عدم آگاهی و اطلاعات کافی در مورد خصوصیات جهان آخرت یعنی برزخ و قیامت کبری، اثرات شوم و ناگواری را همواره برای انسان به همراه داشته است. اگر انسان از دقت و حساب و کتابِ عقلانی عوالم بعد از این دنیا خبر داشته باشد و به آن توجه کند هیچ‌گاه به راه خطا نرفته و همیشه قبل از هر کسی خودش ناظر بر اعمال خود است. 

حیا و شرم، صفتی فطری و ذاتی است که در نهاد همه قرار داده شده است اما ظهور و بروز آن باعث تثبیت و نهادینه شدن آن در تمام زندگی و خودداری از گناه خواهد شد. در این نوشتار به گوشه‌ای از تأثیرات متقابل معاد و حیا مباحث مربوط به این دو پرداخته می‌شود به امید آن‌که شاهد ظهور و بروز هر چه بیشتر حیای سازنده در جامعه‌مان باشیم.

حیا و تجسم اعمال
یکی از اعتقادات در مورد معاد این است که در برزخ و قیامت، این حقیقت اعمال خود انسان است که به او ارائه می‌شود نه چیز دیگر. در این رابطه قرآن کریم می‌فرماید: «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً [کهف/49] و همه اعمال خود را حاضر مى‏‌بینند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمى‏‌کند». طبیعتا حقیقت اعمال انسان به نسبت نوع عمل متفاوت است اعمال خیر به آن شکل خواهد بود که باعث افتخار و سربلندی انسان است و اعمال زشت و گناهان نیز باعث سرافکندگی انسان است.

مثلا گوشه‌ای از حالات زناکار در قیامت نحوه خروج او از قبرش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند:«فَإِذَا بُعِثَ مِنْ قَبْرِهِ تَأَذَّى النَّاسُ مِنْ نَتْنِ رِیحِهِ فَیُعْرَفُ بِذَلِکَ وَ بِمَا کَانَ یَعْمَلُ فِی دَارِ الدُّنْیَا [1] وقتی از قبرش برخیزد مردم از بوى گندش آزار کشند و از آن بو او را بشناسند که در دنیا چه کاره بوده‏!» قطعا حس درونی هر انسانی از این پیش‌آمد حیا می‌کند و باور و توجه به این وقایع باعث می‌شود به واسطه شرم از چنین روزی خود را از گناه دور بدارد! گر چه گناه زنا در همین دنیا نیز آبروی انسان را بر باد می‌دهد زیرا پیامبر اعظم(ص) فرمودند: «إِیَّاکُمْ وَ الزِّنَاءَ فَإِنَّ فِیهِ سِتَّ خِصَالٍ ثَلَاثٌ فِی الدُّنْیَا وَ ثَلَاثٌ فِی الْآخِرَةِ فَأَمَّا الَّتِی فِی الدُّنْیَا فَإِنَّهُ یُذْهِبُ بَهَاءَ الْوَجْه ...‏ [2] از زنا پرهیز کنید، که شش کیفر دارد، سه کیفر در دنیا و سه کیفر در آخرت، اما کیفر دنیایى: آبرو و نور صورت را مى‌‏برد...» گناهان دیگر نیز چهره خفت‌باری دارند و به شکلی در قیامت مجسّم می‌شوند که آبروی انسان را می‌برد زیرا قیامت همه حجاب‌ها و پرده‌ها کنار می‌رود و خفت گناه به حدّی است که انسان دوست دارد فاصله طولانی با عمل مجسّم خو داشته باشد. 

از این رو قرآن کریم می‌فرماید: «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ [آل‌عمران/30] روزى که هر کس، آن‌چه را از کار نیک انجام داده، حاضر مى‏‌بیند و آرزو مى‏‌کند میان او، و آن‌چه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانىِ زیادى باشد. خداوند شما را از (نافرمانى) خودش، بر حذر مى‏‌دارد و (در عین حال،) خدا نسبت به همه بندگان، مهربان است».

