علیخانی به قولش در «خندوانه» عمل کرد!

هشتمین برنامه «ماه عسل» با دعای فرج و پخش تیتراژ برنامه،  پنجره خود را به روی مشتاقان گشود.

علیخانی در ابتدا از نبی سلطانی به خاطر برنامه دیروز تشکر کرد و همچنین از پدر و مدیرش معذرت‌خواهی کرد که نتوانستند با آنها  به دلیل نبود زمان صحبت کنند.

در پشت صحنه برنامه دیروز، علیخانی به خاطر همذات پنداری  آقای سلطانی با زندانیان از طرف بینندگان تشکر کرد.
 
مجری «ماه عسل» همچنین درباره تصویری که در برنامه آقای صارمی (فوق تخصص زنان و زایمان) نشان داده شد، گفت: این تصویر، نه تصویر تغییرات زیر میکروسکوپ دکتر که تصویر کهکشان بوده و دکتر می خواستند بگویند که محیطی که در آن این عمل لقاح مصنوعی اتفاق می افتد، تصویری مانند این کهکشان را می سازد.
 

اما موضوع برنامه امروز «ماه عسل»، موضوعی بود که علیخانی پیش از این در برنامه «خندوانه» به «جناب خان» قولش را داده بود. او در این برنامه، دو نفر از کسانی را دعوت کرد که مثل «جناب خان» بارها و بارها به خواستگاری رفتند و هربار جواب رد گرفتند.

«علیرضا» و «مرتضی» مهمانان برنامه امروز «ماه عسل» بودند. «مرتضی» از خرم آباد فردی نابینا و مستند ساز است.
 
شغل «علیرضا» هم فیلمبرداری مجالس عروسی است. به گفته خودش فیلم همه عروسی ها را گرفته، جز جشن خودش.
 
مرتضی حدود یک ساله به خواستگاری می رود و علیرضا که به قول مرتضی پیشکسوت خواستگاران است، ده سال به خواستگاری می‌رود و به خاطر شغل ثابت نداشتن جواب نه می شنود. او در این باره می گوید: حدود بیست نفر را به خواستگاری دختری که در دانشگاه با وی آشنا شدم،  فرستادم  و هر بار جواب رد گرفتم.

علیخانی زمانی که متوجه شد، علیرضا فیلمبرداری عروسی انجام می دهد گفت: شما مجوز دارید دیگه؟ بعد برنامه عکس‌هاتون پخش نشه؟! (کنایه و اشاره علیخانی به حواشی برنامه سال گذشته اش بود که در آن از یک پزر عروس دعوت کرده بود)

علیرضا از این گفت که از سال 85 به خواستگاری دختر مورد علاقه اش رفته و مرتضی هم در برنامه امروز، از انتخاب دختر خانمی گفت که در محیط کاری با او آشنا شده بود. به قول خودش یک سال و نیم او را تحت نظر گرفته بود و با معیارهای خودش او را ارزیابی کرده بود. از طرف دیگر شرایط خودش را هم در نظر گرفته بود. اینکه با وجود نابینا بودن و این نقص آیا توانایی اداره یک زندگی و حمایت از دختر مورد علاقه اش را دارد یا نه؟

نهایتا زمانی که به نتیجه می رسد انتخابش برای زندگی آینده درسته، با دختر خانم موضوع را مطرح میکنه و او هم به نوعی از علاقه اش به مرتضی حرف می زند اما همه چیز را به انتخاب و نظر خانواده موکول می کند. که البته خانواده اون دخترخانم هم با توجه به نابینا بودن مرتضی جواب رد به او می دهند.

نکته ای که در هر دو مورد مهمان این برنامه ماه عسل بارز بود، این بود که خانواده دختر اصلا به آنها اجازه ندادند که کلامی را مستقیما در این رابطه حرف بزنند و این در واقع درخواست هر دو مهمان برنامه بود که به آنها اجازه بدهند، برای یک بار هم که شده بتوانند رسما و مستقیما در این رابطه با خانواده حرف بزنند.

در ادامه برنامه، علیخانی با یکی از واسطه های علیرضا برای خواستگاری تماس گرفت. فردی که در ابتدا اشاره کرد من خودم ده سال قبل با این ازدواج مخالف بودم چون علیرضا آن زمان اصلا شرایط مناسبی نداشت. اما امروز او را کاملا چه به لحاظ اخلاقی و چه کاری و ... تایید می کنم. پس از این صحبت، علیخانی از واسطه قول میگیرد که تا اگر بشود تلفنی با دختر خانم صحبت کند،  به شرطی که به این پروسه خیر آسیبی وارد نشود.

اتفاقی که در انتهای برنامه افتاد. دختر خانم مورد علاقه علیرضا زنگ زد و زنده در برنامه حرف زد. او تلویحا به علاقه خود برای وصال به علیرضا اشاره کرد اما نهایتا ذکر کرد که تصمیم گیرنده نهایی خانواده من هستند.

البته او در ابتدا اشاره کرد هر فردی برای آنچه که میخواهد باید تلاش کند که با واکنش جالب علیخانی مواجه شد. مجری ماه عسل در پاسخ به این حرف گفت: سرکار خانم توافق هسته ای ما طی 4 و 5 سال مذاکره تموم شد بالاخره! این بنده خدا 10 ساله که به خواستگاری شما می آید و باز جواب نمیگیره و البته نهایتا رو به علیرضا گفت: من این طور که میبینم تو حدود 5 سال دیگه هم کار داری تا بتونی خانواده ایشون را برای این ازدواج راضی کنی (خنده)

سرانجام این برنامه ماه عسل هم با درخواست دوباره دو مهمان عاشق برنامه برای کسب اجازه خواستگاری رسمی از خانواده دختر مورد علاقه شان تمام شد.