران اقتصادی جهانی 2007-2008 فیلم‌های زیادی ساخته شده، امّا به جرأت می‌توان گفت هیچ‌یک از فیلم‌های قبلی به این خوبی و با این جزییات دلایل وقوع این فاجعه اقتصادی را تحلیل نکردند (البتّه اکثراً چنین قصدی هم نداشتند). پس از دیدن «رکود بزرگ» به خوبی متوجّه خواهیم شد که چرا غول‌های وال‌استریت و بانک‌های قدرتمند امریکایی نتوانستند این بحران را پیش‌بینی کنند. و البتّه در پایان با این سؤال مواجه می‌شویم که آیا از اشتباهاتشان درس گرفته‌اند یا نظام سرمایه‌داری مغرور غرب که هنوز از ترکش‌های بحران قبلی رنج می‌برد، باز دارد اشتباهات مشابهی را مرتکب می‌شود؟