ماجرای صدور گواهینامه در یک مسجد
در این گزارش ابتکارات جالب روحانی مسجد جوادالائمه(ع) مشهد را می خوانید در مسیر جذب کودکان.
فضای آن مسجدهایی را ندارد که فقط ساعت خاصی برای نماز، درش را باز میکنند. بیشتر شبیه اردوگاه کودکان و نوجوانان شوخوشنگ است؛ بچههایی که حتی برای یک لحظه، صدای شادیشان متوقف نمیشود. بیشاز 40، 50دختر و پسر که هرکدام گواهینامه آبیرنگی روی سینه چسبانده و بهدنبال راهنماییهای امامجماعت از اینطرف مسجد به آن طرف میروند و از آن سو به این سوی مسجد. گاه امام جماعت مسجد را دوره میکنند و همانطورکه نرم نرم میخندند، به حرفهای او گوش میسپارند. خیلی مصمم کارهای مسجد را انجام میدهند و با اعتمادبهنفس، جا پای بزرگترها میگذارند.یکی چای میریزد و دیگری، سینی چای را به میان نمازگزاران میبرد و استکانها را بین آنها توزیع میکند. کودکی هفتساله اذان میگوید و آن یکی، مکبری میکند؛ دختر و پسر دبستانی دیگری درحال جفتکردن کفشها هستند و صدای کودکی درحال خواندن قرآن برای نمازگزاران میآید و... اینها کودکان و نوجوانانی چهار تا پانزدهساله هستند که بهواسطه طرح ابتکاری امام جماعت مسجد محل، راهشان به مسجد باز شده و با گرفتن گواهینامه، همچون بزرگترها عهدهدار کارهای مهم مسجد شدهاند.
تعدادشان هم کم نیست. اگر آنهایی را هم که اکنون در مسجد حضور ندارند، حساب کنیم، تعدادشان به بیشاز 160نفر میرسد. از یکساعت مانده به اذان ظهر، سروکلهشان در مسجد پیدا میشود و شروع میکنند به انجام اموری که برایشان مشخص و روی کارتهای سنجاقشده روی سینهشان نوشته شده است.با همین کارهاست که مسجد جوادالائمه(ع) در محله پورسینا اصلا شبیه آنوقتهایی نیست که فقط تعداد اندکی از اهالی سنوسالدار برای خواندن چندرکعت نماز میآمدند. حالا میتوان با طرحهای ابتکاری حجتالاسلام کاظمی، بیشتر بچههای محله را در مسجد دید و با آموزشی چندساعته، یکی از آنهایی شد که کارت دارند و فعالیت در مسجد برایشان آزاد است.ماجرای این بچهها درکنار روحانی خندان و سرحال مسجد و انجام بیشتر فعالیتهای این مکان درکنار آموزشهایی که بهواسطه حضور همین روحانی دریافت میکنند، شنیدنی و خواندنی است. شهرآرامحله در این شماره خود، پای صحبتهای حجتالاسلام داود کاظمی، امام جماعت مسجد جوادالائمه(عج) مینشیند که مبتکر طرحهای مختلف برای جذب کودکان و نوجوانان به مسجد است.
روحانی نمونه
حجتالاسلام داود کاظمی، روحانی چهلوسهساله و ساکن محله پورسیناست. او از 13سال گذشته یعنی درست از زمانیکه در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل بود، فعالیتهای خود را در مناطق محروم آغاز کرد. بعداز مدتی با تاکیدات مقام معظم رهبری، وارد طرح «هجرت بلندمدت» شد تا خدماتش را در مناطق محروم گسترش دهد. با همین رویکرد بود که دست همسر و سه فرزندش را گرفت و برای خدماترسانی به روستاها و شهرها و محلات مختلف مهاجرت کرد؛ از روستاهای سبزوار گرفته تا میامی، کریمآباد و قلعهخیابان.
کاظمی با آمدن به مشهد باز هم به درخواست خودش در طرح هجرت بلندمدت فعالیت کرد. او به عادت همیشگیاش، در این شهر هم فقط پا در مساجدی میگذاشت که در محرومترین نقاط شهر قرار داشت؛ مساجدی که فعالیت چندانی نداشتند. ازهمینروست که طی چندسال قبل، حضورش در حاشیه شهر پررنگ بوده است.
