بهاری که گذشت فرصتی ویژه برای سینمای ایران بود که خود را از بند تهمت هایی که در این چند ساله اخیر به او زده می شد برهاند.در حرف ها و سخن های مختلفی از زبان برخی کارشناسان،نو به نو می شنیدیم «سینمای ایران مرده است» یا «این چیزی که الان به عنوان سینمای ایران وجود دارد،تابوتی بیش نیست و باید بر آن میخ کوبید.» بهروز افخمی پیش از آن که برنامه هفت را قبضه کند این جمله را عینا بر زبان آورد:« وضعیت سینمای ایران از نظر تعداد تماشاگران وخیم‌تر از آمار رسمی است. آمار ۱۲ میلیونی در واقع حدود ۸ میلیون نفر است. 

این آمار دروغ است. سینمای ایران را همچون مریضی که دچار مرگ مغزی شده، به دستگاه‌های مختلفی وصل کرده‌اند که به محض جدا شدن از آن دستگاه‌ها قلبش از کار خواهد ایستاد. یعنی آن‌را به‌طور مصنوعی زنده نگه داشته‌اند و به نظر می‌رسد در وضعیت فعلی هیچ امید و راه نجاتی برای آن وجود ندارد. » به گزارش خبر آنلاین زمانی که بهروز افخمی از «وضعیت فعلی» حرف زد،خیلی دور نیست.چیزی حدود یک سال پیش؛دقیقا خرداد 94 در سخنرانی جشنواره سما، پس از آن افخمی در برنامه تلویزیونی اش کاملا مرتب و هدایت شده این جمله را بارها تکرار کرد.اما چیزی نگذشت که سینمای ایران توانست خود را به دل جامعه ببرد و نگاه خیلی ها را متوجه خود کند. 

نقطه عطف نشاط اجتماعی 
یکی از دلایلی که خیلی ها آن را دلیل اقبال مردم به سینما یاد کرده اند فضای انتخاباتی هفتم اسفند 94 است. در این فضای باز سیاسی مردم حس کردند می توانند حس های خوب خود را با یکدیگر شریک شوند و یکی از جاهایی که می شود این شراکت را به نمایش گذاشت،سالن های سینماست.سالن های تاریکی که در آن با هم بخندند(من سالوادور نیستم و پنجاه کیلو آلبالو)،با هم گریه کنند(ابد و یک روز) و با هم هیجان زده شوند(بادیگارد).نگاه اجتماعی موجود در فیلم های سه ماهه اول سال مردم را به بیرون آمدن از خانه ها و رفتن به سالن های سینما ترغیب کرد. 

اقدامی که پاسخ عکس داد 
خوش مان یا بدمان بیاید،دوست داشته باشیم یا نه یکی از دلایل اصلی فروش بالای بهار 95 تبلیغات ماهواره ای فیلم های سینمایی ایرانی است. شبکه هایی که روی «دایره زنگی» های ممنوع به خانه های مردم می رود و برای آنها «حریم سلطان» پخش می کند.این بار اما به درد سینمای ایران خورد و ناخودآگاه مردم را تشویق به هجوم به سالن های سینما کرد.یعنی دقیقا این شبکه بر خلاف جریانی که خود تبلیغ می کند و می خواهد که مردم در خانه بنشینند و سریال های خودشان را ببینند، عمل کرد. 

کم کاری تلویزیون 
یکی دیگر از دلایل فروش بالای فیلم های نوروز تا این لحظه ناموفق بودن رسانه ملی در جذب مخاطب برای برنامه های خود بوده است. نوروز امسال برنامه تازه پا گرفته «دورهمی» و آغاز فصل سوم «خندوانه» هم نتوانست مردم را مجاب کند که پای برنامه رامبد جوان و مهران مدیری بنشینند.نمی توان منکر شد که تلویزیون سال هاست که جزئی از خانواده ایرانی ها شده است،اما با درگیری های حاشیه ای که در یکی دو سال اخیر گریبان این پرقدرت‌ترین رسانه ایران را گرفته است،مردم با فهمیدن ناخودآگاه این حاشیه ها از تلویزیون روی برگردانده و چون به پر کردن اوقات فراغت نیازدارند،به سالن های سینما روی خوش نشان می دهند. 

مردم تا صبح سینما بودند 
در اکران نوروز برخلاف دفعات قبل که ساعت مشخصی برای نمایش یک فیلم در سالن های سینما گذاشته می شد،این بار به روال عرضه و تقاضای سنتی رفتار شد و اگر مشتری برای دیدن فیلم ها بود،سالن های نمایش هم درشان باز بود و می شد در سالن ها فیلم دیدو مردم ،تا صبح وقت خود را در سینما گذراندند و چند روزی از ایام نوروز سالن های نمایش 24 ساعته برای مردم فیلم پخش می کرد. 

