پارس بررسی می کند:
نکاتی درباره یک بداخلاقی/ ظلم به منطق علمی آیت الله جوادی آملی
آنچه موجب نهی پیامبر(ص) شد، این بود که هدف او از بیان این سخنان، تحقیر و توهین به یهود بود. این درحالی است که این آیۀ شریفه در مقام جدالِ احسن با یهودیان و نقد رفتارهای آنان است، نه بدگویی رودرو و خصمانه با آنها.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی مسائلی*- چندی پیش یکی از علمای بزرگوار در دیدار با مسئول بلندپایهای به تبیین نقش غیرت در تحقق استقلال سیاسی و اقتصادی کشور پرداختند و از کسانی که راه نفوذ بیگانگان را در کشور فراهم میسازند، با عنوان «دیوث سیاسی» یاد کرده و رفتار آنها را «دیاثت سیاسی» دانستند. متأسفانه بعد از بیان این سخنان، بعضی افراد و گروهها در فضای مجازی و رسانهای، این تعبیر را به ابزاری برای تصویه حسابهای گروهی و جناحی تبدیل کردند و عنوان «دیوث» را با مشتقات فراوانی(همچون دیوث سیاسی، فرهنگی، هنری و...) وارد حریم گفتمانی جامعه کردند. آنگونه که یکی از منتقدین سینمایی در برنامه زنده تلویزیون از فیلم خاصی با عنوان نماد دیاثت فرهنگی و هنری یاد کرد. به هر حال بعضی افراد با سوء استفاده از سخنان این عالم دینی، موجی از بیاخلاقی را در جامعه دامن زدند. به صورت نمونه بعضی با پوسترهای که حاوی چنین عنوانی بود، به استقبال مسئولین کشور رفتند.
اما در باره این موضوع بیان چند نکته لازم به نظر میرسد:
1. طلاب و فضلایی که با بحثهای آن عالم بزرگوار آشنا هستند، میدانند که ایشان در بیان معارف دینی سبکی خاص در استفاده از تعابیر و الفاظ دارند که با جایگاه والای علمی ایشان هماهنگ است و شاید به کار بستن آن از ناحیه دیگران موجب وهن کلام شود. پس اگرچه ایشان در تمثیل و تحلیل علمی چنین سخنی را به کار بسته اند، ولی استفاده از آن در جایگاه های دیگر صورتی زشت و ناپسند دارد.
2. ایشان این تعبیر را به صورت کلی به کار بردهاند و هیچگاه راضی به آن نیستند که دیگران آن را خطاب به افراد، گروهها و یا جناح خاصی به کار برند. زیرا بدیهی است که این تعبیر همواره برای بیان یک صفت زشت اخلاقی به کار رفته و حتی به تنهایی یک فحش رکیک به شمار میآید. با این سابقه، آن را با هرپسوندی نیز که به کار ببریم حاوی نوعی فحاشی و توهین به طرف مقابل میباشد. البته با این وجود برای بعضی فرصتی فراهم شده است تا با اضافه کردن یک پسوند به آن، کاربرد آن را مشروع نموده و با توهین به مخالفان سیاسی خویش، دلی خنک کنند.
3. همانگونه که اشاره شد آن بزرگوار این تعبیر را در مقام تحلیل علمی و بیان ماهیتِ رفتارهای نادرست سیاسی و اقتصادی، به کار بستهاند و مقصود ایشان به کار بستن آن درباره افراد نبوده است. محققا اگرچه در چنین جایگاهی این تعبیر حاوی توهین و دشنام گویی نخواهد بود، اما هنگامی که آن را از جایگاه خویش خارج کنیم و خطاب به افراد مشخص به کار ببریم، خالی از توهین و فحاشی به آنها نیست.
در این رابطه شاید بیان یک نمونه روایی، بحث را بهتر مشخص سازد. از اماممحمدباقرعلیهالسلام نقل شده است که فرمودند:
(مردى یهودى بر رسول خدا (ص) وارد شد، درحالیکه عایشه هم در حضور آن حضرت بود. مرد یهودی گفت: «السَّامُ عَلَیْکُم.» (مرگ بر شما.) رسول خدا (ص) در پاسخ فرمود: «عَلَیْکُم.» (بر شما.) سپس فرد دیگرى از یهود آمد و مانند همان جمله را گفت و رسول خدا(ص) نیز مانند رفیقش به او پاسخ داد. پس سومى وارد شد و مانند همان را گفت و رسول خدا (ص) نیز همانطورکه به دو رفیق دیگرش جواب داده بود، جواب او را فرمود. عایشه خشمگین شد و گفت: «سام و خشم و لعنت بر شما باد اى گروه یهود و ای برادران [کسانیکه بهصورت] میمونها و خوکها [مسخ شدند]!» رسول خدا (ص) به عایشه فرمود: «یا عَائِشَةُ، إِنَّ الْفُحْشَ لَوْ کَانَ مُمَثَّلاً، لَکَانَ مِثَالَ سَوْءٍ، إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ یوضَعْ عَلى شَیءٍ قَطُّ إِلَّا زَانَهُ، وَ لَمْ یرْفَعْ عَنْهُ قَطُّ إِلَّا شَانَهُ.» (اى عایشه، اگر فحش بهصورتى مجسم میشد، صورتى بسیار بد میداشت. نرمش و مدارا بر هیچ چیز نهاده نشده است، جز اینکه آن چیز را آراسته است و از هیچ چیز برداشته نشده است، جز اینکه آن را زشت ساخته است.) عایشه عرض کرد: «اى رسول خدا، آیا نشنیدى که اینها گفتند: السام علیکم؟» حضرت فرمود: «چرا. مگر تو نشنیدى من به چه پاسخشان را دادم و گفتم:علیکم؟ هرگاه مسلمانى به شما سلام کرد، به او بگویید: سلام علیکم و هرگاه کافرى به شما سلام کرد، در پاسخش بگویید: عَلَیْک. )[1]
نکتهای که با نقل این روایت به دنبال بیان هستیم اینکه سخنان عایشه برگرفته آیات قرآن کریم بود و شاید در نگاه بسیاری از افراد، به کار بستن این تعبیرات، تکرار صحیح آیات قرآن کریم به شمار میرود. توضیح بیشتر اینکه در آیات قرآن کریمآمده است که عدهای از بنیاسرائیل بهسبب رعایتنکردن احکام «یوم السَّبت» (روز شنبه) و نپذیرفتن آن و صید ماهی در روز تعطیل، مغضوب شدند و عذاب آنها مسخشدن بهصورت میمون و خوک بود. خداوند در آیۀ ۶۰ سورۀ مائده میفرماید: )قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللّهِ مَن لَّعَنَهُ اللّهُ وَغَضِبَ عَلَیهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنَازِیرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ
أُوْلَئِکَ شَرٌّ مَّکَاناً وَ أَضَلُّ عَن سَوَاء السَّبِیل؛ بگو: آیا شما را [از اعمالی] آگاه سازم که ازنظر جزا نزد خدا بدتر از اینهاست؟ [اعمال] آنانکه خدا نفرینشان کرده و بر آنها خشم گرفته است و برخی از آنها را [بهحالت] بوزینه و خوک گردانید و نیز کسانیکه [بهجای خدا] طاغوتها را بندگی کردند، آنها در جایگاهی بدترند و از راه درست گمگشتهتر.)