او از مهر سال گذشته، بعداز تحقیقات فراوان، مسجد جوادالائمه(ع) را در محله پورسینا انتخاب کرده و طی هشتماه توانسته این مسجد را از محلی صرفا برای برگزاری نماز خارج کند و با طرحهای ابتکاریاش، افراد بسیاری را از کودکان گرفته تا بزرگسالان، پای منبر و کلاسهای آموزشی رایگانش در همین محل بکشاند.
طرحهای ابتکاری این روحانی برای فعالکردن مساجد در مناطق محروم، سهساله بوده و بعد از این مدت با تغییر و افزایش فعالیتهای مسجد، محل دیگری را انتخاب میکند و دوباره همان کارها را در مسجد جدید و از صفر انجام میدهد.
از طرحهای او میتوان به صدور گواهینامه برای کودکانی که آموزش دیدهاند، آموزش غسل و تیمم و قرائت نماز به کودکان و نوجوانان، کمکگرفتن از همه اقشار در انجام امور مسجد، جذب افراد محلی به برنامههای مسجد بهشکل میدانی یعنی با گشتوگذار در کوچهها و رفتن به درِ خانهها، انجام امور تربیتی با برگزاری کلاسهای رایگان اشاره کرد.
این روحانی با همین فعالیتها سال90 در جشنواره مطهر بهعنوان روحانی نمونه طرح «هجرت بلندمدت» معرفی و سال91 نیز مربی نمونه خادمین شهر بهشت شناخته شد.
ماجرای صدور گواهینامه در مسجد
کار کسانی که ایدههای خلاقانه دارند، همیشه جذاب است؛ همچون ایده کاظمی که مثل یک صاعقه بوده و خیلی ناگهانی در ذهنش روشن شده، راهی پیش پایش گذاشته و زندگیاش را بهشکل امروز درآورده است. او دراینباره میگوید: «از مدتها پیش بهدنبال این بودم تا با طرحی بتوانم کودکان و نوجوانان را به مسجد جذب کنم و از سن کم آنها را مسجدی بار بیاورم تا در بزرگسالی این حضور و فعالیت در مسجد برایشان کاملا جا بیفتد. بهدنبال همین بود که یک روز با دیدن گواهینامه رانندگیام، طرحی با عنوان گواهینامه مسجد به ذهنم رسید و همهچیز از همینجا شروع شد. اگر یادتان باشد گواهینامههای قدیم طوری طراحی شده بود که در قسمت بالا پرچم سهرنگ جمهوری اسلامی ایران قرار داشت و در چند بند هم مشخصات ذکر شده بود. همین کارتها را الگوی خود قرار دادم و شروع کردم به اضافهکردن برخی جزئیات به آنها. با آمادهشدن کارتها که شامل نام و نامخانوادگی، شماره ملی، سِمت و چند مورد دیگر بود، طرح را با نوشتن وظایف افرادی که صاحب گواهینامه میشوند، کامل کردم.
از سوی دیگر تصمیم گرفتم از تجربههای برخی جلساتی که قبلا در آن حضور داشتم، الگو بگیرم و برخی رفتارها مانند دستدادن بچهها به هم و درآغوشگرفتن یکدیگر را بین آنها رواج دهم تا با صمیمیت بیشتر در مسجد فعالیت کنند؛ بعد شروع کردم به توزیع کارتها. وقتی کودک یا نوجوانی به مسجد میآمد، با همین روش یعنی ایجاد ارتباط صمیمانه و محبتآمیز جذبش میکردم و بعداز حدود 40دقیقه آموزش، گواهینامه مسجد را میدادم دستش. جالب است که همین ارائه کارت باعث میشد فرد احساس هویت کند و اگر در گذشته هر چندوقت یکبار به مسجد میآمد، حضورش در این مکان پررنگتر شود.»