دو نکته در این آیه شریفه وجود دارد اول این‌که؛ «نمى‌‏گوید آرزو مى‏‌کند اعمال بدش نابود شود زیرا مى‏‌داند چیزى در جهان نابود نمى‏‌شود، بلکه آرزو مى‏‌کند با آن فاصله بگیرد»[3] دوم این‌که؛ «بدکاران از مشاهده اعمال خود چنان در وحشت فرو مى‏‌روند که آرزو مى‏‌کنند از آن فاصله بگیرند نه فاصله مکانى، که فاصله زمانى دور و دراز که براى ابراز تنفر از فاصله مکانى رساتر است، زیرا در فاصله مکانى احتمال حضور نزد او وجود دارد، ولى در فاصله زمانى به هیچ وجه امکان‌‏پذیر نیست».[4]

حیا در فضای مجازی
تفاوت گناهان در فضای مجازی این است که بدون هیچ حدّ و مرزی می‌توان به دور از چشم مردم به تمامی گناهان آلوده شد. دلیل روی آوردن به این فضا برای گناه غالبا حیای در ارتکاب گناه در واقعیت و فضای حقیقی است که البته شیطان کم‌کم شخص را به انجام همه این گناهان در فضای حقیقی ترغیب و تشویق می‌کند لذا در واقع دوره مقدماتی انجام گناه در فضای حقیقی است. این را باید دانست که از نظر دیگران چنین شخصی گناهی انجام نداده است چون کسی خبر ندارد؛ اما از نظر خود آن شخص، او یک گناه‌کار واقعی است و آثار آن نیز در نوع نگرش، عقاید و رفتار او مؤثّر خواهد بود. خلاصه این‌که فضای مجازی یکی از ابزارهای اصلی شیطان برای اغوای انسان‌ها در عصر امروزی است.

از آن‌جا که بسیاری از گناهان در فضای مجازی فکری و ذهنی هستند مثالی را در این‌باره بررسی می‌کنیم. مثلا در مورد فکر «زنا» حضرت عیسی(ع) می‌فرماید: «فَإِنَ‏ مَنْ‏ حَدَّثَ‏ نَفْسَهُ‏ بِالزِّنَا کَانَ کَمَنْ أَوْقَدَ فِی بَیْتٍ مُزَوَّقٍ فَأَفْسَدَ التَّزَاوِیقَ الدُّخَانُ وَ إِنْ لَمْ یَحْتَرِقِ الْبَیْت [5] آنکه فکر زنا کند مانند کسى است که در عمارت زیبا و مزیّنى آتش روشن کند دودهاى تیره آتش زیبایی‌هاى عمارت را خراب می‌کند اگر چه عمارت آتش نگیرد». فضای گناه‌آلود مجازی دل انسان را کدر و تاریک می‌کند و دل و روح انسان را از بین می‌برد و تجسم آن در قیامت همانند کسی است که با گرد و غبار و خاک‌آلود و یا با صورتی سیاه و زشت دیده می‌شود و سراسر وجود انسان خجالت و شرم می‌شود.

فضای مجازی فضایی است که شیطان انسان را به گناهانی که در فضای حقیقی از انجام آن حیا و شرم دارد دعوت می‌کند لذا کارهایی که در فضای مجازی انسان انجام می‌دهد اغلب از دید و اطلاع دیگران مخفی می‌ماند اما باید دانست که روزی خواهد آمد که تمام این احوالات گناه‌آلود به وضوح برای همه عالم هویدا می‌شود و آن وقت است که انسان از شرم نمی‌داند کجا باید برود پس رعایت حیا در فضای مجازی بسیار لازم‌تر از فضای حقیقی است! از همین رو باید این کلام خداوند را نه آویزه گوش که آویزه قلب و جان خود کرد که فرمود: «وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً إِذْ تُفیضُونَ فیهِ وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبین‏ [یونس/61] و هیچ عملى را انجام نمى‏‌دهید، مگر اینکه ما شاهد بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن مى‌شوید! و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى‏‌ماند حتى به اندازه سنگینى ذره‌‏اى، و نه کوچک‌تر از آن و نه بزرگ‌تر، مگر این‌که (همه آنها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است!».

بنابراین، برای محفوظ ماندن از شر شیطان و از دست ندادن حیا و عفت، مخصوصا در فضای مجازی، لازم است انسان به این امر توجه نماید، که خداوند متعال در همه حال ناظر بر احوال اوست.

و باید از روزی که تمامی پرده‌های اعمال کنار می‌رود و حقیقت اعمال گناه‌آلود انسان در معرض دید همه عالم به خصوص خوبان عالم قرار می‌گیرد از همین الآن شرم کرد تا آن روز سرافکنده و شرمگین نباشیم. و کلام آخر این‌که؛
در مکانی که کنی قصد گناه / گر کند کودکی از دور نگاه

شرمت آید! زِ گنه در گذری / پرده عصمت خود را ندری

شرمت ناید ز خداوند جهان / کو بود آگه اسرار و نهان؟

پی‌نوشت:
[1] امالی صدوق، ص427
[2] إرشاد القلوب، ج‏1، ص 71
[3] تفسیر نمونه، ج‏2، ص 504
[4] همان، ص 505
[5] الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‏5؛ ص