جدایی توافقی دو هنرپیشه مشهور در دادگاه تهران
زن بازیگر در عقدنامه اش فقط گرفتن جان شوهر هنرپیشه اش را ننوشته بود اما وقتی پای طلاق در زندگی این زوج هنرپیشه باز شد زن جوان بیشتر خواسته هایش را بخشید و طلاقش را گرفت.
زندگی مشترک آقا و خانم هنرپیشه از یک ملاقات هنری آغاز شد. نخستین بار در دفتر یک تهیهکننده با هم آشنا شدند، پیشنهاد شده بود در نقش اول یک فیلم"سینمایی ظاهر شوند، نقش دختر و پسر جوانی که در مسیر یک داستان پر پیچ و خم عاشق هم میشوند. قرارداد بسته شد و آنها جلوی دوربین رفتند. هر دو تلاش کردند از این فرصت طلایی خوب استفاده کنند و به شخصیتهای فیلمنامه جان تازهای ببخشند.
به هر تقدیر خیلی زود آنها پای سفره عقد نشستند و مراسم ازدواجشان برگزار شد و زوج بازیگر زندگی مشترک خود را آغاز کردند. بازی در فیلمهای بعدی بسرعت به هر دو نفرشان پیشنهاد و زمینه همکاری در تلویزیون و حتی صحنه تئاتر هم برایشان مهیا شد. درآمدشان بالاتر رفت و روز به روز مشهورتر شدند، با این حال فرصت کافی برای در کنار هم بودن از آنها سلب شده بود.
بر خلاف تصور طرفداران، زندگی آقا و خانم هنرپیشه چندان تفاوتی با زندگی معمول یک خانواده متوسط نداشت، اما انتظارات مخاطبان باعث میشد در انظار عمومی ظاهر نشوند یا در صورت برگزاری جشنواره یا جشنهای هنری با لباسهای فاخر و تشریفات پا روی فرش قرمز بگذارند. هجوم طرفداران و تماشاگران برای گرفتن امضا و عکس یادگاری باعث میشد هرگز نتوانند در پیاده روها قدم بزنند یا در پاساژها خرید کنند.
بر اساس مستندات پرونده، دادخواست طلاق توافقی زوج بازیگر از جملات آشنایی بهره میبرد، واژگانی که برای همه درخواستهای متارکه به دادگاهها ارائه میشود و تفاوتی ندارد که زوج چه کاره بوده یا متعلق به کدام طبقه جامعه باشند. واژگانی از جمله؛ «زوج و زوجه به سبب اختلافات به وجود آمده هیچگونه توافقی برای ادامه زندگی مشترک نداشته و از دادگاه محترم درخواست رسیدگی و صدور گواهی عدم سازش جهت اجرای طلاق دارند.»
در برگههای دادخواست هیچ توضیحی درباره دلایل درخواست طلاق یا مستنداتی درباره اختلافات موجود بیان نشده بود. حتی اگر خانم و آقای هنرپیشه دلایلی را به وکلای خود بازگو کرده بودند، وکلا ترجیح داده بودند از توضیحات اضافی بپرهیزند.
براساس روال رسیدگی به مناقشات در دادگاههای خانواده، قاضی زوج را ابتدا به واحد مشاوره و سپس داوری ارجاع داد، هر چند نتیجه احتمالی این نامه نگاری کاملاً قابل پیشبینی است. با این حال پرونده به دریافت گزارشهای مربوطه موکول شد.
در آن صبح گرم مرداد، هیچ یک از طرفین دعوا در دادگاه خانواده حضور نداشتند، شاید هر کدام از آنها در گوشهای از کشور و دریک فیلم سینمایی مشغول ایفای نقش بودند، هر چند در بازی زندگی نتوانسته بودند بخوبی ظاهر شوند. زندگی خانم و آقای هنرپیشه معمولاً شرایطی داشت که کمتر همدیگر را ببینند و کمتر غذای خانه را میل کنند. با این حال یکی از آنها در مصاحبهای با یک نشریه گفته بود؛ کاش زودتر ازدواج کرده بودند.
به درک
نکنه منظورتون مهدی پاکدل و همسرشه وای خدا کنه حدسم درست نباشه. ولی من فکر کنم که غیرت مردونه پاکدل گل کرده زن که با حجاب بد تو خیابون بیاد مال همه هست و به درد زندگی نمی خوره
والا
واقعا خيلي مهمه كه تو خبراتون ميارين!!!حداقل اين همه توضيح ميدين اسم و نشوني هم بزارين والا از كجا بدونيم چه كساني هستن !
اسم ببرید . اینها که متهم نیستند .
این دیگه چه خبری است، وقتی قرار نیست نام آنها فاش شود چه ارزش خبری دارد. ما باید خودمون حدس بزنیم که کیا بودند که از هم جدا شدند. اینها هم مثل این همه زوج که از هم جدا می شوند که نامشان معلوم نیست.
خوب اين خبر بي نام و نشان چه معني داره!
شماره اسم نمگی چرا اینداستان الکی مگی
واقعا به درک و شما هم برید به درک مثلا دلتون خوشه مطلب منتشر کردین. تنها چیزی که میتونس اینجا قابل خوندن باشه اسم اون دو نفره که اشاره نکردین
این چه خبریه اسمشون چیه
چه تکان دهنده و مهم...
خخخخخ
این هنرپیشه ها اسمشون کیه لطفا؟؟؟
به ما چه ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
خصلت بعضی از ایرانی ها فضولیه !!!!!!! آخه به من و تو چه ربطی داره ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
همگی هم تو مصاحبه هاشون اظهار عشق و عاشقی میکنن
جلوی شتر مست و زن مست را نمی توان گرفت پول زیادی زنان را مست کرده است
همه چي از همين بي ادبي آقايون شروع ميشه، متاسفم واسه تربيت نادرستتون
خسته نباشی عزیز با این خبر چاپ کردنت....یا خبر چاپ نکن یا یه نشونه ای اسمی...الف .ب.پ.ت....ای چیزی....مگه دزدی میلیاردی کردن که میگی اقا و خانم....ما تو این مملکت کلی اقا و خانم داریم...
این مطلب ارزش خوندن نداشت. متاسفم برای نویسنده که با اعتماد به نفس بالا این متن رو نوشته و به شعور عمومی توهین کرده.