به نظر میرسد عایشه با استناد به این آیه، آن سخنان را به کار برده است. اما آنچه موجب نهی پیامبر(ص) شد، این بود که هدف او از بیان این سخنان، تحقیر و توهین به یهود بود. این درحالی است که این آیۀ شریفه در مقام جدالِ احسن با یهودیان و نقد رفتارهای آنان است، نه بدگویی رودرو و خصمانه با آنها. پس اگرچه عایشه از دشنامهای زشتی که خلاف عفت عمومی است نیز استفاده نکرده و سخنی بر زبان رانده است که حتی میتواند برای بعضی افراد، توجیه تاریخی و دینی داشته باشد، اما همینقدر که این تعبیر را با قصد توهین و دشنام به یهودیان بیان کرده بود، کافی بود تا پیامبر خدا(ص) آن را فحاشی و بدزبانی به حساب بیاورد و از آن نهی کند.
به هر حال همانگونه که بعضی با سوء استفاده از روایات و آیات قرآن کریم به ایجاد فضای بداخلاقی در جامعه پرداخته و منطق علمی اسلام را مخدوش میکنند، افرادی نیز با سوء استفاده از سخنان عالمی که به اخلاق قرآنی وارسته است، به منطق علمی ایشان ظلم و خیانت نموده و آن را در پرده حجاب قرار میدهند.
[1]. محمدبنیعقوب کلینی، کافی، ترجمۀ مصطفوی، ج۴، ص۷۰۹.این روایت با اسناد معتبر از ناحیه شیعه و سنی نقل شده است.رک: احمدبنحنبل، مسند أحمد، ج ۶، ص۱۳۵؛ ابنخزیمه، صحیح ابن خزیمة، ج۱، ص۲۸۸.
* حجت الاسلام والمسلمین مهدی مسائلی
مدرس حوزه علمیه اصفهان است و آثار و تألیفاتی در زمینه «قمه زنی سنت یا بدعت؟»، «نهم ربیع جهالتها خسارتها»، «پیشوایان شیعه پیشگامان وحدت»، «عزاداری شعار حیات عاشورائی»، «لطیفههای اسلامی»، «فرهنگ اصطلاحات طلاب»، «لعنهای نامقدس» و.. داشته است. وی همچنین برگزیده چهارمین همایش اهل قلم استان اصفهان»، «برگزیده همایش تجلیل از خادمین فرهنگ مکتوب استان اصفهان1386»، «روحانی برگزیده جشنواره حضرت علی اکبر در سال 1387»، «برگزیده جشنواره سراسری علامه حلی در سال1388»، برگزیده دومین جشنواره ملی طلبه جوان موفق ۱۳۹۲» و.. است.
هر چند قبول دارم که عده ای همواره قصد دل خنک کردن و تحقیر و توهین به طرف مقابل دارند و از این فضاها بعنوان بستری برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند ولی به هر حال این تعابیر هم گاهی مصداق هایی در جامعه دارند.
آیا می توان از ترس اینکه ممکن است حمل به توهین شود، از به کار بردن آنها خودداری کرد و برخی عبارات را در غل و زنجیر کتابها و مباحث طلبگی حبس نمود؟
گاهی هر چه دلسوزان فریاد برمی آورند که عده ای مسئولان دارند چوب حراج به مملکت می زنند و راه سلطه آنان را به کشور باز می کنند و حتی کشور را دو دستی به عقد بیگانگان در می آورند ولی باز هم صدای دلسوزان به جایی نمیرسد ولی با یک کلمه نهیب یک عالم، جامعه به خود می آید.
اینها جای شکر دارد.
والله من بعنوان یک شهروند عادی و بیسواد نتوانستم از این مطالب بدون نظر بگذرم این عالم عزیز و محترم با این همه علم و اندیشه اگر از عبارت یا واژههای مناسبتری استفاده میکرد بهتر و شایسته تر بود چون همه مردم مانند طلبه های عزیز و خصوصا شاگردان محترم ایشان گوششان به شنیدن چنین واژهها یا عباراتی عادت ندارد و ممکن است خدایی نا کرده برداشتهای خوبی نکنند