آسیب شناسی «پارس» از بی توجهی به کمیسیون فرهنگی؛
همان بهتر که کمیسیون فرهنگی مجلس، طرفدار ندارد/ آیا می توان سرنوشت مسائل فرهنگی کشور را به دست اینها سپرد؟!
منظور قطعا این نیست که همه این افراد روحانی باید اهل هنر و ادبیات و موسیقی و سینما باشند، اما کمترین شرط فعالیت به عنوان یک چهره فرهنگی، این است که آشنایی نسبی با مقولات فرهنگی هنری داشته باشند و یا لااقل ارتباط خوبی با اهالی فرهنگ داشته باشند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- امید حسینی- در روزهای اخیر رسانه ها خبر داده اند که فقط تعداد معدودی از نمایندگان مجلس به حضور در کمیسیون فرهنگی تمایل دارند در حالی که اکثر آنها متقاضی حضور در سایر کمیسیون ها (امنیت و سیاست خارجی و بودجه و صنایع و...) هستند.
شاید در وهله اول اینچنین نتیجه گرفته شود که مجلس دهم اهمیت چندانی به مسائل فرهنگی جامعه نمی دهد اما آیا نمی شود این طور هم نتیجه گرفت که بسیاری از نمایندگان، خود را متخصص امور فرهنگی نمی دانند؟
البته می شود جور دیگر هم به این مساله نگاه کرد. آیا مساله فرهنگ در مجالس قبلی و کمیسیون های فرهنگی قبلی اهمیت فراوانی داشت؟ اصلا آیا کمیسیون فرهنگی مجلس، نقش مهمی در فرهنگ کشور دارد؟! این کمیسیون، در کنار ده ها نهاد و سازمان و وزارت خانه فرهنگی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و از همه مهمتر شورای عالی انقلاب فرهنگی، چه جایگاه ممتاز و ویژه ای دارد و چه خدمتی به فرهنگ مملکت می کند؟!
جالب اینکه حتی چهره های فرهنگی مجلس نیز در دوره های قبلی تمایل چندانی برای حضور در این کمیسیون نداشته اند! مثلا آقای حداد عادل به عنوان یک چهره فرهنگی، معمولا عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات بوده و یا آقای مجتبی رحماندوست با سوابق فرهنگی و هنری، عضو کمیسیون اجتماعی.
سوال دیگر این است که اگر این کمیسیون واقعا خیلی مهم و اثرگذار است، اعضای آن باید چه کسانی باشند و یا چه دغدغه ها و تخصص هایی را داشته باشند؟ برای پاسخ به این سوال بد نیست نگاهی داشته باشیم به ترکیب و تخصص اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس قبلی (مجلس نهم):
حجتالاسلام والمسلمین سالک (رییس کمیسیون)
حجتالاسلام والمسلمین آقاتهرانی (نایب رییس)
بیژن نوباوه (نایب رییس دوم)
حجتالاسلام والمسلمین طاهری (سخنگو)
حجتالاسلام والمسلمین حسینی (دبیر اول)
خانم لاله افتخاری (دبیر دوم)
حجتالاسلام والمسلمین آشتیانی
حجتالاسلام والمسلمین غضنفرآبادی
حجتالاسلام والمسلمین پژمان فر
حجتالاسلام والمسلمین کیایی نژاد
علی مطهری
جمشید جعفرپور
شجاعی کیاسری
این ترکیب اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس نهم بود. همان طور که می بینید هشت نفر از دوازده عضو آن کمیسیون، روحانی بودند که این خود محل بحث است که آیا همه این افراد روحانی به مسائل فرهنگی مسلطند یا نه؟ البته حضور این تعداد روحانی محترم در کمیسیون فرهنگی به خودی خود ایرادی ندارد اما به هرحال این سوال نیز مطرح است که آیا همه آنها واقعا با مسائل فرهنگی جامعه و همه بخش ها و حوزه ها و جوانب آن آشنا هستند یا اینکه صرفا بر اساس دغدغه دینی و مذهبی و این احساس که تخصص حوزوی آنها به مسایل فرهنگی مربوط است، کمیسیون فرهنگی را انتخاب کرده اند؟
براساس یک تعریف «فرهنگ مجموعه پیچیده ای است که در برگیرنده دانستنی ها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان بعنوان عضو جامعه کسب شده است.» (به نقل از دانشنامه رشد)
حال اگر فرض کنیم که این روحانیون محترم از جهت تخصص در امور دینی و اعتقادی، به مسائل فرهنگی جامعه نیز مرتبط هستند، آیا می توان آنها را متخصص جامع امور فرهنگی دانست؟ آیا آنها به غیر از مسائل اعتقادی، با سایر مسائل مربوط به فرهنگ و هنر و علم و ادبیات و ... نیز آشنا هستند؟ و اگر پاسخ به این سوال منفی باشد (که احتمالا هست) آیا می توان سرنوشت مسائل فرهنگی کشور و یا مسئولیت کمیسیون فرهنگی مجلس را به دست آنها سپرد؟!