چندمین یار امام زمان(عج)؟
روحـــــــانی مسجــــــد جوادالائمه(ع) ادامه میدهد: «روی هر گواهینامه شمارههایی است که با 313 شروع میشود و همه بچههای دارنده گواهینامه، توضیح آن را خوب میدانند. درواقع در همان آموزشهای ابتدایی به بچهها گفتهام که بیایید سرباز امامزمان(عج) باشیم. کسی لیاقت چنین مقامی را دارد که معتقد باشد و شما بچهها میتوانید از همین الان خودتان را آماده کنید تا جزو 10هزار یار امام عصر(عج) باشید. به همین دلیل وقتی به آنها گواهینامه میدهم، درکنار 313 (تعداد یاران اصلی امامزمان(عج)) درج میکنم که چندمین نفر هستند که این گواهینامه را برای حضور فعال در مسجد دریافت میکنند.
براساس همین شمارهها تاکنون 160کودک و نوجوان را در این محله جذب مسجد کردهام؛ افرادی که همه گواهینامه عادی یا فعال دارند و رده سنیشان براساس طرح 2 تا 15سال است.»
تقسیم کار بین بچهها
پا در مسجد جوادالائمه(ع) که میگذارید، بیشتر از هرچیزی حضور کودکان و نوجوانان است که به چشم میآید؛ دختر و پسربچههایی که گواهینامههای آبی روی سینه دارند با عکس پرسنلی که روی آن چسبیده است. آنها به هر فردی که وارد مسجد میشود، سلام کرده و افراد را به داخل مسجد راهنمایی میکنند.
کاظمی، راه جذب این بچهها را به مسجد اینگونه بیان میکند: «ازآنجاکه افراد در این سنین دوست دارند هویت داشته یعنی از یک شناسنامه معتبر برخوردار باشند، با گرفتن این گواهینامهها به این هویت میرسند؛ گواهینامههایی که نشاندهنده حضور آنها در مسجد و مسئولیتشان در این محل است.
آنها با همین گواهینامهگرفتن حتی اگر به سن تکلیف نرسیده باشند، با حضور مداوم در مسجد و آموزشدیدن نمازخوان میشوند، مسئولیتپذیری را میآموزند و مسجد را خانه دوم خود میدانند که میتوانند آزادانه در آن حضور یافته و در آن فعالیت کنند.
فعالیتها هم بیشتر با هدف آموزش مسئولیتپذیری به کودکان و نوجوانان است تا در آینده راحتتر بتوانند با این مسئله کنار بیایند. تدارکات، انتظامات، خادمان افتخاری، استقبال از نمازگزاران جدید، مکبری، موذنی، قاریان و جفتکردن کفشهای نمازگزاران برخی از فعالیتهایی است که هر کدام از این بچهها براساس تواناییها و تقسیم وظایفی که برایشان صورت گرفته، انجام میدهند.»
مسجد وحدت
نگهداشتن این تعداد کودک و نوجوان بهعنوان فعالان مسجد، کار آسانی نیست. کاظمی در توضیح این مطلب میگوید: «روانشناسی کودک به من کمک کرده تا این تعداد کودک و نوجوان را جذب مسجد کنم تا آنها فکر نکنند حضور در مسجد فقط در زمان اقامه نماز امکانپذیر است.
من با این بچهها همچون فرزندان خودم رفتار میکنم. وقتی در مسجد میبینمشان، آنها را در آغوش میگیرم و پیشانیشان را میبوسم و به آنها میگویم «یادت باشد من پیشانیات را که در این مسجد برای خدا سجده میکند، بوسیدم تا بدانی حضور در این مکان چقدر ارزش دارد.» همچنین با آنها ورزش میکنم و الان هم قصد دارم اسپانسرشان در تشکیل تیم فوتبال شوم.
از سوی دیگر برای بچهها کلاسهای آموزشی جذاب که بیشتر تصویری است، میگذارم و در این کلاسها به شیوههایی ویژه کودکان، از اخلاق، اصول دین و احکام میگویم. در جلسات آموزشی هم بعداز 10دقیقه برایشان کلیپهای خندهدار با مضامین اخلاقی پخش میکنم تا از مسجد و کلاسها خسته خارج نشوند.
