از میان ساعات شبانهروز، شبها ویژهی بندگان خاص الهی است؛ کسانی که خود را برای خدا خالص کردند و شب را که همه در خواب و استراحت به سر میبرند به عبادت معبود خویش به پا خاستهاند. تاریکی شب، فرصت مناسبی برای خلوت با معشوق است. خداوند نیز نور خود را در دل آنان میتاباند و آنها را از خاصان درگاه خود قرار میدهد. سالک همین شبزندهداری و عبادات خود را نیز به حول و قوه الهی میداند و از خدا همیشه حال و توفیق نماز شب را خواستار است، و روز در مراقبه است گناهی از سر نزند تا سبب سلب توفیق نماز شب گردد.
آیت الله بهجت(ره): «ما در بیدارى درست به وظیفهى خود عمل نمىکنیم، با این حال منتظر هستیم که بیدار شویم و تهجد بهجا آوریم. اگر توفیق شامل حال انسان گردد، از خواب بیدار مىشود و مشغول تهجّد مىگردد؛ ولى اگر توفیق نباشد، چنان چه بیدار هم بشود، از آنها بهره نمىبرد. این مطلب به یقین ثابت است و خیلىها نیز نقل کردهاند که اگر از حال انسان معلوم شود که مىخواهد نماز شب بخواند، بیدارش مىکنند، بدون احتیاج به دعاها و آیات معهوده. این بیدارکردن به طرق مختلف است: یا در مىزنند و یا صدایى مىآید و یا او را به نام صدا مىزنند و…».
اما در شبهای ماه مبارک رمضان شبی است که مقدّرات یک سال رقم میخورد؛ شبی که اعمال انسانها به امام عصر علیهالسلام عرضه میشود و روزیهای مادی و معنوی یک سال تقسیم میگردد؛ شبی برتر از هزار ماه. علمای بالله نیز شبهای ماه رمضان و گاه شبهای سال را در انتظار این شب عظیمالقدر به بیداری میگذرانند و به عبادتهایی باور نکردنی میپردازند.
آیت الله بهجت(ره): «مىشنیدیم و باور نمىکردیم، لذا به یکى از معاصرین ما گفته بودند در زمان ما در یک شب، هفتاد نفر در قنوت نماز وتر دعاى ابوحمزه میخواندند. ایشان بلند شده بود و خود در یکى از شبهاى ماه رمضان اِحصا (شمارش) کرده بود و دیده بود در حرم حضرت امیر علیهالسلام و رواق و اطراف حرم، پنجاه نفر در قنوت وتر مشغول دعاى ابوحمزه هستند.
بسیارى از بزرگان شبهاى ماه رمضان را بیدار میماندند و نمىخوابیدند، هر چند نزد ما تقریباً واضح است که شب بیستوسوم ماه رمضان، شب قدر است. ولى اول ماه باید قدرى دقت شود که اول ماه دقیقاً تشخیص داده شود.
مرحوم آقاى طباطبایى (علاّمه سید محمدحسین طباطبایى ) هم همینطور بود و شبهاى ماه رمضان بیدار بود و مىفرمود: «یک وقت در روز اینقدر خوابیده بودیم، کار به اینجا رسید که وقتى بیدار شدیم، با استعجال وضویى براى ظهر و عصر گرفتیم و ظهرَیْن (نماز ظهر و عصر) را با وضو در آخر وقتش اداءً خواندیم!»
در کربلا هم بودهاند کسانى که شبهاى رمضان نمىخوابیدند، حتى از بعضىها نقل مىکردند که گعده (جلسهى گفتوگو و شبنشینى) مىگرفتند و صحبت مىکردند تا خوابشان نبرد».
ارسال نظر