فراموش نکنیم که یکی از مشکلات عمده مسئولان روحانی کشور (در قامت امام جمعه و ...) همین مسائل فرهنگی است چرا که بسیاری از آنها دیدگاه خاصی نسبت به مقوله فرهنگ و هنر دارند و معمولا با عناصر فرهنگی و هنری کشور ارتباط خوبی برقرار نمی کنند. البته این حرف به معنای تایید همه آنچه که در قالب فرهنگ و هنر به جامعه تزریق می شود نیست، اما به هرحال آشنایی نسبی با واقعیات جامعه و نیز تعامل و برخورد درست و مناسب با اهالی فرهنگ، خودش هنر بزرگی است که خیلی ها این هنر را ندارند!
البته منظور قطعا این نیست که همه این افراد روحانی باید اهل هنر و ادبیات و موسیقی و سینما باشند، اما کمترین شرط فعالیت به عنوان یک چهره فرهنگی، این است که آشنایی نسبی با مقولات فرهنگی هنری داشته باشند و یا لااقل ارتباط خوبی با اهالی فرهنگ داشته باشند. این در حالی است که برخی از همین آقایان روحانی، دارای دیدگاه های تند و خاصی در قبال مسائل مختلف سیاسی اجتماعی و فرهنگی هستند و معمولا از ادبیات خوبی هم در برخورد با اهالی فرهنگ و هنر استفاده نمی کنند! آن وقت با همین دیدگاه و ادبیات خاص وارد کمیسیون فرهنگی و یا هر نهاد فرهنگی دیگری می شوند و دیدگاه خودشان را هم در قالب مسائل فرهنگی به جامعه القاء می کنند.
وضعیت وقتی وخیم تر می شود که برخی نیز، کمیسیون خالی دیگری را پیدا نکرده و از سر حادثه و اجبار وارد کمیسیون فرهنگی شده اند! (یکی از همین نمایندگان محترم پیش از این در مصاحبه ای جنجالی (که بعدا حذف شد) به صراحت اعتراف کرد که چون همه کمیسیون ها پر شده بود لاجرم به کمیسیون فرهنگی پیوسته! وی در همین مصاحبه جالب و جنجالی اظهار داشت که اهل فیلم و کتاب و داستان و رمان نیست و هر فیلم و کتابی را که رهبری تایید کنند، مورد تایید وی نیز می باشد!!) وقتی چنین شخصی که کمترین علاقه ای و تخصصی در بسیاری از حوزه های هنری و فرهنگی ندارد عضو کمیسیون فرهنگی مجلس می شود، آن وقت چه توقعی از کمیسیون فرهنگی مجلس داریم؟
البته مسوول اصلی وضعیت فرهنگی جامعه، کمیسیون فرهنگی مجلس نیست، دهها نهاد و سازمان مرتبط با حوزه فرهنگ داریم که تقریبا همه آنها گرفتار این معضل هستند و این تنها یک مورد از نمای کلی وضعیت موجود است. پس خودمان را فریب ندهیم. همان بهتر که کمیسیون فرهنگی مجلس، طرفدار نداشته باشد. چرا که لااقل بسیاری از نمایندگان محترم به این تشخیص رسیده اند که سواد و تخصص لازم را در امور فرهنگی کشور ندارند!
ارسال نظر