همچنین براساس فعالیتهایی که انجام میدهند، بعداز مدتی گواهینامهشان از حالت عادی به فعال تبدیل میشود و درنهایت برای تشویقشان در مناسبتهای مختلف با دادن هدایایی از آنها قدردانی میکنیم.»
جالب است بدانید ازآنجاکه محله پورسینا، منطقهای تلفیقی است کاظمی با همکاری هیئتامنای مسجد و همچنین تدبیرهایی، کودکان و نوجوانان مذاهب دیگر را نیز جذب مسجد کرده؛ آنها نیز در این محل نماز وحدت میخوانند و در کارهای فرهنگی مشارکت دارند.
برنامههای آینده
کاظمی، برنامههای فراوان دیگری نیز در این مسجد برای بزرگسالان اجرا میکند که بخشی از آنها برگزاری کلاسهای آموزشی و ارائه مشاوره است.
او برای آینده فعالیتهای دیگری را نیز درنظر دارد؛ ازجمله میثاقنامه با شهدا با حضور هر ماه در مزار شهدا، غبارروبی مسجد توسط بچهها، اجرای گواهینامه غسل و تیمم و قرائت نماز بعداز برگزاری آزمون، برگزاری کلاسهای کامپیوتر، شنا، قرآن، پردهخوانی.
ناگفته نماند او در این مسجد، شورایی فرهنگی ویژه بانوان به راه انداخته که مسئولیتش برعهده خانم تواناست. هیئتامنای این شورا متشکل از هفت بانوست و با تشکیل جلساتی، طرحهای اعضا و آسیبها و نیازهای محله عنوان میشود.
مسئول همه پسرها هستم
سجاد احمدی، نوجوان چهاردهساله همین مسجد است. سمت او روی گواهینامه، «مسئول تمام گروهها» قیده شده است؛ کسی که باید هر روز تعیین کند افراد چه کارهایی را در مسجد انجام دهند.
خودش میگوید: من درکنار درسخواندن، هر روز مسجد میآیم. برای اینکه کارهایم عقب نیفتد یا بدون برنامهریزی نماند، یک دفتر درست کردهام و در آن، کارهایی را که بچهها باید در روز انجام دهند، مشخص کردهام؛ از جفتکردن کفشها گرفته تا اینکه چه کسی اذان بگوید و مکبری کند.
مکبرها را هم خودم با راهنماییهای حاجآقا مشخص میکنم. از بچههایی که علاقهمند به این کار هستند، ابتدا تست میگیرم تا میزان تسلطشان مشخص شود. اگر صدایشان خوب باشد، در گروه مکبرها قرار میگیرند و روزی را برای مکبری آنها در مسجد مشخص میکنم.
مسئول اذان مسجد هستم
فرهاد احمدی، یکی دیگر از کودکان فعال و دارای گواهینامه مسجد است که مسئولیتش در کارت «مسئول اذان مسجد» درج شده است. کودکی که خودش موذن خوبی است و هر روز مشخص میکند چه کسی باید اذان بگوید. او با همین سنوسال کمش، بخشی از کارهای تدارکات، پرچمزنی در مناسبتها، جاروکردن حیاط مسجد، لامپبندی کوچهها را نیز برعهده دارد. خودش بعد از این توضیحات میگوید: بچههای محله خوشحالند که در مسجد به آنها اعتماد میشود و میتوانند کاری انجام دهند. او یکی از وظایفش را جذب همسنوسالانش به مسجد عنوان میکند و از پنجنفری میگوید که با حرفهای او به مسجد آمده و گواهینامه مسجد دریافت کردهاند.
مسئول حجاب دختران هستم
مهدیه نظری چهاردهساله، از دختران مسجدی و در گروه گواهینامهداران است. او مسئولیت حجاب دختران را در کوچه و مسجد برعهده دارد. میگوید: با نکاتی که از حاجآقا آموختهام، سعی میکنم به دخترها از همین کودکی یاد بدهم حجابشان مناسب باشد؛ مثلا روسری سرشان کنند یا جوراب به پا داشته باشند.
یکی دیگر از کارهای مهدیه، پرسش از بچههاست تا بسنجد گواهینامهداران چقدر آموزشهای روحانی را یاد گرفته و در زندگیشان اجرا کردهاند.
ارسال نظر