چند نفر به دیدن فیلم ها رفتند؟ 
من سالوادور نیستم:دلیل این که مردم از فیلمی استقبال می کنند که رضا عطاران یک ارکستر یک نفره در آن اجرا می کند چندان پیچیده نیست.همین که اسم عطاران بیاید،کافی است تا برای آن فیلم صف تشکیل شود.در 15 هفته ای که«من سالوادور نیستم» روی پرده رفته، فروش آن درتهران و شهرستان ها به مجموع .15.410.000.000 تومان رسیده است. با توجه به جمع فروش تهران و شهرستان ها و با توجه به این که می شود قیمت متوسطی برای بلیت در نظر گرفت(می توان رقم بلیت را حدود 7000 تومان در این آمار محاسبه کرد) با احتساب این رقم برای هر عدد بلیت در کل کشور 2.201.428 نفر «من سالوادور نیستم» را در سالن های سینما دیده اند. 

پنجاه کیلو آلبالو:فیلم بحث برانگیز این روزهای سینمای ایران که با 12 هفته اکران پرونده خود را بست و دیگر امکان ندارد رنگ پرده را ببیند،با خوش شانسی هر چه تمام توانست شورای پروانه نمایش را قانع کند تا روی پرده برود.غافل از این که وزیر ارشاد چند ماه بعد مستقیما این شورا را به باد انتقاد می گیرد.با همه این اوصاف «پنجاه کیلو آلبالو» 12 هفته روی پرده بود و در مجموع در تهران و شهرستان ها توانست در گیشه 14.417.500.000 تومان بفروشد و با احتساب رقم متوسط بلیت 2.059.642تماشاگر رابا خود همراه کند. 

ابد و یک روز:فیلم استثنایی اکران اول سال برای یک کارگردان 26 ساله بود؛ سعید روستایی. زمانی که هیچکس انتظار نداشت در رقابت با فیلم های کمدی روی پرده،این فیلم فروش چندانی داشته باشد،تا هفته قبل «ابد و یک روز» توانست 10.878.400.000 تومان از گیشه سهم ببرد.این رقم در کل ایران برای فیلم حاصل شده است.با این حساب در کل ایران و در طول اکران این فیلم تاکنون 1.554.057 نفر برای این فیلم بلیت خریده اند. 

بادیگارد:فیلم کارگردان کهنه کار سینمای ایران در فصلی که ممکن بود شکست بدی از گیشه بخورد،به قاعده فروخت.ابراهیم حاتمی کیا البته بارها نشان داده است که نبض تماشاگر دستش است و می تواند حدس بزند تماشاگر برای چه چیز به سالن سینما می آید.«بادیگارد» در کنار فیلم های دیگر توانست در تهران 4.287.400.000 تومان از گیشه بردارد و در شهرستان ها هم 2.700.000.000 تومان سهمش از فروش سینماها بود.با این حساب می توان خوشبینانه اینطور فرض کرد که در کل کشور با احتساب فروش 6.987.400.000تومان ، حدود 998.200 نفر برای دیدن «بادیگارد» کنار هم نشسته اند. 

فیلم های دیگر هم تماشاگر داشته اند 
چند فیلم دیگر هم از ابتدای امسال روی پرده سینماها رفت.«کفش هایم کو» ساخته کیومرث پوراحمد و «خشم و هیاهو» به کارگردانی هومن سیدی دو فیلمی بودند که در فشار فیلم های پرمخاطب اول سال تاب مقاومت نداشتند و خیلی زود بازی را به رقیبانشان باختند.«خشم و هیاهو» با 1.535.470.798 تومان(219.352 تماشاگر) و «کفش هایم کو» با 668.431.000 تومان فروش(95.490 تماشاگر)کم مخاطب ترین فیلم های نوروز 95 بودند. این 6 فیلم هر چه بود سال سینمای ایران را شروع کردند و یکی از پرفروش ترین آغازها را برای این سال رقم زدند.با احتساب رقم فروش 49.897.101.798 تومانی و تعداد مخاطبان امسال برای هر فیلم در یک جمع بندی کلی برای این 6 فیلم 7.128.157 نفر به سالن سینماهای ایران برای اکران اول نوروز رفته اند.در مقایسه با سال گذشته در اکران نوروز این رقم رشد قابل توجهی را نشان می دهد.در سال 94 پنج فیلم ایران برگر،رخ دیوانه،استراحت مطلق،طعم شیرین خیال و روباه رقم 10.766.600.000 تومان فروختند که با رقم 49 میلیارد تومانی امسال اختلاف فاحشی دارد.